Binder1 22

پرونده یک قاتل سریالی دیگر بسته شد. شنبه هفته پیش فرید بغلانی به اتهام کشتن ۱۵ دختر و زن و یک پسربچه در زندان کارون اهواز به دار آویخته شد تا پرونده او نیز همانند پرونده خفاش شب، بیجه، سعید حنایی و… به بایگانی سپرده شود. فرید بغلانی مردی ۴۰ساله بود که از اسفند ۸۳ تا شهریور ۸۷ حاشیه بهمنشیر را به شکارگاه زنان و دختران تبدیل کرده بود.
فرید در حالی دستگیر شد که پیش از آن پلیس احتمال سریالی بودن جنایت‌ها را چندان جدی نگرفته و حتی دو متهم را در رابطه با دو قتلی که این مرد انجام داده بود، دستگیر و به مرجع قضایی معرفی کرده بود. فرید چرا دیر دستگیر شد و دو مرد بی‌گناه چگونه متهم به قتل شناخته شدند؟ اینها سوالاتی است که همزمان با دستگیری فرید به وجود آمد و حتی مسوولان انتظامی از برخورد با اهمال‌کاران سخن به میان آوردند. اگرچه بررسی علل تعلل پلیس در رازگشایی از این جنایت‌ها امری مهم تلقی می‌شود اما آنچه بیش از آن اهمیت دارد واکاوی پرونده برای رسیدن به ریشه‌های این قتل‌هاست.
فرید مصداق همان افرادی است که کارشناسان لقب بدسرپرست را برایشان برگزیده‌اند. او هرگز در خانواده‌ای منسجم زندگی نکرد: «من با پدربزرگم زندگی می‌کردم، البته مادرم را می‌دیدم اما تا ۱۲سالگی نمی‌دانستم مادرم است و فکر می‌کردم او زن عمویم است.»
فرید گفته بود مادرش به شدت او را آزار می‌داد و همین موضوع باعث شد از همان دوران کودکی نسبت به زنان کینه به دل بگیرد اما این همه دلیل نفرتش از زنان نیست. پدربزرگ فرید نیز بنا به دلایلی که روشن نشده است با زنان مشکل داشت. به گفته فرید او در کوچه و خیابان به زنان حمله می‌کرد و همیشه می‌گفت از آنها متنفر است.
کینه‌ای که در ذهن و روان فرید جان گرفته بود به مرور زمان شدت بیشتری گرفت. او اگرچه ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد ولی هرگز عهدی را که در کودکی با خود بسته بود، فراموش نکرد: «من کارگر ساده بودم و در خانه پولدارهای شهر باغبانی می‌کردم، آن دوران بود که به چند زن حمله کردم و به همین خاطر دستگیر شدم.»
فرید دو بار به اتهام آزار زنان بازداشت شد؛ بار اول محکومیتی در پرونده‌اش به ثبت نرسید اما دفعه دوم قاضی وی را به پنج سال زندان محکوم کرد. فرید در بازجویی‌ها گفته بود: «در همان زندان بود که به این نتیجه رسیدم که باید زنان را بکشم. اگر آنها را فقط کتک می‌زدم و اذیت می‌کردم دوباره به زندان می‌افتادم اما با کشتن آنها هیچ مدرکی از خودم به جا نمی‌گذاشتم.»
شکارچی زنان بعد از تحمل نیمی از محکومیتش به صورت مشروط آزاد شد و کشتارهایش را آغاز کرد. او حتی به دختر خودش نیز رحم نکرد و آن طور که در پرونده آمده بعد از تعرض به این دختر قصد داشت او را بسوزاند اما موفق نشد و چندی بعد تصمیم گرفت فرزندش را زنده‌به‌گور کند ولی این بار هم به هدفش نرسید. فرید پس از آن تمام توانش را برای انتقام گرفتن از زنانی که هیچ شناختی از آنها نداشت به کار گرفت. او توضیح داده بود: «من در یک شرکت به عنوان کارگر کار می‌کردم و جمعه‌ها که تعطیل بودم سوار بر دوچرخه به حاشیه بهمنشیر می‌رفتم و زنانی را که برای سرکشی به باغ‌هایشان و چیدن علف‌های هرز می‌آمدند، می‌کشتم.»
نخستین قربانی فرید زنی ۶۰ ساله به نام نوریه بود: «آن زن در یک نخلستان به تنهایی در حال قدم زدن بود، از پشت به او حمله کردم و با میله آهنی ضربه‌ای به سرش زدم و او را کشتم.»
