ديوانه كشتن هارون الرشيد



روزي هارون الرشيد از كنار گورستان مي گذشت .

بهلول و " عليان " مجنون را ديد كه با هم نشسته اند

و سخن ميرانند. خواست با ايشان مطا يبه كند. دستور

داد هر دو را آوردند.

گفت : من امروز" ديوانه " مي كشم. جلاد را طلب كن.

جلاد في الفور حاضر شد با شمشير كشيده. و عليان را

بنشاند كه گردن زند.

گفت : اي هارون چه مي كني؟

هارون گفت : امروز" ديوانه " مي كشم.

گفت عليان : سبحان االه ، ما در اين شهر:

" دو ديوانه " داريم،

تو" سوم " شدي . تو ما را بكشي ،

" چه كسي تو را بكشد؟ ."