خطبه 164
[4] از سخنان امام ( ع ) و اين در هنگامی بود که مردم نزد او جمع شده و
از عثمان شکايت کردند و از آن حضرت خواستند که با عثمان در اين
زمينه صحبت کند و از او بخواهد که از اشتباهاتش دست بردارد امام
( ع ) بر عثمان وارد شد [ با لحنی مؤدبانه و آميخته با احترام با او سخن
گفت باشد که در دل او اثر کند و از مسيرش باز گردد ] و چنين فرمود :
[5] مردم پشت سر من هستند و مرا بين خود و تو سفير قرار داده اند . سوگند
بخدا نمي دانم چه چيز را با تو بگويم ؟ [6] مطلبی را که تو [ در اين
زمينه ] از آن بي اطلاع باشی سراغ ندارم [7] تو آن چه را که ما مي دانيم
مي دانی ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را از آن آگاه سازيم و چيزی
را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم [ زيرا پيامبر صلی
الله عليه و آله و سلم تمام اصول و وظائف اسلامی را آشکارا بيان فرمود
و همگان آن را شنيدند ] [8] و همانطور که ما مشاهده کرديم تو هم مشاهده
کردی و همانگونه که ما شنيديم تو هم شنيدی [9] و همچنان که ما با پيامبر
صلی الله عليه و آله و سلم همنشين بوديم تو نيز همنشين بودی [10] هيچگاه
فرزند ابوقحافه [ ابوبکر ] پسر خطاب [ عمر ] در انجام اعمال
نيک از تو سزاوارتر نبودند [11] تو به رسولخدا ( ص ) از نظر پيوند
خويشاوندی از آن دو نزديکتری [12] تو از نظر دامادی پيامبر ( ص ) به
مرحله ای رسيدی که آن دو نرسيدند خدا را به جان خود رحم کن سوگند
بخدا [13] که تو نياز به راهنمائی و تعليم نداری راهها آشکارند و نشانه های
دين بر پا [14] آگاه باش برترين بندگان در نزد خداوند پيشوای عادلی
است . که خود هدايت يافته و ديگران را هدايت مي کند [1] سنت معلومی را
بر پا دارد بدعت مجهولی را بميراند . سنتها روشن و نورانيند [2] و
نشانه های مشخص دارند بدعتها نيز آشکارند و علامتهائی دارند بدترين
مردم نزد پروردگار پيشوای ستمگری است که خود گمراه است و مردم به
وسيله او گمراه ميشوند [3] سنتهای مورد قبول را از بين برده و بدعتهای
متروک را زنده مي کند [4] من از رسولخدا ( ص ) شنيدم مي فرمود:[5] پيشوای ستمکار
را روز رستاخيز حاضر مي کنند در حالی که نه ياوری با او است و نه
عذرخواهی او را در آتش دوزخ مي افکنند [6] و همچون سنگ آسيا در آتش به
چرخش مي افتد آنگاه او را در قعر دوزخ به زنجير مي کشند [7] و من تو را
بخدا سوگند مي دهم نکند تو همان پيشوای مقتول اين امت گردی . چه
اينکه پيامبر ( ص ) همواره مي فرمود : [8] در اين امت پيشوائی کشته
خواهد شد که پس از آن درهای کشت و کشتار به روی آنها تا قيامت باز
خواهدگرديد [9] امور اين امت را بر آنها مشتبه مي کند فتنه و فساد در
ميانشان گسترش مي دهد تا آن جا که حق را از باطل تميز نمي دهند [10] و به
سخنی در آن فتنه غوطه ور مي شوند و به شدت در هم آميخته و فاسد خواهند
گرديد [11] نکند تو با اين سن زياد و گذراندن عمر زمام خويش را به دست
مروان بسپاری تا برد هر جا که خاطرخواه او است . [12] عثمان در
پاسخ به آن حضرت گفت : از مردم بخواه به من مهلت دهند تا خويش
را از حقوق از دست رفته آنها خلاص گردانم . [13] امام ( ع ) فرمود :
آنچه مربوط به مدينه است مهلتی در آن نيست و آنچه بيرون مدينه است
مهلتش رسيدن دستور تو به آنها است
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)