در روزهایی که شاید کمتر کسی ماجرای "سالاد فصل" و "شام آخر" و شکایت نویسندگان را از فریدون جیرانی به خاطر داشته باشد، موضوعی مشابه در مورد فیلم دیگری از جیرانی به میان آمده است.
سمیه علیپور: جمعه هفتم مرداد مسئله شکایتی دیگر از فریدون جیرانی در مورد فیلمنامه "قصه پریا" در محافل خبری منتشر شد. علی نعیمی روزنامهنگار مدعی شده جیرانی فیلم "قصه پریا" که بیش از یک ماه از اکران عمومی آن میگذرد براساس فیلمنامه "هستی" (دردی هست غیر مردن) ساخته و حقوق این نویسنده را نپرداخته است.
نعیمی متنی را روز جمعه هفتم مردادماه در اختیار رسانهها قرار داد و در آن علاوه بر روایت سیری که برای پیگیری این شکایت طی کرده، عمل جیرانی را برای ساخت "قصه پریا"،بیرحمی و شیادی نامید و همچنین شورای داوری خانه سینما را همانند این نهاد صنفی بیدر و پیکر دانست و از مدیرعامل خانه سینما و عزتالله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما خواست به لابیهایی که در نهادهای زیرمجموعه آنان صورت میگیرد، توجه کنند.
ادعای نعیمی در ادامه با واکنش جیرانی مواجه شد. این نویسنده و کارگردان در گفت و گو با شبکه ایران تمامی اتهامات وارد شده را تکذیب کرد و آن را حاصل شیطنتهایی برشمرد و همچنین از ارائه توضیحات مفصلی در مورد آن خودداری کرد.
این سومین بار است که فیلمنامهای از جیرانی بعد از تولید با مدعی مواجه میشود. نخستین بار در سال 1381 بهارک ملکخانی چنین ادعایی را در مورد فیلم "شام آخر" مطرح کرد و در سال 1384 فیروز زنوزی جلالی چنین مسئلهای را در مورد "سالاد فصل" مطرح کرد و مورد "قصه پریا" و علی نعیمی سومین نکته مشابه در مورد فیلمهای جیرانی است.
شاید نگاهی به روندی که تاکنون در مورد این شکایتها طی شده بتواند موضوع را کمی را روشنتر کند.
"شام آخر"(1381) : بهارک ملکخانی مدعی شد جیرانی فیلمنامه "شام آخر" را براساس فیلمنامه "کنیز" او نوشته است.
نتیجه: پس از بررسی شکایت ملکخانی، شورای داوری خانه سینما رأی خود را به نفع او صادر کرد و قرار شد نام او در جمع نویسندگان درج شود. این اشتباه ناخواسته بود یا عمدی هیچگاه روشن نشد اما نام بهارک ملکخانی در تیتراژ و حتی آرشیوی که امروز از عوامل فیلم در دسترس است بهارک ملکزاده و در کنار ناهید حاجیپور به عنوان ارائهدهندگان طرح اولیه فیلمنامه نوشته شد.
"سالاد فصل" (1384): فیروز زنوزی جلالی رماننویس و منتقد ادبیات داستانی زمانی که در جریان تولید «سالاد فصل» قرار گرفت، متن شکایتی را به اداره کل نظارت و ارزشیابی و خانه سینما ارائه کرد و مدعی شد جیرانی این فیلم را براساس فیلمنامه «مادر پاییزی» از جمله نوشتههای او ساخته است.
نتیجه: جیرانی در فاصلهای کوتاه از این ادعای زنوزی جلالی سخنان او را چنین پاسخ داد: "دو ماه قبل از فیلمبرداری فیلم "سالاد فصل" آقای فیروز زنوزی جلالی فیلمنامه "زن پائیزی" را برای من آورد. فیلمبرداری "سالاد فصل" شروع شد و من، مدتی ایشان را ندیدم وقتی خبر پایان فیلمبرداری و عکس فیلم چاپ شد، آقای فیروز زنوزی جلالی طی تماس تلفنی اظهار نگرانی کرد و من برای رفع نگرانی فیلمنامه "سالاد فصل" را برای ایشان فرستادم که بخواند، خودم نیز فیلمنامه "زن پائیزی" را خواندم. شخصیت و عشق مشابه در دو داستان، مبنای اعتراض ایشان قرارگرفت. درحالی که دو داستان هیچ ربطی به هم نداشتند.
