نخستین زبان آریایی نوشتهشده، زبان هیتی است و در همینجا هم به نخستین نشانهها از عبارت آریایی بر میخوریم. در این زبان واژهای وجود دارد به شکل “اَرا” که میتواند نرینه یا مادینه باشد، و “دوست، همتراز، عضوِ گروه، خودی” معنا میدهد. ترکیبهایی که از این ریشه در دست است نیز همین معنا را آشکار میسازد، مثلا عبارت “یکدیگر” در این زبان به صورت “اَرَن-اَرَش” بیان میشده است. احتمالا از همین بن، واژهی دیگری وجود داشته به شکلِ “آرَه” که درست، هنجار، و همگانی معنا میداده است. در برخی از زبانزدهای هیتی معلوم است که انحراف از آرَه ویژهی بندگان و مجرمان بوده است. به همین دلیل هم واژهی
“آراوا” در این زبان “آزاد” معنا میداده است و اسم استانی هم بوده است.
ریشهی یادشده را در بسیاری از زبانهای هند و اروپایی میتوان بازجست، بیآنکه لزوما به هویت جمعی گروهی خاص دلالت داشته باشند. مثلا در ایرلندی کهن aire به معنای شریف، بهترین و آزاد بوده است. در زبانهای سلتیقارهای هم همین معنا را میبینیم. چنانکه نام Eremon و Ariomanus را در اساطیر سلتی زیاد میبینیم که حالت ملکی همین واژه است. مثلا نخستین شاه و فاتح اساطیری ایرلند، با این نام شناخته میشده است. در وداها آری و آریا به معنای راست، وفادار و فداکار به کار رفته است و در اوستایی “آر” زیبنده، شایسته و درست بوده است.
چنانکه آرام در اوستایی و آرامتی در سانسکریت “به راستی، به شایستگی” معنا میداده است. بنِ یادشده را در متون دینی ایرانی میتوان دید که در اسمِ سپندارمذ (آرمَئیتی = آرِم + مَئیتی: یعنی اندیشهی شایسته و درست) به یادگار مانده است.
کهنترین سندی که از کاربرد واژهی آریایی به عنوان برچسبی هویتی در دست است، ریگ وداست که تاریخ نگارش آن را در حدود ۱۷۰۰ پ.م میدانند. در وداها، آریا/ آریه واژهای است که بارها برای نامیدنِ قبیله و نژاد نویسندگان وداها به کار گرفته شده است. سرایندگان جملات ودایی، خود را به قبیله، نژاد یا قومیتی به نام آریا منسوب و دشمنان خویش را با نام داسیه مشخص میکردند. در سراسر ریگ ودا، عبارت داسیه و آریه همچون یک جفت معنایی متضاد به کار گرفته شده است. چرا که در عبارتهایی مانندِ “وی جاین هی آریان یکَه داسیاوَه” (خوب بشناس (تفاوتِ) آریا را از داسَه) این دو در برابر هم قرار گرفتهاند و چنین است در واپسین بندِ سرود برای ایندرا و ایندرانی.
با مرور کاربرد این واژه در وداها، آشکار میشود که بیتردید نویسندگان این متن هویت جمعی خویش را زیر این عنوان صورتبندی میکردهاند. چراکه مثلا در سرود برای ویشنو از “مردم آریایی” سخن رفته است:
“حتی آن موجود آسمانی که برای همراهی آمد، ویشنو به ایندرا، خدایی به خدایی اصیل تر، که سازندهی دارندهی تخت در سه جهان است، مردم آریایی را کمک میکند و به پرستنده سهمش را از قانون مقدسش میبخشد.” در همین متن، هند شمالی که در زمان نگارش وداها بهتازگی به چنگِ قبایل هند و ایرانی نو آمده افتاده بود، آریاوَرتَه یعنی مسکن آریاییها نامیده میشود و این نشانگر آن است که مفهوم آریایی علاوه بر دلالت زبانی یا نژادی،معنایی جغرافیاییای را هم در پیوند با محل سکونت این مردم حمل میکرده است.
در مورد معنای دقیق واژهی آریه در سانسکریت و هندی باستان، توافقی عمومی در میان صاحبنظران وجود دارد. در این میان تنها پل تیمِه (۱۹۰۵-۲۰۰۱ .م) است که برداشتی متفاوت دارد. از دید او آریه به بیگانهی خویشاوند اشاره میکرده و غریبهای که دوست است و مهمان میشود را نشان میدادهاست و این در برابر عبارت داسیه است که بیگانهی دشمنخو و خطرناک را میرساند. از دید تیمه، کاربرد ریشهی “آرِه” و “رِه” -به معنای “تو، آنجا”- در هندی میانی از این معنای کهن آریا برخاسته است. تیمه این نظر خویش را با ارجاع به ایزدی به نام آریامنه تقویت میکرد که به زعم او در آن آریه “آشتی و دوستی و مهمان نوازی” معنا
میدهد. برداشت تیمه البته جای بحث و نقد بسیار دارد. اگر به منابع هندی بنگریم،عبارت آریایی را به معنایی متفاوت و رایجتر بازخواهیم یافت. در واژهنامهی هندی آماراکوشا که در حدود سال ۴۵۰ میلادی نوشته شده است، در برابر آریا چهار مترادف آورده شده است که عبارتند از: “مَهاکولاکولیناریام” (برخاسته از خاندانی اصیل و برجسته)، “سَبهیه” (رفتار
نجیبانه داشتن)، “سجَّنَه” (محترم و بزرگزاده بودن)، و “سادهَوَه” (درستکار یا پرافتخار بودن). در میان این فهرست، معنایی شبیه به آنچه تیمه پیشنهاد کرده است دیده نمیشود. بنابراین دستکم در هندِ قرن پنجم میلادی، آریا همان معنای مشهورِ امروزین خود به معنای اصیل و شریف را داشته است.
در میان متون بودایی نیز معنایی نزدیک به موارد بالا از آریا مراد شده است. چنانکه چهار حقیقت اصیل بودایی در متون پالی “چَتّاری آریه سَکّانی” و در متون سانسکریت “چَتواری آریاسَتیان” نامیده میشوند. عبارتِ بودایی راهِ هشتگانهی نجیبانه و شریف نیز در زبان پالی “آریو اَتهَنگیکو مَگّو” و در سانسکریت “آریه استَنگَه مارگَه” است. در تمام این موارد آریا “اصیل، ریشهدار و راستین” معنا میدهد.
واژهی آریا اما تنها در متون بودایی کاربرد ندارد. در چارچوب دین هندویی، این واژه از دیرباز برای اشاره به مردمی که در یکی از سه طبقهی کشَتریه، برهمنَه، و وَیشیه عضویت داشته باشند، به کار گرفته میشده است. این سه، طبقات اجتماعی کهن جوامع هند و اروپایی هستند که با ارتشتاران، موبدان و صنعتگرانِ عصر ساسانی یکسان هستند. مهاجمان سپیدپوستی که در حدود زمان تدوین وداها به هند کوچیدند،پس از تسخیر این سرزمین، بر یک طبقه از رعیتهای نیمهبرده فرمان میراندند که داسیه نامیده میشدند و کشاورزی را بر عهده داشتند. آشکارا، در نظام طبقاتی هندویی، آریا به معنای اشرافی و نخبهی پیروزمند است، در برابر بومیانِ شکستخورده و نیمهبردهی کشاورز.
=============================
برگرفته از تارنمای «انجمن پژوهشي ايرانشهر»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)