مردم سالاری: سخنوري يکي از ارکان ادبيات ايران زمين است و نغزگويي و شاعرانگي دو بن مايه اصيل در زبان محاوره ما هستند.
با توجه به همين اصل يکي از پايههاي ماندگاري فيلم هاي سينمايي و مجموعههاي تلويزيوني را بايد در ديالوگهايي جستجو کرد که در حافظه تاريخي مخاطبانشان نقش بستهاند.
در زير به بخش مهمياز ديالوگهاي ماندگار سينما و تلويزيون اشاره ميکنم.
1- مادر مرد از بس که جان ندارد، بيچاره پير شده از بس مرده ( اکبرعبدي – مادر)
2- بيا قسم بخوريم که ديگه قسم نخوريم (محمدرضا فروتن - متولد ماه مهر)
3- فكر و ذكرمان شد كسب آبرو، چه آبرويي، مملكت رو تعطيل كنيد، دارالايتام داير كنيد درست تره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه ميآيد، قحطي است، دوا نيست، مرض بيداد ميكند، نفوس حقالنفس ميدهند، باران رحمت از دولتي سرقبله عالم است و سيل و زلزله از معصيت مردم. ميرغضب بيشتر داريم تا سلماني. سر بريدن از ختنه سهلتر. ريخت مردم از آدميزاد برگشته، سالك بر پيشاني همه مهر نكبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهرهها تكيده از ترياك.( عزت الله انتظامي- حاجي واشنگتن)
4- ابراهيم و اسماعيل، هر دو در يك تن بودند، با من، پس گفتم، ابراهيم، اسماعيلت را قربان كن، كه وقت، وقت قربان كردن است. قرباني كردم در اين قربانگاه، و جوهر اين دفتر، خون اسماعيل است، پسري كه نداريم، دريغ كه گوسفندي از غيب نرسيد براي ذبح، قلم ني، از نيستان ميرسيد ني در كفم روان، ني خود، نفير داشت، نفس از من بود، نه نغمه، من ميدميدم چون دم زدن دم به دم(علي نصيريان- هزاردستان)
5- صلوات براي سلامتي اميرعلي، ما کاري به حکم نداريم، حکم رو کاغذ مال محکمه اس، اصليت حکم مال خداست که ما و منش ريخته و گلريزون ميکنيم واسه کسي که آزاد ميشه از اين چارديواري که همه دنيا چارديواريه؛ کرم مرتضي علي، يه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشيده، وجدانش بالاتر از اين پولاست که کاغذه، سلامتي سه تن: ناموس، رفيق و وطن، سلامتي سه کس: زندوني، سرباز و بيکس، سلامتي باغبوني که زمستونش رو از بهاربيشتر دوست داره، سلامتي آزادي، سلامتي زندونياي بيملاقاتي. (مرحوم مهدي فتحي - اعتراض)
6- ميمونه يه حلوا هديه صاحبان عزا به اهل قبور... اين تنها شيريني ضيافت مرگ ، عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داريم ... زعفرونم هست ... اما چربي و شيريني ملاک نيست ... اين حرمته که زندهها به مرده هاشون ميذارن ... (ماه منير و طلعت به گريه ميافتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هوالله است ... فقط دلواپس آردم ... خاطر جمع نيستم ... ميترسم مونده باشه ...( زنده ياد رقيه چهره آزاد- مادر )
7- سلحشور: مرّبي شما بعد جنگ سينما زياد ميرفتي نه؟ آخه برادر من، اين جا که تگزاس نيست!
احمد: آقاي سلحشور! اجازه ميديد ما دو کلوم حرف بزنيم؟
سلحشور: تو حرف نميزني، تو داري لاس ميزني! آخرشو بهش بگو، ته خطو.
احمد: ته خطي وجود نداره سلحشور، حاج کاظم فرمانده گُردان بوده عباس هم از بچه هاي جنگه.
