البته رحمت رحيميه شامل مطيعان است، به قبول حسنات و عبادات، و شامل عاصيان از اهل ايمان است به آمرزش و محو سيئات.

لذا نيكان و نيكوكاران به سبب بندگى، به انتظار نزول رحمتند و بدان و بدكاران به علت نيازمندى و مفلسى و بيچارگى و شرمندگى، اميدوار اين موهبتند.

ابن مبارك گفته: رحمان آن است كه چون از او درخواست كنى دست گيرد، و رحيم آن كه اگر چيزى از او نطلبى خشم گيرد!

عارفى فرموده: رحمان است به روزى دادن به جانداران، رحيم است به آمرزش سيئات اهل ايمان، در رزق و روزى به رحمانيتش اعتماد كن، ولى كسب و تجارت را از دست مگذار كه خلاف شرع و عقل است، و در آمرزش گناهان به رحيميتش تكيه كن نه بر عمل خود، ولى عمل را ترك مكن كه خلاف خواسته حق و همراهى با شيطان است.

گروهى از اهل سر گفته‏اند: بنده را سه حالت است:

اول: حالت معدومى كه نياز به هستى داشت،

دوم: حالت هستى و موجوديت كه محتاج به اسباب بقاست، سوم: حالت حضور در قيامت و احتياج به آمرزش و مغفرت، و اين سه حال، در اين سه اسم مندرج است: الله يعنى مستجمع همه صفات كمال اوست، انديشه كن كه چگونه ترا از ديار نيستى و عدم به عرصه هستى و وجود آورد، رحمان اوست، بنگر كه چگونه اسباب و ابزار بقا و زندگيت را فراهم آورد. رحيم اوست، باش تا فرداى قيامت ببينى كه ترا در پناه رحيميت آورد و پرده آمرزش بر گناهانت فرو پوشد.

اربابان بصيرت، و صاحبان درايت و عاشقان حقيقت گفته اند: انسان را قلب و نفس و روح است؛ نفس را هواى رزق و احسان است، و قلب را تمناى معرفت و ايمان، و روح را درخواست رحمت و رضوان؛ و هر يك از آنها به اسمى از اين اسمإ نصيب خود گيرند، قلب از نام الله ذوق معرفت و ايمان يابد، و نفس از اسم رحمن به رزق و احسان رسد، و روح از اثر رحيم پوشيده به رحمت و رضوان شود.