راجر ایبرت منتقد بزرگ و یکی از تاثیرگذارترین افراد معاصر برروی فرهنگ عامه‌ در آمریکا پیش از این نماینده امسال ایران را در اسکار را حسابی پسندیده بود و «جدایی نادر از سیمین» را به عنوان بهترین فیلم سال 2011 انتخاب کرده‌بود. «جدایی...» جمعه‌ی همین هفته در شیکاگو(محل سکونت ایبرت) اکران خواهد شد و متعاقب آن نقد ایبرت بر‌روی فیلم هم در شیکاگو سان‌تایمز نیز منتشر می‌شود. به‌مناسب دو نامزدی اسکار برای «جدایی نادر از سیمین» در رشته‌ی بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلم‌نامه‌ی غیر اقتباسی، ایبرت با اصغر فرهادی گفتگو کرده که بخش‌های مهم آن را می‌خوانید. در این گفتگو درباره‌ی موضوعات مختلفی به‌بهانه‌ی «جدایی نادر از سیمین» اشاره شده‌است، از ساختار فیلم‌نامه، جنبه‌های اخلاقی، فلسفی و مذهبی فیلم گرفته تا تصویری که فیلم از جامعه‌ی امروز ایران و مردش نشان می‌دهد و دیدگاه‌های فرهادی در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی ایران مانند وضعیت جعفر پناهی.

1677caffecinemacom

ایبرت - نکته‌ی فریبنده درباره‌ی فیلمنامه‌ی «جدایی نادر از سیمین» این است که شدیدا مخاطب را درگیر می‌کند اما هرگز سعی نمی‌کند به ما بگوید چه کسی درست فکر می‌کند و چه کسی غلط. یک سوال اخلاقی قدیمی وجود دارد که در یک گفتگوی آنلاین یک‌بار از فرهادی پرسیدم: اگر همسر و مادرت در حال غرق شدن باشند کدام را نجات می‌دهی؟ و فرهادی جواب داد که « تا پای مرگ تلاش می‌کنم که هردوی ان‌ها را نجات دهم.»


فرهادی - انتخاب نتیجه‌ی آزادی واقعی است و دردناک بودن انتخاب نتیجه‌ی آزاد بودن برای انتخاب کردن است. جبر و تقدیر پشت به پشت در این مثال قدیمی وجود دارند. در این فیلم اساسا به دنبال مطرح کردن چنین سوال‌هایی بودم.


ایبرت - به‌صورت کلی‌نگرانه ما انتظار داریم که فیلم نگاهی انتقادی به جامعه‌ی امروزی ایران داشته باشد، اگرچه اتفاقات در دل جامعه‌ای کاملا ایرانی روی می‌دهد اما من نمی‌توانم درباره‌ی اندیشه‌های و عقاید موجود در آن حکم صادر کنم. به‌نظرم همه‌ی شخصیت‌های فیلم آدم‌های خوبی هستند که در دل خود با سوال‌های غیرممکنی مواجه می‌شوند. نقطه نظر خود نویسنده در این باره چیست؟


فرهادی -من همیشه فکر می‌کنم دیدگاه کارگردان در درجه‌ی دوم نسبت به کلیت فیلم قرار می‌گیرد.

- من ترجیح می‌دهم به‌جای سینمای انتقادی از اصطلاح سینمای پرسشگر استفاده کنم. من سعی می‌کنم جلوی مسائلی که نگرانم می‌کند علامت سوال قرار ‌دهم.


ایبرت - آیا وضعیت فعلی جعفر پناهی فیلمساز مشهور ایرانی، بر روی خلق چنین اثری که به‌حوزهای مذهب و قانون نزدیک می‌شود، تاثیری گذاشته؟


فرهادی - اگر چنین تاثیری هم وجود داشته من در طول ساخت فیلم از آن اگاه نبودم. فکر نمی‌کنم چنین مسایلی تاثیر کوتاه‌مدت چشمگیری داشته باشند اما در درازمدت آثار دلسردکننده‌ای بر‌روی فیلمسازان به‌جا خواهند گذاشت.

-شکی نیست که چنین شرایط و اتمسفری خودآگاه یا ناخودآگاه من را به سمت این شیوه‌ی روایتی سوق داده‌است. اما الان به این نتیجه رسیده‌ام که چنین سبکی در تمام جوامع و فرهنگ‌ها جواب می‌دهد. مردم نقاط مختلف دنیا با این سبک و شیوه ارتباط برقرار می‌کنند چون در این شیوه‌ی کار نگاه از بالا به پایین نسبت به آن‌ها وجود ندارد و با آن‌ها به‌عنوان ببینده‌های خنثی مانند تماشاگران فوتبال رفتار نمی‌شود.


ایبرت - ایده‌ی اصلی فیلم از کجا آمده است؟

فرهادی - من یک تصویری در ذهن خود داشتم که بعدها متوجه شدم از ماجرایی شکل گرفته که زمانی برادرم برایم تعریف کرده‌بود: مرد میان‌سالی که پدر پیر و مبتلا به آلزایمر خود را تنهایی حمام می‌کند. این تصویر مانند دکمه‌ای بود که من را وادار کرد برایش کت بدوزم!