سلحشور: خوب ديگه بدتر! جُرم خودي ها که بيشترازغريبه هاست. واسه اين مملکت که هزارتا دشمن داخلي و خارجي داره، از صبح تا شب داريم جون ميکَنيم؛ ميکَنيم يا نميکنيم؟ بعد آقا، خودي؛ شب عيدي ميياد اسلحه رو ميذاره رو شقيقه ما! اين يعني عدالت؟ چند تا جوون خونشونو برا آرامش اين مملکت از دست داده باشن خوبه؟ چند تا؟ دِ بگو، خوب بگو ديگه. [خطاب به حاج کاظم] يه ذره فکر کني از کارت خجالت ميکشي! (گفتگوي رضا کيانيان و قاسم زارع- آژانس شيشه اي )
8- مو اصلا توقعي نداشتم، سر زمين بودُم با تراکتور،جنگ هم که تموم شد، برگشتُم سر همو زمين، بي تراکتور! مو حتي دفترچه بيمه هم نگرفتم.حالا برا مو زوره که همچي تهمتي به مو بزنن، خواهر با شمام ، شما سهمتون رو دادين. سهمتون همين نيش هايي بود که زدين، دست شما درد نکنه..!(حبيب رضايي- آژانس شيشه اي)
9- جيـگرم سوخت، شيشه شکست، مامور اومد ، اسلحه اش چسبيد به دستم( پرويز پرستويي-آژانس شيشهاي)
10- زنده ياد شکيبايي به ژاله علو:من ادعايي ندارم، ژاله علو: همينم کم ادعايي نيست(روزي روزگاري)
11- قرار شد ما بريم جبهه بجنگيم، شما هم بمونيد بچه هاي مارو تربيت كنيد؛ حالا قضاوت كنيد كي كم فروشي كرده! ( پرويز پرستويي - موج مرده )
12- حجت به قاضي: من همه زندگي مو باختم. منو از حبس ميترسوني؟ برو از خدا بترس(شهاب حسيني-جدايي نادر از سيمين)
13- تا حالا فکر ميکردم جواب يه زنه تنهارو کي ميده حالا فکر ميکنم جواب بچه شو کي ميده (زنده ياد خسرو شکيبايي- اتوبوس شب)
14- پرواز اندازه آدمو برملا ميکنه هرچي بالاتر ميري بالا و بالاتر ميري دنيا از ديد تو بزرگتر ميشه و تو از ديد دنيا کوچکتر! (شهاب حسيني- شوق پرواز)
15- به چيزي دل ببند که دل داشته باشه(محمدرضا فروتن- مرسدس)
16- دوست خيالي كه واقعا دوستت باشه خيلي بهتر از يه دوست واقعيه كه خيال ميكني دوستته ( امين حيايي- چه کسي امير را کشت)
17- چرا به بتهاي مرده سنگ بزنم وقتي بتهاي زنده فراوانند ( زنده ياد حسين پناهي - روز واقعه)
18- از وقتي که تصميم گرفتم ديگه نبينم، خيلي چيزا ديدم (پرويز پرستويي-بيد مجنون)
19- تو اولي نيستي، من با خيليا عاشقيت داشتم،اما ديگه تا وقتي پيش آقام خاکم کنن،خود خودتي اگه اولي نبودي اينو بدون آخري هستي (سوته دلان)
20- همه جور نون ديدم، نون سنگک، نون بربري، نون لواش، نون تافتون، ولي هيچ جا نون حلال نديدم ( پولاد کيميايي- جرم)
21- اون موقع ها که خيلي جوون بودم و همه دور سفره جمع ميشديم، وقتي که غذا تموم ميشد يه آه بلند ميکشيدم و ميگفتم: کاش غذا تموم نميشد! کاش اولش بود! نه به خاطر غذاها...اون که هميشه بود...فقط به خاطر اين جمعي که ميدونستم هميشه باقي نميمونه، ولي خب الان که همه هستيم، پس قدرشو بدونيم ديگه!؟( رضا کيانيان- ماهي ها عاشق ميشوند)
22- يعني عشق اينقدر سخته؟ آره سخته ولي سختيشم خوبه،عشق آدمو سبک ميکنه، اما سبک نميکنه.( گفتوگوي مهدي احمدي با هانيه توسلي- شب هاي روشن)
23- شما مردم رو به حال خودشون بذارين. خودشون ميتونن از آيين هاشون محافظت کنن.( مريلا زارعي- گزارش يک جشن)
24- سره مره يه دو جين بچه ميزاد يکيش ميشه بلبل، نن? ما کتّ بلبل رو بست و زاييد گل و بلبل(محمدعلي کشاورز- مادر)
25- با گلوله و سرب نميشه فکر مردمو عوض کرد .اين بار دين بايد بره به مصاف دين(عبدالرضا اکبري-
روزهاي اعتراض)
26- من روزي يه آهنگ با ناهارم ميخورم يکي با شامم. من آدما رو فقط تو ماشينم ميبينم نه تو دفتر اونا نه تو دفتر من (زنده ياد خسرو شکيبايي – حکم)
27- تو ياد گرفتي که اون چيزي که هستي نباشي (خزر معصومي- به رنگ ارغوان)
28- چيه برادر؟! جشن تولده. ممنوعه؟ زن بيحجاب نداريم.زن باحجابم نداريم.مردبيغيرت نداريم . مرد با غيرتم نداريم. نوار مبتذل نداريم. ماهواره نداريم. صور قبيحه نداريم.حشيش، گرس، ترياك، ذغال خوب و رفيق ناباب نداريم. رقص، آواز،خوشي،خنده، بشكن و بالابنداز نداريم. شرمنده تونم هيچ چيز ممنوعه كلاً نداريم.. نداريم. مهمونيه ولي مهمون هم نداريم... جشن تولد يه بچهاس ولي بچه هم نداريم.(محمدرضا فروتن- شب يلدا)
29- خدايا من شکايت دارم .من شاکي ام . پس کو رحمانت؟ پس کو رحيمت؟ آخه چرا اينجا؟ چراحالا؟ چرا اينطوري؟ من شکايتمو پيش کي ببرم؟ به کي بگم؟ (علي دهکردي- از کرخه تا راين)
30- شما مطمئناً تو دبستان نقشه جغرافيايي ايران رو ديديد، شبيه يک گربه است، ارمنستان، آذربايجان، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، اين کشورهاي گوگولي خليج فارس، کويت،عربستان،عراق،ترکيه. ميدونيد نظرشون راجع به اين گربه چيه؟ اگر ميدونستين مطمئناً اجازه نميدادين يه مربي آبروي ما رو ببره!
