باز هم با نام تو افسا نه اى گلريز شد
باز هم در سينه ام عشق تو شور انگيز شد
باز هم همراه بوى ميخك و محبو به ها
خاطراتم پر كشد با ياد تو در كوچه ها
باز هم وقتى نگاهت گيرد از من فاصله
ديده ام مى بارد اما نم نم و بى‌حوصله
باز قلب پنجره بر روى‌من وا مى شود
باز هم پروانه اى در باغ پيدا مى شود
باز هم لاى‌كتابم مى‌نهم يك شاخه ياس
مى‌كنم بهر پيامى قاصدك را التماس
باز هم در هر شفق دلتنگ و دلگير مى‌شوم
باز هم با ياد تو سر شار رويا مى‌شوم.