نماز
هیچ وقت از نماز خواندن خوشم نمی آمد و به نظرم نماز را فقط باید آن هایی بخوانند که بدردشان میخورد و تأثیری در زندگیشان دارد نه من چون نه چیزی از آن میفهمم و نه تغییری در حالاتم پدید می آورد وضو گرفتن خیلی برایم سخت بود شاید اگر این وضو نبود اینقدر نماز نخوانده نداشتم سال ها گذشت و من به جز ماهای رمضان کاری نه با نماز داشتم نه قرآن فقط وقتی یاد خدا می افتادم که مشکلی برایم پیش می آمد در آن لحظه ها از ته دل خدا را صدا میزدم و وجدانم را که درست در همین وقت شروع به سرزنش میکرد که "تو که حاضر نیستی فرمان خدایت را اجابت کنی چرا صدایش میزنی ؟" ساکت میکردم که خدا نیازی به نماز من ندارد اما من به او نیاز دارم.
و خداوند متعال هم هرگز نا امیدم نکرد روزها میگذشتند و بر عمر من افزوده میشد دلهره و نگرانی عجیبی همیشه با من بود همیشه به دنبال جوابش میگشتم تا کسی را می دیدم که احساس آرامش میکند و از ته دل میخندد به او حسودی میکردم شبها خواب راحت هم از من گرفته شده بود و کابوس های وحشتناک دست از سرم بر نمیداشتند دیگر نه در خواب آرامش داشتم نه در بیداری یک روز در یک جمع خانوادگی با همسن و سالان خود مشغول صحبت بودیم و هر کس از احوالات خود میگفت من نیز اشاره ای کوتاه به اوضاع نابسامانم کردم یکی از دوستان با لحنی خاص که با توجه به سن و سال او این حرف ها از او بعید بود گفت: "ببین در طول روز چیکار میکنی و چیکار نمیکنی که این روزگارت شده ؟"
حرفش به دلم نشست و سریع بیاد نماز افتادم احساس کردم صحبت ساده او نشانه ای از طرف خدا بوده من کم کم و دست و پا شکسته شروع کردم به نماز خواندن نمگوییم با حضور قلب بود و کامل اما به هر حال میخواندم کم کم متوجه شدم دنیا رنگش عوض شده و انگار همه چیز قشنگتر شده آسمان تیره و زمین زشت دیروز با لطافتی خاص به من لبخند میزدند شاید باورتان نشود اما کابوس های من کمکم جایشان را به رویاهای قشنگ دادند اتفاقی که حتی با مراجعه به روانشناس و پزشک هم نیفتاده بود . الآن از اینکه نماز میخوانم خیلی خوشحالم اما نمیدانم با آن همه سال نماز قضا چکنم؟ احساس میکردم دیر یا زود باید تاوان سهل انگاری و گستاخیم را بدهم و از خدا میترسیدم . و از طرفی میدانستم کار سختی است واقعا مانده بودم چکنم؟
از عالمی دینی این مسأله را پرسیدم و ایشان بخوبی بنده را راهنمایی کردند که ماحصل گفتگویمان را در اختیار شما عزیزان قرار میدهم تا اگر چون من کوهی از نماز قضا بر گردنتان است دست بکار جبرانش شوید انشاء الله
خوش گمانی به خدا :
ایشان گفتند در ابتدا همیشه به خداوند گمان خوب داشته باش و از گمان بد نسبت به خداوند بپرهیز. سزاوار است که انسان نسبت به خدا خوش گمان باشد. خداوند مىفرماید: من نزد گمان خوب بنده خود هستم. ( یعنی اگر بنده ای نسبت به من گمان خوبی داشته باشد من هم همان گمان را عملی می کنم.)
حتما همین الآن وصیت نامه ای برای خودت بنویس و در آن نمازهای قضا و مقدار آن و مواردی دیگر از حق و حقوق دیگران که لازم است انجام شود را بنویس
بزرگى در خواب دید دوستش مقام بسیار والایى دارد، از او پرسید: به چه سبب به این مقام رسیدى؟ گفت: به سبب حسن ظنّى که به خدا داشتم و هیچ کس به خیر دنیا و آخرت نمىرسد، مگر اینکه به خدا گمان خوبى داشته باشد.1
شیطان مشتاق روسیاهی ما و خداوند مشتاق سربلندی ما:
یکی از حیله های شیطان این است که می خواهد روح یأس و نا امیدی را به هر نحو در ما انسان ها به وجود بیاورد. این تلقینات که «قضا کردن نمازها طول می کشد»، «چند سال نماز وقت زیادی می خواهد»، «وقت کم است و تو نمی توانی» و یا حتی جلوه دادن خداوند به عنوان یک منتقم و کسی که در کمین است نیز از حقه های شیطان است زیرا نباید تصور اشتباه از خداوند در ذهن ما جای بگیرد. او از مادر نسبت به انسان ها مهربان تر است و شدیدا مشتاق برگشت انسان های گناه کار است و رحمت او بر غضبش سبقت گرفته.
خداوند متعال فرموده: «ای داود! اگر کسانی که به من پشت کردند می دانستند من( خدا) چگونه انتظار آنان را می کشم و چگونه با آنان مدارا می کنم و چقدر به ترک گناهانشان مشتاقم، هرآینه از شدت شوق به من می مردند و بند بند وجودشان از محبت من پاره پاره می شد.» 2
خداوند دنبال بهانه است تا ما را وارد بهشت کند نه این که وارد جهنم کند. خداوند هر کار مثبت و حسنه را ده برابر حساب می کند اما هر گناه را یک برابر حساب می کند تازه با توبه نیز می توان آن گناه را نیز پاک کرد. این ما هستیم که کار خودمان را خراب می کنیم.
