نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: پسر عاشق، مادر و خواهرش را کشت

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    مذاهب و ادیان الهی
    زندگی باور میخواهد, آن هم از جنس امید ,که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد, یک امید قلبی به تو گوید, که خدا هست هنوز...
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    قطعه ای از بهشت
    نوشته ها
    2,116
    تشکر تشکر کرده 
    1,438
    تشکر تشکر شده 
    2,198
    تشکر شده در
    667 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1779
    Array

    پیش فرض پسر عاشق، مادر و خواهرش را کشت

    روزنامه جام جم نوشت:

    پسر 19 ساله کرجی که مادر و خواهر 14 ساله اش را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود، از سوی کارآگاهان جنایی اداره آگاهی ملارد دستگیر شد.
    ساعت 19 روز شنبه همین هفته پسر جوانی سراسیمه از خانه شان در سرآسیاب ملارد، خیابان دانش غربی بیرون آمد و فریاد زد کمکم کنید، مادر و خواهرم کشته شده اند. در پی فریادهای او، همسایه ها از خانه هایشان بیرون آمدند و پسر جوان را که وحشت زده بود، آرام کردند و خواستند وارد ساختمان شوند، اما پسر جوان که پیمان نام داشت، مانع از ورودشان شد. در همین موقع یکی از همسایه ها با مرکز فوریت های پلیسی 110 ملارد کرج تماس گرفت و موضوع را خبر داد. دقایقی پس از این حادثه، ماموران کلانتری ملارد عازم محل شدند و با مشاهده جسد زن صاحبخانه و دختر 14 ساله اش معصومه، با هماهنگی قضایی اجساد را به پزشکی قانونی منتقل کردند. همچنین پسر خانواده (پیمان) را برای تحقیقات به اداره جنایی پلیس آگاهی ملارد انتقال دادند.



    عوض کردن لباس قاتل، او را لو داد
    ماموران در تحقیق از همسایه ها متوجه شدند زن صاحبخانه به نام ملاحت به بیماری ام اس مبتلا بوده و پسرش پیمان به عناوین مختلف با مادرش درگیری داشته است. روز حادثه نیز همسایه ها صدای مشاجره و درگیری آنها را شنیده اند و پس از فریادهای کمک خواهی پیمان، او را در خیابان با لباس خون آلود دیده اند، اما او به محض حضور ماموران، لباسش را عوض کرده است. با اطلاعات به دست آمده از همسایه ها، ماموران به یقین رسیدند پیمان در مرگ 2 عضو خانواده اش نقش دارد.



    کشف لباس قاتل در محل حادثه
    ماموران با هماهنگی بازپرس مسلمی، رئیس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب ملارد، محل حادثه را بررسی و لباس خون آلود پسر خانواده را کنار پمپ آب پیدا کردند. پیمان ـ متهم جوان ـ بازجویی شد و ادعا کرد، وقتی به خانه بازگشته، با اجساد مادر و خواهرش رو به رو شده است. با این حال تحقیق از او ادامه یافت تا این که او روز گذشته به این جنایت هولناک اعتراف کرد.



    اعتراف به جنایتی هولناک
    متهم 19 ساله در اظهاراتش به پلیس گفت: من همیشه با مادرم اختلاف داشتم. مدتی پیش در پی علاقه به دختری، تصمیم به ازدواج گرفتم. اما خانواده ام مخالفت می کردند. مادرم می گفت باید ادامه تحصیل داده و خدمت سربازی ام را به پایان برسانم و بعد از آن کاری برای خود پیدا کنم. اما من بدون توجه به این حرف ها، مدام با مادرم درگیر می شدم.
    متهم جوان درباره روز جنایت گفت: آن روز مثل همیشه با مادر و خواهرم درگیر شدم. مادرم خواست آرام شوم، اما من در اوج عصبانیت ابتدا ضربه ای به سر مادرم زدم که بد حال شد و زمین افتاد. خواهرم به شدت ترسیده بود و جیغ می زد. به سمت مادرم آمد تا او را نجات دهد که او را داخل حمام انداخته و در حمام را قفل کردم. در این هنگام از آشپزخانه چاقویی برداشته و با آن چند ضربه به مادرم زدم. او التماس می کرد رهایش کنم و فقط فریاد زد خدایا به دادم برس.
    متهم گفت: دقایقی بعد صدای ناله های مادرم خاموش شد. خواهرم به در حمام می کوبید تا بیرون بیاید و مادرمان را نجات دهد. در همین موقع در حمام را باز کرده و او را به درون یکی از اتاق ها پرت کردم و پس از کتک زدن، با همان چاقو ضربه هایی به او زدم. خواهرم با التماس می خواست رهایش کنم، اما من سنگدل او را هم کشتم. با صحنه سازی می خواستم از محل حادثه فرار کنم، اما خون آن دو بی گناه دامن مرا گرفت. متهم با قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب ملارد روانه زندان شد.
    تحقیقات تکمیلی از او ادامه دارد تا طی چند روز آینده صحنه جنایت را بازسازی کند.



    خواهر 14 ساله ام را در یک لحظه کشتم
    در پی این حادثه با این متهم 19 ساله گفت وگو کرده ایم که می خوانید.

    به چه اتهامی دستگیر شده ای؟
    پس از چند لحظه سکوت می گوید، قتل مادر و خواهر 14 ساله ام. هنوز باور نمی کنم آنها را در یک لحظه کشته ام.

    از شب حادثه بگو؟
    روز حادثه پس از مشاجره با مادرم او و خواهرم را به طرز هولناکی کشتم.با صحنه سازی به خیابان آمده و ادعا کردم آنها کشته شده اند. لباس خون آلودم را نیز پنهان کردم.

    آیا بر سر موضوع خاصی با خانواده ات اختلاف داشتی؟
    من سرباز هستم و سواد درست و حسابی ندارم. مدتی بود دلبسته دختری شده و قصد ازدواج با او را داشتم، اما خانواده به خصوص مادرم با این وصلت مخالفت می کردند. همین موضوع باعث اختلاف هایمان شده بود. مادرم بیماری ام اس داشت و به جای این که من غمخوار او باشم، جان وی و خواهر بی گناهم را گرفتم.

    اکنون چه احساسی داری؟
    دچار عذاب وجدان شده ام و هر لحظه از خدا مرگ می خواهم. چگونه به چشمان پدرم نگاه کنم، به مادربزرگ، خاله و دایی ام چه بگویم. من مستحق مرگ هستم. از دادگاه می خواهم هر چه زودتر مرا اعدام کنند، دیگر حاضر به ادامه این زندگی نیستم.

  2. کاربر مقابل از elahe عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/