اَحْلى اَسْمآئَكُمْ، وَاَكْرَمَ اَنْفُسَكُمْ، وَاَعْظَمَ شَاْنَكُمْ، وَاَجَلَّ خَطَرَكُمْ، وَاَوْفى

چه شيرين است نامهايتان و بزرگوار است جانهاتان و بزرگ است مقامتان و برجسته است منزلت و موقعيتتان و با وفاست













عَهْدَكُمْ، وَاَصْدَقَ وَعْدَكُمْ(7)، كَلامُكُمْ نُورٌ، وَاَمْرُكُمْ رُشْدٌ، وَوَصِيَّتُكُمُ

عهدتان و راست است وعده تان سخنتان نور و دستورتان يكپارچه رشد و رستگارى است، سفارشتان







التَّقْوى، وَفِعْلُكُمُ الْخَيْرُ، وَعادَتُكُمُ الاِْحْسانُ، وَسَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ،

پرهيزكارى و كارتان خير و خوبى و عادت شما احسان و نيكى و شيوه شما كرم







وَشَاْنُكُمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَحَتْمٌ، وَرَاْيُكُمْ عِلْمٌ

و بزرگوارى و رفتارتان حق و راستى و مدارايى است و گفتارتان مسلم و حتمى است و رأى شما دانش







وَحِلْمٌ وَحَزْمٌ، اِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ اَوَّلَهُ، وَاَصْلَهُ وَفَرْعَهُ، وَمَعْدِنَهُ وَمَاْويهُ

و بردبارى و دورانديشى است اگر از خير و خوبى ذكرى به ميان آيد آغاز و ريشه و شاخه و مركز و جايگاه







وَمُنْتَهاهُ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى، كَيْفَ اَصِفُ حُسْنَ ثَنآئِكُمْ، وَاُحْصى

و پايانش شماييد پدر و مادرم و خودم به فداى شما چگونه توصيف كنم ثناى نيكوى شما را و چگونه شماره كنم







جَميلَ بَلائِكُمْ، وَبِكُمْ اَخْرَجَنَا اللهُ مِنَ الذُّلِّ، وَفَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ

آزمايشهاى خوبى كه داديد و بوسيله شما بود كه خدا ما را از ذلت بيرون آورد و گشايش داد به گرفتاريهاى







الْكُرُوبِ، وَاَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَكاتِ وَمِنَ النّارِ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى

سخت ما و نجاتمان داد از پرتگاه هلاكت و نابودى و هم از آتش دوزخ، پدر و مادرم







وَنَفْسى، بِمُوالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِينِنا، وَاَصْلَحَ ماكانَ فَسَدَ مِنْ

و خودم به فداى شما كه بوسيله دوستى شما خداوند به ما ياد داد دستورات دينمان را و اصلاح كرد آنچه را كه از دنياى ما تباه گشته بود










picturephpalbumid957amppictureid7388

7. «و اصدق وعدكم» در فقيه نيامده است