با گوچي هلندی در پرواز تهران - بوسان
رضا قوچاننژاد از این به بعد دیگر شده جزوی از تاریخ فوتبال ایران. همان بازیکنی که وقتی نامش از پس بیاعتمادی کارلوس کیروش به لیگ ایران در میان دعوت شدههای فلهای از لیگهای اروپایی به ایران دیده شد، انتقادهای زیادی را با گوش خود شنید.
مجله زندگی ایده آل: «گوچی» هلندیها حالا تبدیل شده به «حماسهساز اولسان». رضا قوچاننژاد از این به بعد دیگر شده جزوی از تاریخ فوتبال ایران. همان بازیکنی که وقتی نامش از پس بیاعتمادی کارلوس کیروش به لیگ ایران در میان دعوت شدههای فلهای از لیگهای اروپایی به ایران دیده شد، انتقادهای زیادی را با گوش خود شنید. رضا قوچاننژاد که به دليل سرعت بالا و قدرت در ضربات پای چپ روزگاری در هلند با مارک اورمارس معروف مقایسه میشد، حالا شاید محبوبترین بازیکن تیم ملی باشد. خداداد عزیزی درباره همشهری مشهدیاش میگوید: «ما مشهدیها خسیسیم. بازیکن به فوتبال ایران نمیدهیم اما اگر بدهیم، یکی را میدهیم مثل گوچی. کسی که بتواند کار را در بیاورد»! البته همه خصوصیات قوچاننژاد مثل خداداد نیست. خداداد شر و شور را نمیشود با قوچاننژادی مقایسه کرد که بزرگترین تفریحش شنیدن موسیقی است. قوچاننژاد در چند ماهی که به فوتبال ایران آمده، تقریبا با همه بازیکنان تیم ملی دوست شده است اما اخلاق خاص و منحصر به فردش کمتر به او اجازه میدهد که با سایر بازیکنان در فاصله زمانی حدودا 10 ساعته از بوسان تا تهران همکلام شود. او که پس از استراحتی 4 ساعته از خواب بیدار شده بود، در بازگشت از کره گفت و گویی را با ایدهآل انجام داد. او از زندگی شخصیاش گفت تا صعود به کره جنوبی. با ستاره این روزهای فوتبال ایران بیشتر آشنا شوید. مردی برای تمام فصلهای خوب سال در فوتبال.
فامیلم ایرانند
با او از چند ساعت مانده به سفرش آغاز میکنیم؛ از جایی که خانوادهاش برای بدرقهاش به هتل آزادی آمده بودند: «راستش را بخواهید من فرصت خیلی زیادی برای دیدن خانوادهام در تهران ندارم. پدر و مادرم که در هلند هستند. اما من در ایران فامیل دارم. از ابتدا قرار بود به دليل شروع تمرین «استاندارد لیژ» بعد از بازی با کره فقط 24 ساعت در تهران باشم، به همین دليل اردو در هتل آزادی آخرین فرصت بود که با خانوادهام دیدار کنم. آنها آمدند و چند دقیقهای در لابی هتل با آنها بودم». «رضا»ی کم حرف، خیلی کم تن به مصاحبه میدهد. حتی با وجود اینکه او گل صعود ایران به جام جهانی را زد، به سختی تن به این مصاحبه داد.
او درباره این سکوت و دوریاش از گفتوگوهای رسانهای میگوید: «واقعیت این است که من خیلی اهل روزنامه و مجله نیستم. البته اینطور نیست که ندانم دربارهام چه مینویسند اما خیلی هم مصاحبه دوست ندارم. در تهران خبرنگارهای زیادی کار میکنند و هر وقت من را میبینند میخواهند من برایشان حرف بزنم. برای آنها احترام زیادی قائلم اما به همهشان گفتهام نمیتوانم تلفنی از بلژیک مصاحبه کنم اما اگر بخواهند مصاحبه کنند با هماهنگی باشگاه شدنی است.»
علوم سیاسی و گوچی!
قوچاننژاد که سالها از ایران دور بوده، در رشته علوم سیاسی درس خوانده اما شاید تنها قرابتش با رشته تحصیلی در دانشگاه حرف زدن سیاستمدارانهاش باشد! او خیلی خوب و سلیس فارسی حرف میزند و به خوبی میداند که هر کلمه فارسی، با مفاهیم یکسان، چه بار معنایی دارد. میگویید نه؟ خودتان قضاوت کنید. وقتی از او درباره انتقادهایی که تا پیش از بازی با قطر از او میشد، حرف میزنیم، خیلی هوشمندانه جواب میدهد: «من مثل شما روزنامهنگاران درباره هر آنچه در رسانهها نوشته میشود، اطلاعی ندارم. شما چیزهایی را میدانید که من نمیدانم. مثلا میگویید فلان نفر درباره من چه گفته اما من درباره این حرفها چیزی نمیدانم. فوتبال برای من خلاصه میشود از آن چیزی که در زمین اتفاق میافتد. اگر انتقادی هم بوده من مشکلی با آنها ندارم. هر کس میتواند آزادانه حرفش را بزند و این بازیکن است که باید نشان دهد آن حرفهایی که دربارهاش میزنند درست هستند یا نه. من از ابتدا که فوتبالم را شروع کردم، یاد گرفتم فقط به سختی تمرین کنم و جواب زحمتم را در زمین بگیرم.»