دهه ات گذشته مربي، اگه اون اسلحه دستت نباشه کي به حرفت گوش ميده؟ اينه که برات زور داره، يه دهه حرف زدي ساکت بوديم، کري خوندي ساکت بوديم، گرفتي ساکت بوديم، پس دادي ساکت بوديم،حالا اجازه بده ما حرف بزنيم، خانوما آقايون دوست دارين يکي از اين کشورها دوباره به ما حمله کنه؟ دوست داريد جنگ بشه؟ ثبات، دهه ما دهه ثباته، امنيت، اين کشور کي بايد روي امنيت رو ببينه؟ کي بايد روي ثبات رو ببينه؟ اون پسرتو کي بايد بتونه براي آينده اش برنامه ريزي کنه؟دهه من هم نيست! (رضا کيانيان- آژانس شيشه اي)
31- حرفاي خوب هميشه مال آدماي خوب نيست
(هانيه توسلي- شب هاي روشن)
32- اينجا نميشه به کسي نزديک شد” آدما از دور دوست داشتني ترن....اگه دو نفر به قيمت دوستي مجبور شن به هم دروغ بگن بهتره تنهايي بشينن و به چيزايي که دوست دارن فکر کنن؛ تو اين ديار برد با اوناييه که از مخشون کار ميکشن. بخواي از دلت مايه بذاري سوختي؟! (داريوش ارجمند- آدم برفي)
33- وقتي داريم تو خيابون راه ميريم يک بچه 12-13 ساله بهت بگه بچه قرطي، تا هم بخواهي حرف بزني بهت بگن خفشو بمير، نتوني تو جامعه ات حرف خودت رو بزني ! پليس ايران: حالا ميخواهيم جبران کنيم! چه جبراني؟ واسه من راهي نمونده که شما بخواين جبرانش کنيد، پليس ايران: بکش تو خاک خودمون؛ خاک من کجاست فتاح؟؟؟ خاکي که توش عشق جرمه، خاکي که جوونشو به جايي ميکشونه که اين همه مامور منتظرن تا مغزشو متلاشي کنن( گفتگوي بهرام رادان و جمشيد هاشم پور- آواز قو)
34- اگه روزنامه و راديو تلويزيون مال مردم باشه، حرف مردمو ميزنه. اگه مال دولت باشه، حرف دولت. حکومت نظاميهم فايدهاي نداره.(سعيد راد- خط قرمز)
35- هروئين، حشيش، يوگا، جنگيري، تيام، فال و اين اداهاي تازه ژاپني و خلاصه انواع نشئگي براي واموندهها خوبه. آدميکه فکر ميکنه، يعني فکر داره، احتياج به اين جور مزخرفات نداره.(فريماه فرجامي-
تيغ و ابريشم)
36- ببين دلخوري، باش،عصباني هستي، باش، قهري،باش، هرچي ميخواي باشي، باش !ولي حق نداري با من حرف نزني، فــَميــدي؟( زنده ياد خسرو شکيبايي- خانه سبز)
37- ولله که شهربي تو مرا حبس ميشود، آوارگي و کوه و بيابانم آرزوست(پرويز پرستويي- کتاب قانون)
38- من اعتراض دارم به رنگ سرخ که سوزاننده است، به آبي که سرده، به زرد که رنگ جداييه، به هر رنگي که رنگ روح زندگي توش نيست، چون به عقيده شخص خود من جناب رييس، رنگ روح زندگي سبزه...فقط سبز!(زنده ياد خسرو شکيبايي- خانه سبز)
39- بابا جون وقتي نبودي نبودنت همه جا بود.(مريلا زارعي- دست هاي خالي)
40- مردان بي عار، زنان بي كار، تلفنهاي خر تو خر، موضوع خوبيه، اما فكر نميكنم چاپ كنن(عزت الله انتظامي- خانه خلوت)
41- مسلماني ما سه نسل است و از او هيچ ، آري ، اما من از اسلام او بوي تازگي ميشنوم و از مسلماني تو تنها بوي غرور جاهلي ميآيد .ما شصت ساله مسلمانيم .اين چه تفاخري است كه به ايمان خويش ميكني؟ كه تو اگر مسلماني از پدر داري ، او اين گنج به رنج خويش يافته است(گفتگوي سعيد نيک پور و عزت الله انتظامي- روز واقعه) .
