نماز فکر کودک
مدتها بود چیزی را فراموش کرده بودم کجا گذاشته ام دیروز سر نماز یادم آمد ! راستی سر نماز یادم آمد بگویم که ... سر نماز بودم فلانی چیزی گفت نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم . خوب حالا وقت زیاده بشین بعد نمازمونو میخونیم، این جملات و صدها جمله شبیه به این ها هست که ما به طور معمول و عادی در مورد ستون دینمان میگوییم آیا واقعا نماز وقت اندیشیدن به مسائلی است که ارزش این را نداشته اند در شرایط عادی به آنها بیندیشیم؟ این است ارزش نماز؟ این است بازدارنده از فحشا و منکر بعضی از ما تا آن حد پیش رفته ایم که دقیقا سر نماز به انجام گناهانمان می اندیشیم و از فکر لذتش قند در دلمان آب میشود . پس کی قرار است با این نماز خود را بسازیم و به کمال برسیم پس روح نماز چه میشود این نماز های بی روح به کجا میبرد ما را این آن چراغی نیست که پیش پا بنماید .!!
روح نماز توجه به خدا است. نمازى که از این جوهره اساسى بىبهره باشد، کالبد بى جانى است که ارزش و قیمت آن بسیار ناچیز است.
درستبه همین سبب است که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مىفرماید:
«کم من قائم حظه من صلوته التعب و النصب»3 ؛ چه بسا نمازگزارى که از نمازخویش جز مشقت و رنجبهرهاى ندارد.
و نیز بدین جهت است که آن جناب مىفرماید:
«لیس للعبد من صلوته الا ما عقل» ؛ 4 بنده نمازگزار از نماز خویش بهرهاى ندارد، مگر به اندازهاى که از نماز بفهمد.
بنابر این، نمازى که در حال غفلت گزارده شود، فایدهاى به حال نمازگزار ندارد، بلکه اگر ادعا کنیم چنین نمازى به حال شخص مضر است، ادعاى نادرستى نکردهایم زیرا خداوند تبارک و تعالى مىفرماید:
« و اى بر نماز گزاران آنانى کهاز نمازشان غافلند.» 5
از قول امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده که آن جناب فرمود:
«الالتفات فی الصلاة اختلاس من الشیطان.فایاکم و الالتفات فی الصلاة 6 ؛ غفلت از خداوند و توجه به غیر، دستبردى است که شیطان به نماز نمازگزار مىزند، بنابر این، از آن بر حذر باشید.» و هم چنین از قول رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده که آن جناب فرمود:
«ایما عبد التفت فی صلاته قال الله: یا عبدى الى من تقصد و من تطلب؟ اربا غیری ترید؟ او رقیبا سوای تطلب؟او جوادا خلاى تبغی؟ و انا اکرم الاکرمین واجود الاجودین و افضل المعطین.اثیبک ثوابا لا یحصى قدره.اقبل على فانیالیک مقبل و ملائکتی الیک مقبلون.فان اقبل زال عنه اثم ما کان منه.فان التفتثانیة اعاد الله له مقالته، فان اقبل على صلاته غفر الله له و تجاوز عنه ما کان منه. فان التفت ثالثة اعاد الله له مقالته، فان اقبل على صلوته غفر الله له ما تقدم منذنبه.فان التفت رابعة اعرض الله عنه و اعرضت الملائکة عنه و یقول:ولیتک یاعبدی الى ما تولیت» 7 ؛ هر بندهاى که در نماز خویش از خدا غافل شود و به غیر او توجه کند، خداوند به او مىفرماید:بنده من!به چه کسى توجه مىکنى؟و چهکسى را طلب مىنمایى ؟ آیا پروردگارى جز من مىخواهى؟ یا مراقب و پاسبانى غیر از من مىطلبى ؟و یا بخشندهاى جز من مىجویى ؟در حالى که من ارجمندترین ارجمندان، بخشندهترین بخشندگان و برترین دهندگان هستم . تو را پاداشى دهم که به قدر و اندازه در نیاید . به من روى کن که من به تو روى کردهام و فرشتگان من نیز به تو توجه دارند . پس از آن اگر بنده غافل، از غفلت خویشمنصرف شود و به خداوند توجه کند، گناه غفلتى که از او سر زده است بخشیده مىشود و اگر براى بار دوم از خدا غافل شود و به غیر او توجه کند، خداوند سخن یاد شده را تکرار مىکند پس اگر از غفلت خویش باز گردد و به خدا توجه کند، خداوند گناه بىتوجهى او را مىبخشد و از وى در مىگذرد و اگر براى بار سوم ازخدا غافل شود، خداوند باز فرموده خویش را تکرار مىکند پس اگر از حال غفلت به توجه باز گردد، خداوند گناه غفلت او را مىبخشد. ولى اگر براى بار . ولى اگر براى بار چهارم از خداوند غافل شود خداوند از او رو بگرداند و فرشتگان هم چنین کنند آن گاه خداوند به چنین نماز گزارى گوید : اى بنده من!تو را به همان چیزى که بدان روى کردى واگذار نمودم.
