و بعلمك الذى احاط بكل شى‏ء
و از تو درخواست مى كنم به دانش و دانائيت كه به همه چيز احاطه كرده.
در زمينه علم حق كه علم فعلى و علم حضوريست و ظاهر و باطن همه موجودات را احاطه كرده، و چيزى گرچه از يك اتم كه ميلياردها از آن در نوك سوزنى جاى مى‏گيرند از علم او پنهان نيست، و شماره و عدد همه مخلوقات حتى اتم‏ها، دانه‏ها، حبه‏ها، برف و باران، نزد علم او حاضراست، فقط به چند آيه قرآن كه خود دريائى عظيم از معارف است قناعت مى‏كنيم.
«يعلم ما فى السماوات و ما فى الارض؛ 2
آن چه در آسمانها و آنچه در زمين است مى‏داند»
«و يعلم ما فى البر و البحر، و ما تسقط من ورقه الا يعلمها، 3
آنچه در خشكى و درياست مى‏داند، و هيچ برگى نمى‏افتد مگر اينكه به آن عالم است».
«والله يعلم ما تسرون و ماتعلنون، 4
خدا آنچه را پنهان مى‏داريد، و آنچه را آشكار مى كنيد مى‏داند».
«يعلم ما يلج فى الارض و ما يخرج منها و ما ينزل من السمإ و ما يعرج فيها و هوالرحيم الغفور، 5
آنچه در زمين فرو مى‏رود، و آنچه از آن بيرون مى‏آيد، و آنچه از آسمان نازل مى شود، و آنچه در آن بالا مى‏رود مى‏داند، و او مهربان و بسيار آمرزنده است».
حقيقت اين آيات را با توجهى به بريدگى يك تپه كه هزاران عددش در پنج قاره به چشم مى‏خورد بهتر مى‏فهميد:
تاكنون حشره شناسان نزديك به هفتصد هزار حشره احصا كرده‏اند، شماره حشرات به اندازه ايست كه ارقام براى بيان آن قاصر است.در يك روز تابستانى كه هوا صاف باشد، شماره سوسك‏ها، مگس‏ها، و خرخاكى‏هائى كه در بريدگى‏هاى تپه‏اى در تكاپو هستند از عده نفوس يك قاره بيشتر است، اگر ناگهان نژاد بشر بكلى از روى زمين معدوم شود، مخلوقات ديگرى كه بر روى زمين مى‏لولند به زحمت متوجه غيبت او خواهند شد. 6
و بنور وجهك الذى اضاء له كل شى‏ء
و از تو درخواست مى كنم به نور ذاتت كه به سبب آن همه موجودات غيبى و شهودى به تابش آمد و روشن شد.
در قرآن مجيد و روايات از كمالات و ارزش‏ها تعبير به نور شده. مراد از نور هدايت است. 7 نور به معناى توفيق براى حركت به سوى ايمان است، 8 نور يعنى اسلام، نور يعنى معرفت، نور يعنى علم، نور يعنى روشنائى دل. 9 نور به معناى قرآن است:
«قد جائكم من الله نور و كتاب مبين». 10
نور به معناى احكام الهى و مسائل اخلاقى، و حقايق اعتقادى است:
«انا انزلنا التورات فيها هدى و نور». 11