42- اگرنيت يک ساله داريد برنج بکاريد اگه نيت ده ساله داريد درخت غرس کنيد، اگه نيت صد ساله داريد آدم تربيت کنيد، سينماتوگراف آدم تربيت ميکند( عزت الله انتظامي- ناصر الدين شاه آکتور سينما)
43- گاهي وقت ها آدم دلش ميخواد با يکي دو کلمه حرف بزنه! ولي خوب اگر يکي نباشه که اون دو کلمه اونو بشنوه ميدوني چي ميشه؟ با خودش ميگه:من چرا بايد دنبال يکي باشم که باهاش دو کلمه حرف بزنم، اصلا خودم ميتونم با خودم بيشتر ازدو کلمه حرف بزنم و حرفاي خودمو بهتر بفهمم! کسي که به اينجا برسه نه ميگرده نه ميخوابه!!! (مهدي احمدي- شبهاي روشن)
44- کاش زندگي مانند جعبه موسيقي بود، صداها آهنگ بود؛ حرفها ترانه(سعيد پورصميمي- دلشدگان )
45- سفره از صفــاي ميـــزبان رنگين ميشه؛ نه از مرصع پــلو (زنده ياد رقيه چهره آزاد- مادر )
46- ترک عادات بد انگيزههاي خوب ميخواد(جمشيد هاشم پور- آوازقو)
47- لعنت به جادهها اگه معنيشون جدائيه( زنده ياد جميله شيخي- مسافران)
48- رفاقت صداقته نه لاپوشوني و بي صداقتي(پرويز فلاحي پور- شب دهم)
49- به نظر من يه خونه هرجايي ميتونه باشه. ميتونه بالاي يه ساختمون بلند باشه. ميتونه توي يه کوچه قديميکه زير يه بازارچهست باشه. ميتونه بزرگ يا ميتونه کوچيک باشه. ميتونه براي هرکس مفهوميداشته باشه يا هر رنگي داشته باشه. ميتونه به رنگ آجر يا به رنگ شيشه و سنگ باشه. ميتونه رنگ قرمز يا به رنگ...
ولي من... يعني بهتره بگم ما، معتقديم خونه هرچي که باشه، بايد سبز باشه. بله، سبز و هميشه سبز(زنده ياد خسرو شکيبايي- خانه سبز )
50- توي اين مملکت، بخل، حسادت و تنگ نظري شغل دوم همه مردمه( عزت الله انتظامي- خانه اي روي آب)
51- نذار يه تصادف ساده مارو به زنيکه و مرتيکه بکشونه( محمدرضا فروتن- مرسدس)
52- شده تا حالا با کسي برخورد کنين که به دلتون بشينه، آره اما به دلشون ننشستم؛ چرا؟؟ چون قبلا يکي به دلشون نشسته بود(گفتگوي مهدي احمدي و هانيه توسلي- شب هاي روشن)
53- من به عنوان نماينده تام الاختيار خداوند در اين محله و تمام محله ها، به شما ميگويم که برويد حالتان را بکنيد ولي اسراف نکنيد( پرويز پرستويي- مارمولک)
54- نسرين: اون زنو شوهر جوونن نذار آلوده بشن، ديبا: اونا دلاشون پاکه، نسرين: همه به دستهاي آدم نيگاه ميکنن( گفتگوي عسل بديعي و ابوالفضل پورعرب- دست هاي آلوده)
55- احمد چته؟عاشق شدم !نگران نباش ! اين شتريه كه در خونه هر خري ميخوابه.(حميد لولايي - خانه بدوش)
56- آنقدر بگيرش تا بگيريش(مهران مديري- توکيو بدون توقف)
57- آزردمت انگشتک؟ دوست داري آتش از اسلحه بچکاني يا مرکب از قلم نئين؟ خون ميطلبي يا جوهر؟ انگشت کي در اين ميان باشه گران قدرتري، خوشنويس يا تفنگچي؟(علي نصيريان- هزار دستان)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)