در مورد جمعیت
اصفهان در سرشماري عمومي سال 1375داراي 072/266/1 نفرجمعيت بوده كه تعداد270/651 نفر مرد و 802/614 نفر زن بوده اند.
شهر اصفهان در سال 1345 از نظر جمعيّت بزرگترين شهرهاي ايران بعد از تهران بوده است. كه تا سال 1352 اين موقعيت را حفظ كرده است. با توجه به آمارهائي كه موسسات ذيربط تهيه كرده اند در فاصله سالهاي 1335 تا 1345 درصد افزايش جمعيت 65/6% بوده است.
جمعيّت شهر در سال 1335 هجري شمسي 708/254 نفر، در سال 1345 هجري شمسي 045/424 نفر، در سال 1365 هجري شمسي 753/986 نفر در سرشماري عمومي سال 1375 شمسي 072/266/1 نفر بوده كه از اين شمار 270/651 نفر زن بوده اند. در حال حاضر جمعيّت اصفهان بيش از 000/000/160 نفر ميباشد.
بسياري از پژوهشگران و محقّقين، اين رشد جمعيّت كه در سالهاي بعد به نحو چشمگيري افزايش يافته است را ناشي از انتخاب اصفهان به عنوان يك قطب صنعتي و جذب افراد متخصص مي دانند. از ديگر عوامل افزايش جمعيّت اصفهان مهاجرت بي رويه روستائيان و ايجاد شهرك هاي اقماري در فواصل بسيار كم اين شهر مي دانند.
اين افزايش جمعيّت باعث شده است تا با ساخت مجموعه ها و ساختمانهاي بلند بر بافت قديم شهر لطمه جدي وارد شود بطوري كه بسياري از متخصصين و معماران و كارشناسان از اين ساخت و سازها اظهار نگراني كرده اند. علاوه بر آن افزايش جمعيّت و به تبع آن زياد شدن وسائل نقليه عمومي باعث شده آلودگي هواي اصفهان به حدي برسد كه حتي بناهاي تاريخي و جاذبه هاي جهانگردي شهر نيز مورد تهديد قرار گيرند. در حال حاضر اصفهان دومين شهر آلوده هوا ميباشد.
آداب و رسوم
به طور كلي آداب و رسوم اهالي اصفهان را مي توان در برگزاري جشن هاي مختلف از قبيل اعياد مذهبي، روزهاي ملّي، مراسم عروسي، سوگواري و عزاداريها خلاصه كرد كه در شهر اصفهان و ساير شهرهاي استان تقريباً يكسان هستند. بنابراين مي توان ادعّا كرد مردم اين شهر آداب و رسومي مشابه بيشتر شهرهاي كشورمان دارند
فرهنگ
از قديم الايام نام اصفهان چون ستاره اي درخشان در آسمان فرهنگ و ادب، اسلام و ايران درخشش داشته و تاثيري كم نظير بر علم و تمدّن اسلامي نهاده است. محققين و پژوهشگران بيشتر ترقيّات علمي و ادبي و صنعتي ايران را از قريحه و ذوق سرشار مردم اصفهان مي دانند. با بررسي نتايج تاريخ نهضت هاي ادبي و هنري اين نكته مشخص مي شود كه اگر در شكل گيري آن نهضت ها اصفهاني پيشقدم نبوده لكن دستي در كار داشته است.
طبع لطيف و ذوق سليم به همراه روح اختراع و ابتكار مردم اصفهان باعث شده اند تا هر جنبش و نهضتي چون به اصفهان مي رسد در مدتي اندك به وسيله اصفهاني و در زيردست او كاملتر شود. با استقرار اسلام و شكل گيري تمدن اسلام، اصفهان نيز همچون بغداد و ري و دمشق و بخارا جايگاهي والا يافت. در قرون متمادي بعد ار اسلام اصفهان همواره منشاء خدمات فراوان به علوم و انديشه هاي اسلامي بود. در دوران آل بويه با تشويقات بزرگاني چون ابن عميد كاتب و صاحب بن عباد ستارگاني در آسمان علم و ادب و فقه و ساير علوم اصفهان درخشيدن گرفتند. كه تا قرنها انديشه هاي آنان روشني بخش دنياي اسلام بود.
در دوران سلجوقيان به همت سلاطين اين خاندان و دولتمردان دانشمندي همچون خواجه نظام الملك طوسي و ديگراميران و اعيان اين دولت اصفهان به صورت يكي از بلاد آباد و با عظمت دنيا درآمد و نظاميه اصفهان به عنوان يكي از نهادهاي بزرگ به تربيت دانشمندان و علما پرداخت. در طول اين 7 قرن اصفهان به چنان جايگاهي دست يافت و به آن حد از منزلت رسيد كه اين شهر را قبه الاسلام و دارالعلم و خيرالبلاد ناميدند.