قاتل دوچرخه‌سوار معمولاً بعد از هر جنایت طلا و جواهرات همراه طعمه‌هایش را نیز به سرقت می‌برد و در برخی موارد به آنان تعرض می‌کرد. بعد از قتل اول بود که فرید تصمیم گرفت به جنایت‌هایش ادامه بدهد: «بعد از هر قتل آرام می‌شدم، البته بعضی مواقع هم احساس عذاب وجدان می‌کردم ولی زود به آرامش می‌رسیدم.»
ایران دختر ۱۰ساله‌ای بود که به عنوان دومین قربانی در تله فرید گرفتار شد. متهم به قتل در بازجویی‌ها توضیح داده بود: «سن و سال طعمه‌هایم برایم اهمیتی نداشت، فقط به جنسیت آنها فکر می‌کردم و می‌خواستم از آنان انتقام بگیرم.»
البته سومین قربانی شکارچی زنان یک پسربچه ۱۰ساله بود: «بعد از کشتن ایران می‌خواستم فرار کنم که دیدم پسربچه‌ای مرا تماشا می‌کند. او پسرعموی ایران بود و من چاره‌ای نداشتم جز اینکه وی را هم بکشم.»
دو ماه بعد دختر ۱۳ساله‌ای به نام خدیجه با ضربات مرگبار فرید از پا درآمد: «معمولاً دختران کم‌سن و سال برای بازی یا خرید از خانه‌شان بیرون می‌آمدند و من وقتی آنها را تنها می‌یافتم نقشه‌ام را اجرا می‌کردم.»
مقتول بعدی زن ۲۸ساله‌ای به نام لمیعه بود. فرید درباره قتل این زن و سایر قربانیانش گفته بود: «بعد از اینکه از مرگ آنها مطمئن می‌شدم چند ضربه دیگر هم به آنان می‌زدم تا کاملاً انتقامم را بگیرم.»
فرید تا پایان سال ۸۵ تعداد قربانیانش را به ۱۱ نفر رساند اما سال بعد فقط دو زن را کشت: «۱۵ فروردین و ۱۶ شهریور دو زن را کشتم. نفر اول ۴۵ساله بود و دومی ۵۰ سال داشت اما بعد از آن در سال ۸۷ تصمیم گرفتم قتل‌ها را با فاصله زمانی کمتری انجام بدهم.»
به این ترتیب تعداد قربانیان جانی سریالی به ۱۶ نفر رسید که دو نفرشان در خرمشهر و بقیه در آبادان به دام او افتاده بودند. مرد جنایتکار روز ۲۶ شهریور سال ۸۷ برای شکار طعمه شماره ۱۷ دست به کار شد: «آن زن را مثل بقیه کشتم، البته فکر کردم کشته‌ام، او زنده مانده بود.»
همین زن باعث دستگیری فرید شد. او بعد از بهبودی عکس فرید را از میان تعداد زیادی از تصاویر مجرمان سابقه‌دار ‌شناسایی کرد و ماموران متوجه شدند این مرد همان فردی است که قبلاً هم به اتهام کشتارهای زنجیره‌ای مورد ظن قرار گرفته اما مدرکی علیه‌اش به دست نیامده بود. به این ترتیب فرید دستگیر شد و به قتل‌ها اقرار کرد. او گفت خانواده‌اش به هیچ وجه در جریان کارهای او قرار نداشتند.
همسر مرد جنایتکار آن زمان گفته بود: «شوهرم در خانه رفتاری عادی داشت. ما هیچ وقت تصور نمی‌کردیم او عامل قتل‌های سریالی زنان و دختران باشد. البته این اواخر کمی افسرده و گوشه‌گیر شده بود و همیشه به یک نقطه خیره می‌ماند.»
فرید نه‌تنها جزییات همه قتل‌ها را شرح داد و تمامی جنایاتش را بازسازی کرد بلکه در یک دفترچه خاطرات هر چه را درباره جنایت‌ها به یاد داشت نوشت. با این وجود وقتی به دادگاه رفت ادعا کرد تحت فشار ماموران آگاهی به قتل‌ها اعتراف کرده است. او روز شنبه هفته گذشته در شرایطی در زندان کارون اهواز به دار آویخته شد که دو همتایش در زندان قزوین در انتظار سرنوشتی مشابه هستند. مهین غدیری – نخستین قاتل سریالی زن ایران- و مهدی فرجی دو جنایتکاری هستند که هر کدام پنج زن را به قتل رسانده‌اند. آنها حکم قصاص دریافت کرده و به زودی به دار آویخته خواهند شد.