اگر صادقانه قصد آن دارى که در نماز دلت متوجه خدا باشد و از او غافل نگردى، باید کار را قبل از نماز شروع کنى و در همه جا و همه حال به یاد خدا باشى و از او غفلت نکنى.بىشک اگر چنین توفیقى را به دست آورى، در نماز دلت متوجه خدا خواهد بود در غیر این صورت، نه.
مهر یا حسین کربلا نماز
طبق آنچه ذکر گردید نمازى که نمازگزار در آن سرگرم افکار خود بوده و توجهى به خدا نداشته باشد، خود گناه است و نمازى که خودش گناه است چگونه مىتواند نمازگزار را از گناه باز دارد ؟
چگونگى تحصیل حضور قلب در نماز
حال اگر مانند بسیارى از افراد بپرسى: چرا ما هر چه بیشتر سعى مىکنیم کهدر نماز حواس خود را جمع کرده و به خدا توجه کنیم، کمتر موفق مىشویم ؟ آیا به راستى چارهاى وجود دارد که ما را در دست یافتن به این جوهره اساسى کهروح نماز است یارى رساند؟
گوییم : اگر مىخواهى چیزى مانند کپسول به تو داده شود و تو آن را به راحتىنوش جان کنى و یک شبه همه کارهایت رو به راه گردد، قطعا جواب منفى است، ولى اگر مرد میدان عمل هستى و خود را براى یک کار زار طولانى و جدى مهیا مىکنى، جواب مثبت است.
توضیح این که : اگر صفتى یا حالتى بر انسان غلبه کند، آن صفت یا حالت، درهمه صحنهها و تمام شؤون زندگى، خود را نشان داده و آدمى از آن خلاصىندارد.کسى که در کوچه و بازار در کلاس و مدرسه، در محیط خانه و محل کار، یک سره به یاد خداست و از او غافل نیست، بدون تردید در نماز نیز حواسش را جمع کرده و از خدا غفلت نمىکند.
بر خلاف کسى که در محیط خانه و محل کار، در کلاس و مدرسه، درکوچه و بازار از خدا غافل است و یک سره سرش بند مسایل مادى و روز مره زندگى دنیاست و دلش متعلق به غیر خداست بىشک، چنین کسى نمىتواند درنماز قلب خود را متوجه خدا کند، بلکه دلش دنبال همانى است که قبل ازنماز دنبال آن بود، و وجودش غرق در همان است که قبل از ورود در نماز غرقدر آن بود.
خداى تبارک و تعالى در وصف بندگان مؤمن خویش مىفرماید:
« رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ ... » 8 ؛ مردانى که آنها را هیچ تجارتو معاملهاى از یاد خدا باز نمىدارد.
وقتى که کسب و کار آنان را از یاد خدا باز ندارد، بدون تردید هنگامى که وضومىسازند و رو به قبله مىایستند و نماز مىگزارند، از خداوند غفلت نمىکنند، بر خلاف من و تو که قبل از نماز در امور روزمره زندگى غرق هستیم و وقتى هم کهبه نماز مىایستیم نمازمان نیز رنگ و بوى امور دنیوى دارد.
واضحتر بگویم : اولیاى خدا و بندگان مخلص حق، نماز خویش را برداشته و آن را با خود به محیط بازار مىبرند.در آن جا هم که هستند مشغول نمازند«خوشا آنان که دایم در نمازند.» 9 و به فرموده خداى متعال: «الذین هم على صلوتهم دائمون»10 آنان همیشه به یاد خدا هستند.»
ولى ما عقب افتادهها، کسب و کار خویش را برداشته و با خود به فضاى نماز مىآوریم.نماز هم که مىخوانیم باز دنبال هدف گمشده خود هستیم «نعوذ بالله منشرور انفسنا و سیئات اعمالنا.»
بارى اى عزیز!اگر صادقانه قصد آن دارى که در نماز دلت متوجه خدا باشد و از او غافل نگردى، باید کار را قبل از نماز شروع کنى و در همه جا و همه حال به یاد خدا باشى و از او غفلت نکنى.بىشک اگر چنین توفیقى را به دست آورى، در نماز دلت متوجه خدا خواهد بود در غیر این صورت، نه.
مرحوم علامه طباطبایى -قدس سره- در اواخر عمر با برکتخویش هنگامى که در بستر بیمارى افتاده بود.در جواب شخصى که از آن جناب از چگونگى تحصیلحضور قلب در نماز پرسیده بود، چند بار با عنایتخاصى فرمود:مراقبه، مراقبه.
مراد آن بزرگوار آن است که اگر مىخواهید در نماز حواستان جمع باشد و ازخدا غافل نشوید، باید در طول شبانه روز وقتى که به کارهاى دیگر اشتغال داریداهل مراقبه باشید زیرا اگر این حالت ملکه شما شود و چنین صفتى بر شما غلبهکند، در نماز نیز این حالتبراى شما محفوظ خواهد ماند، همان طور که اگر درطول شبانه روز از خدا غافل باشید و غفلت از حق در شما رسوخ کند، در حالنماز نیز چنان خواهید بود و از آن خلاصى نخواهید داشت.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)