شما را درک می کنم
نماز
نمی خواهم بگویم که قضا کردن نمازها طول نمی کشد و کار سختی نیست. خیر حتما طول می کشد و کار سختی هم هست اما نباید باعث ایجاد شدن روح نا امیدی در شما شود. اصلا یکی از حقه های شیطان این است که کارها را سخت تر از آنی که هست به ما نشان می دهد. شما باید با یک برنامه ریزی خوب و سبک، این فشار را کم کنی. شما در این امر بی تفاوت نباش و آرام آرام نمازهای قضا را به جا بیاور تا ثابت کنی که در این راه ثابت قدم هستی.
دنیا قطره آبی بیش نیست:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: « دنیا در مقابل آخرت مثل این است که یکی از شما انگشتش را در آب دریا فرو برد. آن گاه به آن چه از آب دریا که بر روی انگشت او قرار گرفته بنگرد».3 دنیا مانند همان چند قطره ای است که بر روی انگشت باقی مانده و آخرت تمام دریای نامتناهی است.
بدان که دنیا بسیار کوتاه است و به زودی بساط عمر ما در این جهان برچیده خواهد شد و شما شاد و خرسند از انتخابی که کرده ای خواهی بود. در انتخاب خود ثابت قدم باش و از سختی ها نهراس. می دانم که قضای نمازهای شما سخت است اما در این زمان محدود دنیایی می توان آن را جبران کرد و ارزش به دست آوردن بهشت الهی و رحمت بی نهایت خداوند را دارد.
خداوند دنبال بهانه است تا ما را وارد بهشت کند نه این که وارد جهنم کند. خداوند هر کار مثبت و حسنه را ده برابر حساب می کند اما هر گناه را یک برابر حساب می کند تازه با توبه نیز می توان آن گناه را نیز پاک کرد. این ما هستیم که کار خودمان را خراب می کنیم
چند راهکار عملی و کاربردی برای نمازهای قضا
1- یک جدول یک ماهه تنظیم کن و تمام روزهای ماه را در آن بنویس و یک ستون را هم به نمازهای پنج گانه اختصاص بده. هر وقت نمازی را خواندی در این جدول و در روز مخصوص خود یک علامت بزن.
2- یکی از بهترین اوقات برای نمازهای قضا قبل از نمازهای یومیه است. می توانی کمی زودتر از اذان وضو بگیری و با هر نماز حداقل یک نماز قضا انجام دهی. این کار در نماز صبح کمی سخت است اما در سایر نمازها کار راحتی است.
3- از شرایطی که برای خواندن نماز قضا به وجود می آید استفاده کامل کن. مانند برخی مساجد که بعضی روزها نماز قضا را به جماعت انجام می دهند. یا در ایام خاص مانند ماه رمضان و ... .
نماز
4- حضور در مسجد، بیشتر به شما حوصله انجام نمازهای قضا می دهد.
5- مواقعی که حال و حوصله بیشتری داشتی (حتی در منزل) را از دست مده و نمازهای بیشتری را به جا بیاور.
6- شروع هر کاری برای انسان سخت است اما وقتی انسان به کاری عادت کرد برایش ساده می شود. نفس انسان مانند کودکی است که اگر آن را رها کنی تربیت نمی شود بلکه باید او را مانند کودک تشویق و تنبیه کرد تا تربیت شود.
7- می توانی خود را تشویق کنی مثلا اگر نماز قضای یک روز را خواندی به خودت یک هدیه بدهی. یک چیزی که دوست داری. یک خوراکی یا ... . با این کار، نفس شما که به این کار تن نمی داد برای به دست آوردن آن مطلوب، راحت تر با شما کنار می آید. یا در برخی مواقع در صورت عدم انجام نماز، می توانی او را تنبیه کرده و از برخی چیزها که دوست دارد محرومش کنی.
8- حتما همین الآن وصیت نامه ای برای خودت بنویس و در آن نمازهای قضا و مقدار آن و مواردی دیگر از حق و حقوق دیگران که لازم است انجام شود را بنویس.
در پایان تأکید شدید می کنم که جای هیچ نگرانی نیست. از دیدگاه اسلام و توحید زندگی فرصت خدایی شدن انسان است و مهم این است که انسان در مسیر خدایی شدن حرکت کند و اگر چند صباحی به خطا رفته از راه شیطان باز گردد و از عمر خویش بهترین بهره را در جهت خدایی شدن و نزدیک شدن به خدا بکند
امام باقر علیه السلام می فرماید: کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که خدا را مسخره می کند.4 خدا نیز می داند که جبران این نمازها سخت است. یقین داشته باش که اگر بی تفاوت نباشی عقابی نخواهی داشت. نگرانی چیزی را حل نمی کند با آرامش به کارها و زندگی خود برس و در زمان فراغت- که کم هم نیست- به جبران بپرداز. مهم این است که بتوانی این دو مقوله را از هم جدا کنی. از طرفی به زندگی و کارهای روزمره برسی و از طرفی هم به عبادت و جبران نمازها. این کار به مدیریت زمان نیز نیاز دارد که انشاالله شما می توانی.
باید خود را در آغوش پر مهر و محبت خداوند رها کنید و با او زندگی کنید. نگذارید دلتان متوجه اغیار شود چرا که دلی که جای محبت او شد دیگر جای دیگری باقی نمی ماند.
به امید روزی که همه ما بندگان خوب و شایسته ای برای خداوند مهربان باشیم و در آنچه که از دستمان رفته بکوشیم چرا که نماز و سایر فرمان های الهی سودمند به حال خودمان است و خداوند متعال بی نیاز مطلق است .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)