ابومسلم را از اینترنت دنبال میکنم
اما حماسهساز اولسان ما بیشتر ایرانی است یا هلندی. این را باید خودش تعیین کند. رضاخان در این باره هم حرفهای جالبی میزند: «من در ایران به دنیا آمدهام و همه فامیلم ایرانند. شاید برایتان سخت باشد که باور کنید من تمام اخبار تیم ابومسلم را از طریق اینترنت دنبال میکنم! دوست دارم که ابومسلم به لیگ برتر برگردد و مردم مشهد هم در این لیگ تیم داشته باشند.» او در ادامه توضیح میدهد: «به هر حال من در ایران و در شهر مشهد به دنیا آمدهام و در هلند بزرگ شدهام. همیشه سعی کردهام تعادلی بین فرهنگ ایران و هلند برقرار کنم. البته هیچ وقت فراموش نمیکنم از کجا آمدهام و شاید این دلیلی باشد که با وجود بازی برای تیم زیر 19 سالههای هلند به دعوت کی روش، سرمربی خوب تیم ملی ایران جواب مثبت دادم و الان برای تیم ایران بازی میکنم.»
اردو، استراحت و چند چیز دیگر
گوچی درباره زندگی شخصیاش و آنچه در طول روز انجام میدهد، خیلی حرفی نمیزند اما وقتی حرف از فضای زندگی شخصیاش میشود، آنقدرها هم با گارد بسته حرف نمیزند. او درباره روزهایش اینچنین میگوید: «یک وقت هست که شما مجبوری برای مدتی طولانی در اردو باشی که وقت آزاد آنچنانی برای آدم نمیماند. زندگی در اردوی ورزشی فقط به شما اجازه میدهد که تمرین داشته باشی یا استراحت کنی. مانند آنچه در 40 روز تمرینات مداوم در اردوی تیم ملی وجود داشت اما وقتی بازیهای باشگاهی برگزار میشود، فرصت بیشتری در اختیار بازیکنان است.» گوچی درباره تفریحاتش در اوقات فراغت، با زبان خودمانی بامزهای حرف میزند. او به جای تفریح میگوید «اینترتیمنت» و در اصل «سرگرمی» را به جای کلمه «تفریح» به کار میبرد. او در این باره میگوید: «من تفریح خیلی زیادی ندارم. سعی میکنم بیشتر اوقات با شنیدن موسیقی خودم را سرگرم کنم. به غیر از تمرین و بازی و گوش دادن به موسیقی، شاید «اینترتیمنت» خاص دیگری نداشته باشم. هر چند که کتاب خواندن هم در برنامهام قرار دارد.»
غزال تیزپا؟!
قوچاننژاد درباره گل مهم و واکنشش پس از باز کردن دروازه کرهایها هم با چشمانی که از شادی برق میزند، حرف میزند. او در این باره به ایدهآل اینطور میگوید: «کمتر پیش آمده که برای شادی بعد از گلم برنامهریزی کنم. وقتی به کره گل زدم، اول از همه برای مردم خوشحال شدم و بعد شادی بزرگتر من برای کیروش بود. خواستم به سمت نیمکت بروم که یکدفعه دیدم نیمکت به سمت من آمد! همانطور که میدانید، کی روش در چند ماه اخیر خیلی زیر فشار بود. او کارنامه بزرگی داشت و عملکردش در تیم ایران هم بزرگیاش را دوباره ثابت کرد. نقش بزرگ کی روش در صعود ایران به جام جهانی را نباید فراموش کنیم. او برای تک تک بازیکنان کره برنامه داشت و قبل از بازی میدانستیم که او از ما چه میخواهد.» او با زدن این گل باعث صعود ایران بدون اما و اگرهای همیشگی به جام جهانی شد. اگر به جای مزدک میرزایی، جواد خیابانی، گزارشگر بازی ایران و کره بود، مطمئنا حالا گوچی هم به اندازه همشهری بانمکش، خداداد عزیزی با لقبی تاریخی توی مایههای «غزال تیزپا» شناخته میشد نه «گوچی»!