با حمله مغول و بعد از آن يورش تيموريان شهر اصفهان نيز همانند بسياري از شهرهاي كشور ما ويرا ن شد و بر اثر تهاجم اين دو قوم خونخوار شمار زيادي از دانشمندان و شاعران و ادباء و فقهاي بزرگ به شهادت رسيدند و يا از اصفهان مهاجرت كردند اما چراغ علم در اين شهر بزرگ خاموش نشد. و بزرگاني مانند بابا ركن الدين و بابا قاسم اصفهاني به آموزش و تعليم و تعلم پرداختند.
از اوائل قرن دهم قمري، صفويه به قدرت رسيدند و در حدود يك قرن بعد اصفهان پايتخت ايران شد و نزديك 140 سال مركز كشور بود. در اين مدت ضمن احداث بناهاي بي شمار مدارس فراواني نيز تاسيس شد و نهادهاي آموزش معروفي همچون مدرسه نيم آورد و كاسه گران و ملا عبدالله و چهار باغ و جده بزرگ و جده كوچك هريك به منزله بزرگترين دانشكده الهيات عصر خود به شمار رفتند و بزرگان فراواني در آنها تحصيل كردند و به تربيت شاگردان برجسته پرداختند.
نهضت بزرگ علمي عصر صفويه آنچنان گسترش يافت كه تا عراق و شام اثر مستقيم گذاشت. دانشمنداني مانند شيخ بهايي، ميرداماد ملاصدرا، ميرفندرسكي و فقهاي نامدار و برجسته اي چون شيخ لطف الله جبل عاملي، ميرزا رفعيا، آقا حسين خوانساري، مجلسي اول و دوم شهر اصفهان را به شهرتي رساندند كه نام آن با انواع علوم و فنون متداول آن عصر همراه و عجين گشت.
با حمله افغانها و سقوط سلسله صفويه اوضاع اصفهان بحراني شد و برخي از دانشمندان و علمائي كه در اصفهان بودند كشته شدند و عده اي نيز ناچار به مهاجرت شدند و شهر اصفهان از آن همه عظمت عاري گشت.
در دوره افشار و زند و قاجار به سبب تغيير پايتخت و ناآرامي اوضاع و بي لياقتي حكام، شهر اصفهان نتوانست مقامي را كه در دوران صفويه داشت به دست آورد. نهضت مشروطيت علاقه و توجه مردم را به تعليم و تعلم برانگيخت. مردم اصفهان نيز پاي به پاي شركت در انقلاب مشروطيت به تأسيس مدارس اقدام كردند.
دین
اكثر مردم اصفهان يعني قريب 5/98 درصد آنان مسلمان (شيعه اثني عشري) و بقيه پيرو اديان و مذاهب ديگر مانند ارمني كليمي - زرتشتي- آسوري و ساير فرقه هاي مسيحي مي باشند.
يكي از محققين، جدائي گزيني بر اثر عوامل مذهبي را از مشخصات بارز شهر اصفهان ميداند.
ارامنه اصفهان نيز از زمان شاه عباس اول تا امروز در جلفا زندگي مي كنند البته تعدادي از خانوارهاي آنها نيز در شهر سكونت دارند.
زبان
مردم اصفهان به لهجه اي كه امروز "اصفهاني" ناميده مي شود تكلم مي كنند. اين لهجه به دليل جذابيّت و رواني و سهولت فهم واژه هاي آن و نيز به لحاظ شهرت مردم اصفهان به حاضر جوابي در سراسر كشور ما معروف است.
نفوذ بيش از حد لهجه عادي (گويش راديو تلويزيون) باعث شده تا مردم اين شهر نيز سعي كنند كمتر با لهجه اصفهاني تكلم كرده و با همان گويش معمولي سخن بگويند.
علاوه بر آن در اطراف اصفهان نيز لهجه هاي متفاوتي وجود دارند كه با لهجه اصفهاني كاملاً فرق دارند. بسياري از شعراي قديمي اصفهان و برخي از سرايندگان كنوني اشعار زيبايي به لهجه اصفهاني سروده اند كه اين سروده ها تاثير بسزائي در حفظ گويش شيرين و معروف دارد.
اقتصاد
از قديم الايام اقتصاد اصفهان بر كشاورزي استوار بوده است وجود آبهاي زيرزميني فراوان و زمين هاي حاصلخيز باعث شده شهر اصفهان از مهمترين نواحي كشاورزي كشور ما به حساب آيد.
اگر چه استقرار اصفهان در مركز ايران ميزان بارندگي در اين شهر را كم كرده است. اما مردم اصفهان از ديرباز با ايجاد نهرهاي متعدد آب رودخانه زاينده رود را به گوشه و كنار شهر برده اند تا به اين وسيله زمين هاي بيشتري زير كشت برود.
