امير پزشكان، شيخ الرئيس، بزرگترين نماينده حكمت در تمدن اسلامي و مشهورترين دانشمند سرزمينهاي اسلامي ازجمله عناوين و القابي هستند كه به موثرترين چهره علمي و فلسفي جهان اسلام، ابوعلي سينا اطلاق شده است.
وي نه تنها در حوزه پزشكي به حكيمي نامدار مشهور بوده كه توانسته است ميراث بقراطي و جالينوسي را درهم آميزد، بلكه در تاريخ فلسفه اسلامي به عنوان فيلسوفي در نظر گرفته ميشود كه مبناي فلسفه قرون وسطي را بنا نهاده است.
از سوي ديگر، كتاب وي «شفا» به عنوان بزرگترين دايره المعارف علمي در جهان به حساب ميآيد كه يك نفر توانسته به تنهايي به نگارش درآورد. هر چند نميتوان از كتاب «قانون» ابن سينا سخن به ميان نياورد؛ كتابي كه در تاريخ طب از آن به عنوان موثرترين كتاب ياد ميشود.
اهميت كتاب قانون تا بدانجاست كه تا 2 قرن پيش از اين، از مهمترين منابع پزشكي در دانشگاههاي اروپا و آمريكا به شمار ميآمد و بعد از انجيل بيشترين چاپ را داشته است.
با شروع قرن 12 ميلادي، سيطره انديشههاي علمي و فلسفي ابن سينا در مراكز متعدد علمي اروپا نمايان شد و تا قرون متمادي انديشمندان و فيلسوفان جهان اسلام و غرب از آراي وي متاثر بودهاند. بيشك ميتوان چنين گفت كه گسترش و ادامه حيات فلسفه مشاء در جهان اسلام و غرب مديون تاليفات و آثار ماندگار اين فيلسوف و حكيم نامي است.
روانشناسي از ديدگاه ابن سينا
دكتر محمدعثمان نجاتي در كتاب خود با نام «الدراسات النفسانيه عندالعلماء المسلمين» كه توسط دكتر سعيد بهشتي ترجمه شده معتقد است اهتمام ابن سينا به موضوعات روانشناسي تا بدانجاست كه نه در فيلسوفان مسلمان پيش و نه پس از وي نميتوان چنين دغدغه خاطري را مشاهده كرد. ابن سينا نفس را موضوع اصلي بحث خود قرار داده و از قواي نفس سخن به ميان ميآورد. وي قواي نفس را چنين تقسيمبندي ميكند:
نفس نباتي: اين نفس ميان انسان و حيوان و گياه مشترك است و در تولد، نمو و تغذيه نقش دارد.
نفس حيواني: از نگاه ابن سينا اين نفس تنها به حيوان و انسان اختصاص دارد كه از طريق آن ميتوان به درك جزئيات نائل شد.
نفس ناطقه: اين نفس همان جنبهاي است كه انسان را از ساير موجودات متمايز ميكند. در واقع اين جنبه از نفس شامل قوايي است كه وظايفي انجام ميدهند و در مجموع ما به عقل نسبت ميدهيم. ادراك امور كلي و فرآيند استنباط از جمله ويژگيهاي اصلي اين نفس است. ابن سينا در توضيح نفس ناطقه از تقسيمبندي دوگانه اين نفس به عقل نظري (قوه عالمه) و عقل عملي(قوه عامله) سخن به ميان ميآورد. در واقع وظيفه عقل نظري ادراك كليات است و وظيفه عقل عملي در مفهوم سلوك اخلاقي خلاصه ميشود. ابن سينا در توصيف عقل عملي در كتاب نجات چنين مينويسد: «عقل عملي قوهاي است كه به انديشيدن در امور جزئي اختصاص دارد. از اين جهت كه به دليل سود و زيان يا زيبايي و زشتي يا خير و شر، شايسته انجام يافتن يا ترك شدن هستند. نيز حالتهاي انفعالي همچون خجالت، حيا، خنده و گريه و ديگر حالتهاي انفعالي مشابه با اينها از عقل عملي برميخيزند».
آراي تربيتي ابن سينا
كتاب «السياسه» حاوي آراي تربيتي ابن سيناست. ازجمله نخستين مباحثي كه ابن سينا در آغاز تربيت كودكان مورد توجه قرار داده مساله انتخاب نام براي كودك است. پس از آن وي بر اهميت سنين اوليه كودكي تاكيد و بيان ميكند كه اهمال و بي توجهي در تربيت كودك در اين دوران موجب شكلگيري عادات ناپسند در طبيعت كودك ميشود كه ريشه كن كردن آنها به دشواري امكانپذير است. ابن سينا بر اهميت پاداش و تنبيه در فرآيند تربيت كودك اشاره ميكند و معتقد است هم در پاداش و هم در تنبيه نبايد راه افراط و تفريط پيمود. چنان كه در كتاب السياسه در اين باب مينويسد: «همين كه كودك از شير گرفته شد تاديب و پرورش اخلاقي او آغاز ميشود. پيش از آنكه خلقهاي پست بر وي هجوم آورند و عادتهاي ناپسند بر او يورش برند. كودك در وضعيتي است كه خلقهاي بد به سويش ميشتابند و حالتهاي پليد بر سرش ميريزند. پس هركدام از اين خلقها و عادتها كه بتواند بر وي غلبه كند ديگر امكان رهايي و مفارقت از آن را نخواهد داشت. پس سزاوار است كه پدر فرزند خود را با رغبت و رهبت، محبت و وحشت، مهر و قهر و ستايش و نكوهش ـ البته به قدر كافي ـ از خلقها و عادتهاي زشت و ناپسند باز دارد. »
ابن سينا در انتخاب حرفه براي كودك ديدگاه جالبي بيان ميكند. وي معتقد است هر حرفهاي براي هر كودكي مناسب نيست و بايد حرفهاي مناسب با طبع وي براي كودك در نظر گرفته شود. براي اين منظور بايد مربي طبع كودك و استعداد وي را ارزيابي و به تناسب هوش وي، حرفهاي برايش انتخاب كند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)