ایرانیها عاشق فوتبال هستند
رضا قوچاننژاد با زدن 5 گل در هفت بازی ملی به محبوبیت فراوانی بین مردم رسیده است. خودش هم این را میداند و در این باره به ایده آل میگوید: «خیلی به گلهایی که زدهام، فکر نمیکنم. از یک مهاجم چه انتظاری وجود دارد؟ خب معلوم است، گلزنی. پس وقتی یک نفر وظیفه اش را انجام میدهد، نباید خیلی آن را بزرگ کرد. درباره برخورد مردم هم که از من پرسیدید باید بگویم، همیشه رفتار مردم در قبال بازیکنان فوتبال برایم جالب بوده. مردم ایران واقعا عاشق فوتبال هستند و این را میشود خیلی ساده فهمید. فقط خوشحالم که صعود به جام جهانی تا این حد مردم ایران را شاد و خوشحال کرده.» پسر طلایی فوتبال ایران درباره حضور در جام جهانی هم میگوید: «اتفاقی بزرگتر از این برای هیچ فوتبالیستی وجود ندارد. وقتی شما میبینی میتوانی در جام جهانی بازی کنی اما بازیکن بزرگی مثل گیگز با وجود افتخارات زیادش نتوانسته در جام جهانی بازی کند، حتما خوشحال میشوی. بازی در جام جهانی از همان بچگی برای من یک رویا بود. واقعا حیف میشد که نمیتوانستیم به برزیل برویم. الان این رویا برای من و مردم ایران تعبیر شده. دوست دارم در این یک سال باقی مانده فقط اتفاقهای خوب برای فوتبال ایران بیفتد تا با آمادگی زیاد به جام جهانی برویم. تیم ایران بازیکنان جوان زیادی دارد. باید تجربه تیم در این یک سال بالا برود. حتما کار در برزیل سخت است. بازی با کره در اولسان شاید یک نمونه کوچک از فضایی باشد که ما تابستان بعد در برزیل تجربه میکنیم. نباید فقط هدفمان حضور در جام جهانی باشد. البته از الان نمیشود درباره صعود به مراحل بعدی در جام جهانی حرف بزنیم. باید اول معلوم شود چه تیمهایی به برزیل صعود میکنند و بعد سرنوشت قرعهکشی چه میشود. با این حال همانطور که سرمربی گفته نباید برای تفریح به برزیل برویم. اگر آنجا هم خوب باشیم، این برای همه فوتبال ایران خوب خواهد بود.»
درباره گوچی بدانید
گوچی الان 25ساله است. یعنی در 25سالگی تبدیل به فرشته نجات تیمملی ایران شد و گل طلاییاش را به کره زد. خداداد عزیزی زمانی که گل معروفش را به استرالیا زد، 26ساله بود. بهاین ترتیب گوچی با سن کمتر رکورد گل ورود به جامجهانی را در تیمملی ایران شکست. او متولد 20سپتامبر 1987 است.
پسر خوشتیپ ما، 180 سانتیمتر قدش است و به تند و تیزی معروف. رضا قوچاننژاد را در هلند و بلژیک با اسم مستعار «گوچی» میشناسند. در ایران «گوچی» یکی از برندهای خوشنام و محبوب است که با لباسها، عطرها و ادکلنهای بینظیرش، دل خیلیها را برده است.
بعد از گل زیبایی که رضا قوچاننژاد به تیمملی کره زد و باعث شد ایران بدون اما و اگر به جامجهانی برود، در روزنامهها و رسانههای ایران به «حماسهساز اولسان» معروف شد. یادتان هست خداداد عزیزی هم حماسهساز ملبورن لقب گرفت؟
گوچی متولد مشهد است اما وقتی بچه بوده با خانوادهاش به هلند مهاجرت کرده است. البته او به خوبی بلد است فارسی صحبت کند و به فرهنگ و زبان ایرانی علاقهمند است.
برخلاف تصور اشتباه خیلیها که فکر میکنند فوتبالیستهای حرفهای تماموقتشان را صرف ورزش، اردو و تمرین میکنند اما گوچی جزو فوتبالیستهایی است که تحصیلات آکادمیک هم دارد. آن هم در رشته علومسیاسی.
موسیقی برای گوچی، جزوی جداییناپذیر از زندگیاش است. البته او فقط موسیقی گوش نمیدهد. بلکه خودش هم ویولننواز قهاری است. جالب است بدانید رضا قوچاننژاد، پسرخاله عقیل اعتمادی، دروازهبان سابق ایرانی- هلندی باشگاه تراکتورسازی است.
یک راه میانبر
فکر میکنی بعد از جام جهانی بتوانی به تیم بزرگتری بروی؟ گوچی اینطور به این سوال ایدهآل جواب میدهد: «من با استاندارد لیژ قرارداد سه ساله دارم و وقتی جام جهانی تمام شود یک سال از قراردادم باقی میماند. از وقتی لیژ را برای بازی انتخاب کردم، هدفم تنها یک چیز بود و آن اینکه بتوانم در تیمهای بزرگ اروپایی بازی کنم. این همه آن چیزی است که از فوتبال باشگاهی میخواهم. میدانم اگر در باشگاهم خوب باشم شاید تنها چند چشم من را ببینند اما مطمئنا اگر در جام جهانی خوب بازی کنم و با ایران به نتایج خوبی برسم، صدها چشم من و بقیه بازیکنان تیم ملی را خواهند دید و جام جهانی برای همه ما یک راه میانبر خوب برای رسیدن به تیمهای باشگاهی حرفهای تر و بزرگ تر میشود.» او در ادامه توضیح میدهد: «در جام جهانی اول به فکر ایران خواهیم بود اما طبیعتا اگر خوب باشیم، راهمان برای حضور در تیمهای مطرح اروپا باز میشود.» حالا باید صبر کنیم و ببینیم رضا قوچاننژاد به اندازه دور مقدماتی جام جهانی، در برزیل هم خواهد درخشید یا نه؛
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)