کتاب منحصر به فرد کوری اثر: ژوزه ساراماگو
ترجمه: مینو بشیری
ویراستار: محمدرضا جعفری
تعداد صفحات: 230 صفحه
برنده جایزه نوبل 1998
انتشارات: نشر علم، تهران، 1378
این کتاب یکی از فوق العاده ترین و جذاب ترین کتابیه که از نظر نوشتار و داستان عجیبش تو این چندسال اخیر خوندم. همونطور که مترجم اشاره می کنه نقطه گذاری خاص خودش رو داره. یه کم گیجتون می کنه، البته من سعی کردم با گذاشتن خط بعد، تفاوت دیالوگ ها رو نشون بدم. اما در واقع بین دیالوگ های نوشته شده چیزی جز ویرگول وجود نداره.
داستان بسیار جذاب و قشنگه. کسانی که رمان های متفاوت و عمیق رو هم مطالعه می کنند، این کتاب واقعا خوراکه. بقیه هم به عنوان یه تجربه بهتون توصیه می کنم که این کتاب رو مطالعه کنین. یه کار خاصه. داستان در ابتدا جوری شروع می شه که شما رو کاملا به جریان داستان می کشونه. امیدوارم از این رمان، به اندازه من لذت ببرین.
«کوری» یک رمان خاص است؛ یک اثر تمثیلی، بیرون از حصار زمان و مکان؛ یک رمان معترضانه اجتماعی_سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسان های سردرگم را در دایره ی افکار خویش و مناسبات اجتماعی به تصویر می کشد. ساراماگو تاکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در «موقعیت» معنا می شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد. زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است.
در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری_ نه کوری سیاه و تاریک، که کوری سفید و تابناک_ شیوع پیدا می کند و نمیدانیم کجاست و می تواند هرجایی باشد، خیابان ها نام ندارن. شخصیت های رمان نیز نام ندارم: دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ و... سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبه ای استثنایی پیدا می کند. نقطه گذاری متن متعارف نیست. نثر موجز در خلال پاراگراف های طولانی، پیچیدگی های روح انسان و مشکلات غامض زندگی را تداعی می کند.
کوری مورد نظر ساراماگو، کوری معنوی است. سازمان دهی و قانون مندی و رفتار عاقلانه ی خود، به نوعی آغاز بینایی است. ساراماگو کلام پیچیده و چندپهلویش را در دهان تک تک شخصیت های کتاب و مخصوصا در پایان، در دهان زن دکتر گذاشته است: «چرا ما کور شدیم، نمیدانم. شاید روزی بفهمیم. می خواهی عقیده مرا بدانی؟ بله، بگو، فکر نمی کنم ما کور شدیم. فکر می کنم ما کور هستیم. کور، اما بینا. کورهایی که می توانند ببینند، اما نمی بینند.»
«کوری» در سال 1995 منتشر شد. ساراماگو می گوید: «این، کوری واقعی نیست؛ بلکه تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسان ها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی کنیم....»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)