متهم ميگويد عاشق همسرش بوده است
پايان تلخ صيغه 99 ساله مرد تاجر و زن وكيل
با اينكه خانهاي در حوالي پارك ساعي داشتم منزلي در ميدان فردوسي اجازه كردم تا رفت و آمد سهيلا به محل تحصيلش راحت باشد. او هم درس وكالت خواند و وكيل شد. بعد هم دفتر وكالتي براي او اجاره كرده و قرار گذاشتيم تا همه كارمندان آن دفتر زن باشند
قضات شعبه 74 دادگاه کیفریاستان تهران رسیدگی به پروندهای را آغاز کردند که در آن نیز مردی متهم به قتل همسر صیغهاش شدهبود.
در ابتداي جلسه نماينده دادستان با خواندن كيفرخواست متهم گفت: مسعود متهم 50ساله حاضر در دادگاه همسر خود به نام سهيلا كه يك وكيل دادگستري بوده است را كشته است. مسعود پس از قتل سهيلا موضوع را تلفني به خانواده وي اطلاع داد. پليس با كمك يك قفل ساز در خانه را باز كرده و با جنازه سهيلا روبهرو شد ولي اثري از مسعود نبود و وي گريخته بود. متهم مدتي بعد بازداشت و بنده براي وي تقاضاي مجازات قانوني را دارم.
در ادامه اولياي دم مقتول به جايگاه آمده و درخواست قصاص متهم را كردند.
صيغه 99ساله
سپس مسعود به جايگاه آمده و گفت: من و سهيلا با هم صيغه 99 ساله خوانده بوديم. من تاجر بودم وضع مالي خوبي داشتم. پس از آشنايي با سهيلا وي از من خواست اگر مايل به ادامه رابطه هستم با هم صيغه بخوانيم تا رابطه مان مشكل شرعي نداشته باشد و به گناه نيفتيم. چون خانواده پدريام در خارج بودند و من خويشاوند نزديكي در ايران نداشتم رابطه نزديكي با خانواده سهيلا پيدا كردم. سهيلا برادر معتادي داشت كه به عناوين مختلف از من پول ميگرفت. من و سهيلا عاشق هم بوديم و 14 سال به اين صورت با هم زندگي كرديم. من با اينكه خانهاي در حوالي پارك ساعي داشتم منزلي در ميدان فردوسي اجازه كردم تا رفت و آمد سهيلا به محل تحصيلش راحت باشد. او هم درس وكالت خواند و وكيل شد. بعد هم دفتر وكالتي براي او اجاره كرده و قرار گذاشتيم تا همه كارمندان آن دفتر زن باشند.
چند ماه قبل از حادثه من خبري را شنيدم كه دنيا روي سرم خراب شد. سعيد برادر سهيلا به من گفتد كه سهيلا با مردي در شوراي حل اختلاف يكي از ادارات رابطه دارد. سعيد پس از متهم كردم من به بيغيرتي گفت خودش اين مرد را كه رامين نام داشت ميكشد. وي از من 800 هزار تومان پول گرفت و گفت به زودي رامين را از سر راه بر ميدارد. البته چند روز بعد متوجه شدم سعيد كه به شيشه و كراك اعتياد داشت مرا به بهانه قتل اين مرد تلكه كرده است. اما من خودم رد قضيه را گرفتم و متوجه شدم موضوع واقعيت دارد و زنم با رامين رابطه دارد. بعد از آن من با سهيلا صحبت كرده و از او خواهش كردم اگر مايل به ادامه رابطهمان نيست از هم جدا شويم اما او مدعي بود عاشق من است. اما وي به ارتباطات خود ادامه داد و من از ادامه اين روابط اطلاع داشتم.
پيگيري موضوع نامه
متهم ادعا كرد: مدتي گذشت و من مطلع شدم زنم با يكي از دوستانم هم رابطه دارد و اين موضوع را وقتي فهميدم كه نامهاي عاشقانه از دفتر همسرم پيدا كردم كه نشان از رابطه وي با يكي از دوستانم بود. روز حادثه با اينكه روز تعطيل بود او گفت ميخواهد به محل كارش برود چرا كه مراجعه كننده دارد. وقتي از خانه خارج شد من چند بار با او تماس گرفتم اما او جواب تلفن مرا نداد و سرانجام ظهر خودش زنگ زده و گفت براي صرف نهار با موكلش بيرون رفته است. بعدازظهر كه به خانه برگشت من درباره نامهاي كه از دفتر او پيدا كرده بودم از او توضيح خواستم. سپس براي اينكه او را بترسانم چند ضربه چاقو به وي زدم ولي قصد كشتن او را نداشتم و ضرباتم هم مرگبار نبود. بعد هم موضوع را خانوادهاش اطلاع دادم ولي نميدانم چرا او مرد چرا كه ضرباتم كشنده نبود. من سهيلا را زدم اما قصدم قتل نبود و اتهام قتل عمد را قبول ندارم.
در پايان جلسه هيات قضات وارد شور شد تا راي خود را درباره متهم صادر كند.
منبع: تهران امروز
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)