شستشوی مواد مسموم بدن بوسیله روزه

مسلمانی را در نظر آورید كه یازده ماه تمام بدون وقفه نوها ببدنش وارد شده اند، ورود تازه‌ها از روی قاعده علمی‌و نظم بهداشتی نیست و برعكس خروج كهنه‌ها و فاسدها كه بوسیله ریه، كلیه، كبد و پوست و... انجام می‌گیرد بحساب و نظم است.

ریه‌ها سموم را بنظم خارج می‌سازند و كلیه‌ها زهرها را بحساب دفع می‌كنند و كبد به ترتیب مخصوص آنها را دور می‌نماید، لاجرم انبارهای ذخیره ای، درست و مرتب پر نشده اند و متابولیسم شاید بصورت سوخته و نیم سوخته درآید و ایجاد بیماریهای تغذیه‌ای از این نیم سوخته‌ها باشد كه اگر بوسیله روزه گرفتن نظم و حسابی در كار ذخائر بدنی بوجود نیاید سبب پیدایش پیش آمدهای ناگواری گردد و حتی در پایه‌های منابع ذخیره‌ای شكافی بوجود آید( این خود دلیلی نیز بر اثبات وجوب روزه داری است. )

برای صادرات بدن فرض كنید چرخ دندانه‌داری است و برای وارداتش نیز بهمین نحو چرخ دندانه‌دار دیگری.

زمانی بدن به اعتدال و خوشی است كه این دو چرخ دندانه هائی داشته‌باشند كه خوب در یكدیگر جای گیرند و بچرخند اما دندانه‌های واردات چون حسابی و نظمی‌ نداشته و خوردن و آشامیدنها منظم نیست ولی دندانه‌های چرخ صادراتی بحساب است و از روی غرائز تعبیه گردیده لذا باید دندانه‌های چرخ وارداتی را با روزه داری تعمیر و منظم و پاك و روغن كاری نمود و این همه اعمال با یكی دو روز روزه متوالی انجام نخواهد پذیرفت.

اینكه می‌گوئیم صادرات بدن مرتب و وارداتش نامیزان است راست می‌گوئیم!

كلیه و كبد و ریه و پوست و... كه ارگانهای صادراتی اند همه بنظم اند، كلیه حتی فراموش نمی‌كند كه آدمی‌در شب احتیاج به خواب دارد نباید برای ادرار كردن بیدار شود لذا به تناسب تاریكی و سنگینی خواب از ترشحات خود كاسته و كمتر ادرار بوجود می‌آید، پوست همینطور و ریه ها و كبد و...

اما واردات آنچنان نامنظم است كه گاه آدمی‌بجای طیبات و غذاهای پاكیزه و حلال بدست خود غبارها، دودها، الكلها، و ناشایست های دیگر را به حساب واردات كشور بدن بسویش سرازیر می‌نماید و در نتیجه حوض متابولیكی كه طاق تحمل فشارها و صدمه ها را ندارد شكاف برداشته آدمی‌را بروز سیاه و روزگار سیاه می‌نشاند.