ساده گرایی سبکی نگارشی است که محتوایِ اثر را به کمترین المان هایِ موردنیاز برایِ انتقالِ مفاهیم تقلیل می دهد. از نمونه های مینیمال : هایکو، هجو و مونولوگ است. انتخاب واژگان و صحنه پردازیِ دراماتیک عریان و ناملایم است و حسی از جنسِ سکوت و بهتر بگویم "مکث" بینِ کلمات وجود دارد. یکی از آثارِ ساموئل بکت-نمایشنامه نویس پوچ گرا- نمایشی 30 ثانیه ایست به نامِ "نفس"(1969) که هیچ کاراکتر و دیالوگی ندارد وبعضی از داستانهایِ کوتاهِ بورخس هم تنها یک پاراگرافی هستند.شاید تا قبل از رواج وبلاگ نویسی، مینیمال طرفدار زیادی در عالمِ نویسندگی نداشت. جنبشی هنری بود که از روسیه آغاز و بیشتر در عرصۀ معماری و نقاشی و موسیقی مطرح شد. همان طور که از قرنِ بیستم به این سو "رمان" جایِ خود را به "داستانِ کوتاه" داد، وبلاگ نویسان معاصر هم به موجزگویی به سبک مینیمالیسم یا ساده گرایی روی آوردند. ساده گرایی در ادبیات یعنی "مختصر" و "مفید" سخن راندن، یعنی بیشترین مفاهیم را در کمترین واژگان رساندند. چیزی بینِ شعر و جمله کوتاه. جمله نیست چون پایانِ مشخصی ندارد و شعر هم نیست چون خلاصه است با این حال زیبایی شعرگونه ای دارد.