یزد واژه‌ای باستانی است که ریشه در «یشت» (Yast) یا «یزت» (Yazt) و «یسن» (Yasn) به معنای ستایش، نیایش، پرستش، ایزد و ... دارد. یکی از فصول پنج گانه اوستا هم به یکی از این نام ها یعنی «یشت» خوانده شده است.
در پاره‌ای از متون قدیمی، یزد را :دارالعباد« نیز گفته اند. »احمد کاتب" مورخ یزدی قرن نهم هجری قمری نوشته است که :
«در سال ۵۰۴ هجری قمری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به »علاء الدوله کالنجار« واگذار کرد و آن را »دارالعباده" نامید.
نگاهی به تاریخ کهن یزد پیش از اسلام استان یزد از سرزمین های کهن و تاریخی ایران زمین است. در بعضی از منابع،«یزد» را به ضحاک و اسکندر مقدونی و «ابرکوه» را به ابراهیم پیامبر نسبت داده اند.
این بیانگر قدمت و دیرینگی پیشینه تاریخی و فرهنگی مردم این دیار است. مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود در این استان نیز، به سهم خود مبین این پیشینه تاریخی است.
باغ دولت آباد در سال ۱۱۶۰ هجری قمری ساخته شد آثاری چون دست افزارهای سنگی بدست آمده در دره‌های شیرکوه، نگاره‌های روی تخته سنگ کوه ارنان، تکه سفال های منقوش نارین قلعه میبد - متعلق به دوره ایلامی، غارهای استان و آثار معماری و شهر سازی باستانی و ... نشان می‌‌دهد مدنیت یزد، در چهار کانون باستانی «مهریز و فهرج»، «یزد»، «رستاق و میبد» و «اردکان» متمرکز بوده است. پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاه راهای باستانی «ری - کرمان» و «پارس - خراسان» قرار داشت، جزو سرزمین های دور دست ماده ها شمرده اند.
این منطقه در نیمه هزاره نخست پیش از میلاد، در سرنوشت سیاسی اتحادیه‌های قبایل ماد سهم به سزایی داشت. در آن موقع یزد در یک چهار راه منطقه‌ای قرار داشت و نقش مرزبانی ایالت ها و نگهبانی راه‌های بسیاری که به چهار سوی ایران می‌‌رفت را ایفا می‌‌کرد.
بی گمان منطقه یزد در دوران هخامنشی دارای راه‌های بزرگ ونیز تاسیسات راهداری و مراکز پستی و چاپاری بوده، زیرا علاوه بر راه‌های شناخته شده باستانی، راه‌های دیگری را از روی مدارک پیشین باز یافته‌اند که در آن روزگار، به مراکز اقتصادی و فرهنگی ایران باستان می‌‌پیوست.