ندیده‌های ایران من


iran
تو كه نمی‌خواهی همه عمرت را به چشم دواندن روی یكی از صفحه‌های كتاب جهان تلف كنی و صفحه‌های دیگر را ورق نزده بگذاری؟یا ماجراجویی باشی كه مهم‌ترین رویارویی‌اش با حوادث در فاصله میان آشپزخانه تا كاناپه راحتی‌اش مقابل تلویزیون رخ داده است؟ یا لب تاقچه‌ات را از بناهای تاریخی حك شده بركارت پستال‌هایی پر كنی كه هرگز حتی یكی‌شان را از نزدیك ندیده‌ای؟ پس فقط چند روز دلت را برای سپردنش به دوردست‌هایی كه به دیدن می‌ارزند به خودت قرض بده، چمدانت را بردار و بگذار سفر تو را ببرد. بگذار جاده‌ها تو را از روزمرگی بدزدند. بگذار روزگار بفهمد تو هنوز سركش و رام نشدنی هستی و قوانین سخت و تكراری شهر انسان ــ ساخت نتوانسته‌اند پیوندت را با هستی بگسلند و آن وقت اگر خیال كردی راهنمایی می‌خواهی كه با آن متفاوت سفر كنی یا احتمال دارد در سفر به هر استان نقاطی مهجور اما دیدنی را از قلم بیندازی، گفتگوی ما را با دكتر ناصر كرمی، اقلیم شناس و ایرانگرد در این زمینه بخوان. او پژوهشگری است كه روزهای زیادی از عمرش را صرف سفر به نقاط مختلف كشورمان كرده است تا آنجا كه امروز بخشی از تجربیات مكتوبش در این زمینه، در قالب كتاب راه‌یاب ایران، همسفری قابل اعتماد برای گردشگران شده است.
قصد ندارم این گفتگو را با پرسیدن صرف از قدمت بناهای باستانی و جنس سازه‌های كهن و وسعت دشت‌ها و عمق دریاچه‌ها، پرخمیازه كنم. به همین علت از شما دعوت كنم از آن دست جاذبه‌های گردشگری تعریف كنید كه ما ممكن است علی‌رغم سفر به استان‌های گوناگون ندیده باشیم شان.
نام بردن از همه ندیده‌های كشورمان در قالب یك گفتگو ممكن نیست. ایران حدود یك میلیون اثر تاریخی و فرهنگی ثبت شده، بیش از 2 هزار جاذبه گردشگری با قابلیت تبدیل شدن به قطب‌های ملی و بین‌المللی گردشگری، 5 هزار جاذبه طبیعی و 3 هزار آیین ملی و مذهبی دارد. پس چطور ممكن است در گفتگویی چند صد كلمه‌ای بتوانیم از همه آنها یا حتی درصد محدودی شان حرف بزنیم؟
به همین خاطر فكر می‌كنم باید فقط به ذكر شماری اندك از نام‌ها و نشان‌ها كه می‌شود دراین بهاریه،بهتر دیدن‌شان را پیشنهاد كرد، بسنده كنم اما باز هم تاكید می‌كنم كه هر چه بگویم حق مطلب ادا نمی‌شود. انگار كه بخواهی زیبایی تكه‌ای كاشی آبی را كف جوی آب با عظمت اصفهان بسنجی.


آذربایجان شرقی: قلعه بابك، عمارت ائل گلی، دره اهر، جنگل‌های ارسباران، سواحل شرقی ارومیه و كرانه‌های جنوبی بخش مركزی رودخانه‌ ارس.

اجازه بدهید سفرمان را از منتهی‌الیه شمال غربی كشور آغاز كنیم، یعنی آذربایجان‌های شرقی و غربی.
تاریخ نشان می‌دهد آریایی‌ها آذربایجان شرقی را سرزمینی سربلند و تسخیر ناپذیر می‌دانسته اند كه دژهایی چون قلعه بابك بر فراز مرتفع‌ترین نقاط كوه هایش، نمادی از همین باورند.
آذربایجان شرقی سرزمین قهوه خانه‌ها و عاشیق‌هاست، اما نام این استان معمولا گردشگران را فقط به فكر بازدید از عمارت ائل‌گلی تبریز می‌اندازد و شاید خاطره قله سهند، دره اهر، ارسباران و سواحل شرقی دریاچه ارومیه هم در ذهن شان زنده شود، اما كم پیدا می‌شوند آن كه كرانه‌های جنوبی بخش مركزی رودخانه ارس را هم در بهار و تابستان دیده باشند.