آتش

حضرت دانيال گويد: اگر كسي آتش بي دود در خواب بيند دليل كه به پادشاهي نزديك شود و كار بسته او گشاده شود. اگر بيند كه كسي وي را در آتش افكند و وي را سوخت دليل كند كه پادشاه بر وي ستم كند، ليكن زود خلاصي يابد و بشارت و نيكوئي يابد. و اگر بيند كه آتش وي را نسوخت، دليل كند كه روي به كراهت، سفري كد و اگر آتش را با تف و سوز بيند، دليل كند كه از علت تب، بيمار گردد و اگر بيند كه آتش اندام وي را بسوخت، دليل كند كه به قدر آن سختگي وي را رنج و مضرت رسد، و اگر بيند كه آتش در خانه وي افتاد و همه اندام وي را بسوخت و زبانه همي زد و از او سهم و ترس در دل او نيامده، دليل كند كه محنت و مصيبت بدو رسد و سبب بيماري و ضعف بود، چون سرما و طاعون و آبله و سرخچه و آن چه بدين ماند، و اگر بيند كه از آن آتش فرا گرفت، دليل كند كه به قدر آن، از مال حرام به وي رسد و اگر بيند كه آتش را دود بود، دليل كند كه به قدر آن مال حرام، وي را به رنج و تيمار حاصل گردد يا جنگ و خصومت و اگر بيند كه از آتش، گرمي و تيس به او رسيد دليل كه كسي وي را در روز غيبت كند.ابراهيم كرماني گويد: اگر بيند كه شعله آتش به مردمان همي انداخت، دليل كند كه در ميان مردم، عداوت و دشمني افكند و اگر بازرگاني بيند كه آتش در دكان و كالاي او افتاد، دليل كند كه كالائي كه دارد بر باد دهد، يا آن چه به دُر مي ارزد، به سه درم فروشد و بر كسي شفقت نبرد، و اگر بيند ك آتش در خانه كسي افتاده، دليل كه آن كس در جنگ و فتنه و جور سلطان افتد. و اگر بيند كه آتش جامه او را به سوخت، دليل كه با خويشان جنگ و خصومت كند، يا از سبب مال اندوهگين گردد. و اگر كسي آتشي عظيم در زمين بيند، دليل كند كمه در آن موضع فتنه و جنگ افتد و اگر چيزي سوخته بيند دليل كند كم از جهت زنان وي، را با كسي خصومت كند و اگر بيند در شهري يا محلي يا در سرائي آتش افتاد، چنانكه هر چه بود همه را بسوخت و آن آتش زبانه مي زد و او را سهمگين همي داد، دليل كند كه در آن موضع، جنگ و كارزار بود، يا بيماري صعب افتد. اگر بيند كه آتش برخي چيزها را بسوخت و برخي رها كرد و اورا سهمگين بداشت، دليل بود بر جنگ و كارزار در آن موضع. اگر زبانه و فروغ نداشت، دليل بر بيماري صعب كند. اگر آتش را با دود بيند دليل كند بر ترس و بيم اندر كارها.اگر بيند كه آتش از آسمان بيفتاد، شهري يا محله يا سرائي بسوخت، دليل كند كه آن بلا و فتنه كه گفته شد، بر اهل آن موضع شهر بود. اگر بيند كه آواز سهمگين داشت و زبانه همي زد و درجائي افتاد، ليكن گزند نمي كرد، دليل بود كه در ميان اهل آن موضوع، گفتگوي و خصومت افتد به زبان. و اگر بيند كه از زيرزمين آتش سهمگين برآمد سوي آسمان شد، دليل بود كه اهل آن موضع يا دوستان حق تعالي حرب كند به دروغ و بهتان گفتن بر وي، به قدر و قوه آن آتش كه ديده بود. اگر بيند آتشي از جائي به جائي افتاد و آن آتش هيچ گزند نمي كرد، دليل بود كه در آن منفعت يابد و اگر درويش بود توانگر گردد.اسماعيل بن اشعث گويد: اگر كسي بيند كه از آسمان، مانند باران آتش مي باريد، دليل بر بلا و فتنه و خونريزي بود، از جهت پادشاهان در آن موضع و اگر بيند كه آتشي از آسمان بيامد و چيزهاي خوردني كه از آن او بود بسوخت، دليل كند كه طاعتهاي وي، نزد حق تعالي پذيرفته شود. و اگر بيند كه از آسمان آتش همي آمد و كسي را نسوخت، بيم عذاب حق تعالي باشد. و باشد كه از پادشاه وي را بيم بود و اگر بيند كه بر سر آتشي بزرگ گرم مي شد، دليل كند كه به پادشاهي بزرگ نزديك گردد و اگر بيند كه بر آتشي چيزي همي ريخت، دليل كند كه شغل دنياي وي تمام گردد. و اگر بيند كه آتشي از آسمان فرود آمد و نبات زمين را بسوخت، دليل كند كه در آن ديار مرگ مفاجات بسيار بود. و اگر بيند كه آتشي بزرگ، قبّه يا مناره بسوخت، دليل كند كه پادشاه آن موضع هلاك گردد. بعضي از معبران گويند: اگر كسي بيند كه آتشي از زمين برآيد و فروغ مي داد، دليل كند كه در آن موضع، گيج بود.حضرت امام جعفر صادق فرمايد: اگر بيند پاره هاي آتش مي خورد، دليل كند كه مال يتيمان خورد و اگر بيند كه از دهان وي آتش بيرون مي آيد، دليل كند كه سخن دروغ و بهتان گويد. و اگر بيند كه از هر جايي آتشهاي سوزنده مي گرفت، دليل كند كه از هر جائي ميانجي كند، ميان رعيت و مردمان پادشاه. اگر بيند كه در پهلوي او آتشي افروخته بود او را زيان داشت، دليل كند كه بدو خير و نيكي رسد.اگر بيند هيزم آتش عظيم مي سوخت، دليل كند بر جنگ و فتنه در آن ديار. اگر بيند كه آتش در مردم مي زد، دليل نصرت بود او را بر دشمنان. و اگر بيند كه آتش وي را بسوخت و آن آتش را نور نيست، دليل است كه كسي را از خويشان و فرزندان وي فرزندي آيد، كه مردمان بر وي ثنا گويند و مال و بزرگي يابد به قدر آن آتش. اگر در رزمگاه، آتش بيند، دليل كند بر بيماريهاي صعب، چون آبله و طاعون وسرسام و مرگ مفاجات. اگر آن آتش را با دود بيند، دليل كند كه از پادشاه، او را ترس و بيم بود. اگر آتش را در بازار بيند، دليل كند بر بي ديني اهل بازار و آن كه اهل بازار در تجارت، انصاف ندهند و در خريد، دروغ گويند. اگر در درياي آتشي افتاده بيند، دليل كند كمه در مردم آنجا، مصادره بود از پادشاه، و از اوبر رعيت ظلم رسد. اگر در راه مجهول آتش بيند، دليل بر بي ديني بود. و اگر آتش در جامه كسي افتاده بيند، دليل كند كه آن كس را مصيبت و ترس و بيم بود و اگر خويشتن را بر آتش ايستاده بيند، دليل كه او را رنج رسد.