1 b 049


1ـ حقیقت ذكر چیست؟

به گفته «راغب» در «مفردات» ذكر دو معنى دارد؛ گاه به معنى حضور چیزى در ذهن (یادآورى( وگاه به‏معنى حفظ و نگاهدارى معارف و اعتقادات حق در درون جان است.

بزرگان اخلاق گفته‏اند: «ذكر خدا» تنها این نیست كه نام خدا را بر زبان بیاوریم و مكرر تسبیح و تهلیل و تكبیر گویى؛ بلكه منظور آن است كه با تمام قلب، متوجه او و عظمتش باشیم، و او را همه جا حاضر و ناظر بدانیم.

به همین دلیل، در حدیثى مى‏خوانیم كه پیامبراكرم صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود: سه چیز است كه این امت طاقت آن را ندارند (و از هركسى ساخته نیست): مواسات با برادران دینى، در مال؛ و دادن حق مردم؛ و ذكر خدا در هر حال؛ سپس افزود: «و لیس هو سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر ولكن اذا ورد على ما یحرم علیه خاف الله عزوجل عنده و تركه؛ ذكر تنها گفتن سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر نیست، بلكه هنگامى كه زمینه‏هاى حرام فراهم گردد، از خدا بترسد و آن را ترك گوید(بحارالانوار، جلد90، صفحه 151، حدیث .4)»

آن كس كه ذكر خدا مى‏گوید و راه شیطان را مى‏پوید، در واقع ذاكر صادق و خالص نیست؛ به همین دلیل، در حدیثى از امام على‏بن‏موسى‏الرضا علیهما السلام مى‏خوانیم كه فرمود: «من ذكرالله و لم یستبق الى‏لقائه فقد استهزء بنفسه؛ كسى كه ذكرخدا بگوید و به‏سوى لقاى‏او سبقت نجوید (و اعمال‏نیكى براى رستاخیز فراهم‏نسازد) خود را به‏سخریه‏گرفته‏است»( بحار، جلد 75، صفحه‏356، حدیث .11(

fodh9i4a42685n80hze