از آنجایی که ایشان نویسنده شاخصی بودند و زمانی که این مشکل بین ما پیش آمده بود گرفتاری مالی ایشان بیشترشده بود من طی صحبتی با یکی از دوستان کارگردان تصمیم گرفتم فیلمنامه "زن پائیزی" را بخرم و برای تولید آن اقدام کنم. شخصا قراردادی با ایشان امضا کردم و فیلمنامه "زن پائیزی" را به مبلغ پنج میلیون تومان (که قیمت بسیار بالایی برای فیلمنامهای مثل "زن پائیزی" بود) خریدم. مبلغی به ایشان پرداختم و قرارشد بعد از گرفتن پروانه ساخت باقیمانده مبلغ به ایشان پرداخت شود."
او راهکارهای خود را نیز در چند بند مطرح کرد: "فیلمنامه "زن پائیزی" را بخواند و فیلم "سالاد فصل" را ببیند و برای شباهت احتمالی این دو داستان قیمتی برای این سرقت ادبی تعین کنند. براساس این قیمت تعیین شده، قرارداد ما بابت خرید فیلمنامه منتفی تلقی شده و فیلمنامه "زن پائیزی" به خود ایشان واگذار شود. چنانچه قیمت تعیین شده برای این سرقت ادبی از مبلغ چهار میلیون تومان بیشتر بود من موظف به پرداخت باقیمانده قیمت شوم و چنانچه کمتر بود ایشان موظف شوند بعد از فروش فیلمنامه، باقیمانده مبلغ را به من برگردانند. شورای داوری میزان و حدود این سرقت ادبی را شفاف و دقیق روشن کند تا سرقت کننده متنبه شود."
در نتیجه این شکایتها بود که قرار شد نام فیروز زنوزی جلالی در تیتراژ "سالاد فصل" ذکر شود که چنین هم شد، البته نام او به جای تیتراژ ابتدایی در تیتراژ پایانی آمد و او پنج میلیون وعده داده شده را دریافت کرد.
"قصه پریا"(1389): علی نعیمی اداعای خود را چنین مطرح کرد: "فیلمنامه "هستی" با نام ثبت شده "دردی است غیر مردن" محصول سه سال زحمت و مرارت اینجانب در به تصویر کشیدن واقعیت جامعه رو به رشد ایرانی است که در بستری واقعی محصول شرایط خود را به نحو احسنت نشان میدهد. این فیلمنامه در تاریخ 7/6/1384 در بانک فیلمنامه خانه سینما با شماره ثبت 39/20-8879 به ثبت رسیده است. به پیشنهاد جناب آقای جهانگیر کوثری این فیلمنامه را در تاریخ دوم اسفند ماه سال 1385 در اختیار فریدون جیرانی قرار دادم تا با توجه به تسلط و شناخت فضای اجتماعی که در آثار قبلی ایشان بود این فیلمنامه را تبدیل به فیلم سینمایی کنند."
نعیمی نیز گفت: "در دعوتی که از اینجانب به دفتر آقای شایسته شد که برای رفع این مشکل به شور بنشینیم و قبل از اکران فیلم نسبت به اتفاقات آن با یکدیگر به تفاهم برسیم و اینجانب به حقوق حقه از دست رفته خود دست پیدا کنم حضور یافتم. آقای! جیرانی و شایسته هر دو در جلسه حضور داشتند. فریدون جیرانی منکر فیلم نامه اینجانب نشد و گفت که آن را به خاطر می آورد هر چند در آستانه کهن سالی قرار دارد و فراموشی به سراغش آمده! اما قسم یاد کرد که فیلم نامه اینجانب هیچ گونه ارتباطی با این قصه ندارد."
نتیجه: جیرانی بعد از یک روز سکوت سخنان نعیمی را چنین پاسخ داد: "مسئلهای که توسط فرد موردنظر مطرح شده اهمیت زیادی ندارد. این آقا به خانه سینما شکایت کرده و نتیجه نگرفته و الان هم فقط برای اینکه خودش را مطرح کند از طریق یک سری رسانه خاص شروع به نامهپراکنی کرده! واقعا باعث تاسف است که برخی برای مطرح کردن خودشان، ادعاهای دروغین طرح میکنند! آنچه ایشان به عنوان شباهتهای میان فیلمنامه "قصه پریا" و نوشته خودشان، ذکر کرده هیچ کدام مشخصات کلیدی "قصه پریا" نیست. به شدت ادعاهای فرد مذکور را رد میکنم و به صراحت میگویم فیلمنامه "قصه پریا" هیچ ربطی به نوشتههای منسوب به ایشان ندارد پس گفتههای وی را تکذیب کرده و این را هم متذکر میشوم که گروهی با طرح این مساله سعی در ایجاد شیطنت دارند."
شورای داوری خانه سینما هنوز نظر خود را در مورد این شکایت بیان نکرده است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)