هيبت سلطانى من را گرفت !!
ما كسانى از مدعيان علم را در اين دوران انقلاب يافتيم كه شرف علم را نگه نداشتند. من خيلى از كسانى را كه مدعى علم بودند و شرف علم را نگه نداشتند، در طول زندگيم ديده ام . عالم بودن مهم نيست ؛ شرف علم و عالم بودن را نگهداشتن مهم است . من در دوران اختناق ، استاد معروف عالى مقامى را مى شناختم كه روى كفش شاه آن وقت - محمد رضا - افتاد! اساتيد در صفى ايستاده بودند و محمد رضا از برابر آنها عبور مى كرد و اين شخص روى پاى او افتاد! از اين كارها مى كردند، اما چه كسانى ؟ تيمسارها. اما يك عالم ، يك دانشمند، يك محقق است - كه واقعا هم اين آدم محقق است . در رشته ى شما نيست ، در رشته يى است كه به ما بيشتر مى خورد - فاضل ، نام آور، نامدار، چه قدر تحقيقات ، چه قدر كتاب ، روى پاى او افتاد! شاگردهايش ملامت كردند: استاد شما؟! آخر آن شخص كه بى سواد است . عالم جماعت كسى را قبول ندارد، سياست برايش مساءله يى نيست ، نگاه مى كند ببيند چه كسى عالم است . اصلا براى عالم ، جاذبه و ارزشى بالاتر از علم نيست . بدترين فحش در محيط اهل علم ، لقب ((بى سوادى )) است . هيچ فحشى از اين بالاتر نيست . در همه ى محيطهاى علمى همين گونه است . آن وقت ، آن عالم روى پاى يك جاهل قلدر افتاد! شاگردان و رفقايش ملامت كردند واين هم جوابى نداشت . گفت : هيبت سلطانى من را گرفت (!)(39)
اين عبارت ، همان وقتها در محيطهاى دانشگاه كه دوستان ما مى رفتند و مى آمدند، معروف شد و علما و دانشمندان آن وقت ، به كسانى كه هيبت سلطانى آنها را مى گيرد و كسانى كه جز هيبت علم چيزى آنها را نمى گيرد، تقسيم مى شدند! البته همان وقت هم دانشمندانى مثل آدم داشتيم كه حتى با فقر مى ساختند، براى اين كه به سمت آنها نگاه نكنند، نه اين كه روى پايشان نيفتند، يا دستشان را نبوسند، يا تواضشان نكنند؛ نه ، اصلا خودشان را بالاتر از اين مى دانستند كه به فكر آن دستگاههاى جاهل و دور از معرفت بيفتند. زندگى پولى و مادى را اصلا كم ارزش تر از اين مى دانستند كه خودشان را به آن آلوده كنند.
كسانى كه اين طور زندگيشان را در ذلت در مقابل قدرتها گذراندند، حالا كه نوبت جمهورى اسلامى مى رسد، گردنكشى مى كنند! اين گردن ، ارزش ندارد. اين ، گردن فرازى نيست . برافراشتن آن گردنى خوب است و افتخار دارد كه نشان داده باشد گردن افراز است . كسانى كه حتى عزت علم را نگه نداشتند، حالا وقتى نوبت به يك نظام مردمى رسيد كه هيچ ادعايى ندارد جز اين كه از مردم و براى مردم و در خدمت مردم است و با هدايت دين عمل مى كند و نوكر بيگانگان و امريكا و ديگران نيست ، يك مرتبه نوبت سرافرازى و گردن فرازى اينها رسيد و در مقابل اين نظام ايستادند. بايد توى سر اينها زد. اين بى احترامى به علم است كه ما اينها را در عداد علما راه و جايشان بدهيم . آن كسى كه احترام نظامى را كه مبتنى بر معرفت و علم است ، نگه نمى دارد؛ احترام ملتى را كه در اين نظام ، مندمج و مندرج است ، نگه نمى دارد، اينها را واقعا بشناسيد. (40)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)