مهمترين محصولات كشاورزي اصفهان چغندرقند، پنبه،غلات، گندم، جو، برنج، سبزيجات و ميوه جات است. وجود كارخانه هاي قندسازي در اصفهان و اطراف باعث شده تا زارعين به كشت چغندرقند تشويق شوند و زمين هاي بيشتري را به كشت اين محصول اختصاص دهند. كارخانه هاي ريسندگي و بافندگي نيز موقعيت كشت پنبه را در اصفهان مطلوب كرده است و كشاورزان به كاشت آن علاقه بيشتري نشان مي دهند.
برخي ميوه هاي اصفهان از نظر مرغوبيت در دنيا معروف هستند بطوري كه از قديم گيلاس، به و خربزه اصفهان به سفرنامه سيّاحان و مسافران نيز راه يافته اند. اوضاع اقليمي اصفهان دامپروري را با روش هاي مختلف رونق بخشيده است.
صنايع دستي اصفهان هم تأثير بسزائي در اقتصاد اين شهر دارند. وجود رودخانه زاينده رود و تنّوع آب و هوا و استقرار اين شهر در مركز ايران سبب شده اند تا كارخانجات صنعتي از اختصاصات شهر تلقي گردند.
نخستين كارخانه نساجي در سال 1300 هجري شمسي در اصفهان دائر شد و پس از آن نيز كارخانه مهمي مانند كارخانه وطن، ريسباف، صنايع پشم، پشمباف، زاينده رود، شهرضا، نختاب ايجاد شدند و شروع به كار كردند.
وجود اين كارخانجات در جنگ دوم جهاني كه راه ورود محصولات كارخانه هاي خارجي به كشور ما بسته شده بود، بخش بزرگي از نياز ميهن ما را از نظر تهيه پارچه هاي پنبه اي و پشمي برطرف ساختند.
در سالهاي بعد كارخانه هاي جديدي براين واحدها افزوده شدند كه كارخانه شهناز، آذر، سوسن، نور، نجف آباد، سيمين، ناهيد، بهريس، شكوه، بهشت، بارش، گازر، دستباف، تاج از آن جمله هستند. در حال حاضر حدود 35% از صنايع نسّاجي ايران در اصفهان قرار دارد.
صنايع كارخانه اي همچون كارخانه ذوب آهن وفولاد مباركه و صنايع خوراكي مانند كارخانه قند اصفهان و قند نقش جهان و شير پاستوريزه و پالايشگاه اصفهان و صنايع ماشيني مانند كارخانه سيمان و پلي اكريل و صنايع نظامي و فرآورده هاي پلاستيكي و برخي كارخانه هاي آردسازي و كنسرو سازي و كمپوت سازي و شيريني سازي و نوشابه هاي غيرالكلي و صنايع پتروشيمي در اقتصاد شهر اصفهان تاثير بسزائي دارند.
وجود آثار بازمانده از دوران هاي مختلف مخصوصاً صفويّه در اصفهان و شهرتي كه اين شهر به عنوان گنجينه معماري و هنر جهان دارد يكي ديگر از توانائي هاي اقتصادي اصفهان است.
علاوه بر آثار باستاني و بناهاي تاريخي بي شماري كه هر روز صدها گردشگر را به سوي خود جلب مي كنند جاذبه هاي طبيعي شهر همچون كرانه هاي زيباي زاينده رود و نواحي با صفائي كه در مسير طولاني رودخانه ايجاد شده اند به همراه چشم اندازهاي طبيعي زيبا و متنّوع توان اقتصادي شهر را افزايش داده و در جلب و جذب گردشگر تاثير بسزائي دارند.
از نظر معدن نيز اصفهان داراي معادني است كه بخشي از آنها فعّال بوده و مورد بهره برداري قرار گرفته اند. مهمترين آنها عبارتند از : طلا- سرب- روي، مس، منگنز، نمك، زغال سنگ و ... اصفهان با بيشتر شهرهاي ايران داد و ستد بازرگاني دارد و بازرگانان اصفهان با تجّار ساير شهرها و برخي كشورهاي خارجي مناسبات تجاري دارند.
جايگاه جغرافيايي شهر از لحاظ كشاورزي و صنعت و اهميت آن از جهت پيوند با ساير شهرها و استان هاي كشور و استقرار آن در ميان چند استان مهم و بزرگ نقش ارتباطي آن را كاملاً مشخص مي سازد. بنابراين اصفهان با راههاي شوسه و راه آهن با بيشتر استانها مربوط مي باشد.
فرودگاه بين المللي اصفهان كه در شمال شرقي شهر ساخته شده و يكي از فرودگاههاي بزرگ و مهم كشور ما محسوب مي شود. نيز يكي ديگر از راههاي ارتباطي اصفهان با داخل و خارج ايران است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)