محمد مايليكهن مدير فني تيم فوتبال پرسپوليس در حاشيه تمرين امروز پرسپوليس با دوربين برنامه شوك كه در محل تمرين حضور داشت گفتوگو و صحبتهاي زير را مطرح كرد:
* دلالي در ايران بهگونهاي وجود دارد
بحث دلالي در كشور ما به گونهاي وجود دارد. افرادي كه مرتكب اين خطا ميشوند بايد به گونهاي به آنها تذكر داد و در صورت تكرار آنها را جريمه كرد. در كشورهاي پيشرفته مانند تركيه به دليل تباني و دلالي باشگاهي همانند گالاتاسراي جريمه ميشود. خودمان بايد بر كار خودمان نظارت داشته باشيم. اگر روزي فردي خطا كند فقط اعلام ميكنند و هيچ برخوردي صورت نميگيرد. اين عوامل باعث ميشود كه بحث دلالي در فوتبال ما بيشتر شود.
* دلال با مدير برنامه فرق دارد
انسانهايي كه مدير برنامه و ايجنت هستند شغل خوبي دارند. ما بايد فرق بين دلال و مدير برنامه را بدانيم. بايد مدير برنامه توليد كنيم. مشكلي در اين زمينه وجود ندارد و موضوعي است كه در فوتبال بينالمللي وجود دارد اما بايد نظارت داشته باشيم كه هركس خود را به مدير برنامه نچسباند. يك ايجنت آزمون بينالمللي ميدهد اما ما همه چيز را وارونه تلقي ميكنيم. افرادي دلال هستند و خود را با برخي مدير برنامهها لينك كردهاند و نفوذ خود را انجام دادهاند. آنها 30 بازيكن دارند و براي هر فردي نرخ بالا و پايين ميكنند. به همين دليل است كه رقمهاي بازيكنان متفاوت ميشود.
* پرسپوليس و استيلآذين براي انصاريفرد 600 ميليون ميدادند، من با 200 ميليون نگه داشتم
پرسپوليس و استيلآذين براي گرفتن انصاريفرد 600 ميليون ميدادند اما من كار خود را ميشناختم و با تحصيلات وارد اين حيطه شدهام و به همين دليل توانستهام انصاريفرد را با 200 ميليون در سايپا نگه دارم. زماني كه در سايپا بودم اجازه ندادم هيچ دلالي به سمت سايپا بيايد. در خيلي از موارد مدير برنامهها در بحث دلالي نقش دارند. مدير و مربي بايد باهوش باشد كه اجازه ندهد دلال در جذب بازيكن دخالت داشته باشد.
* ليدر بايد تحصيلات داشته باشد
ليدر در فوتبال به معناي رهبر است يعني كسي كه بتواند يك گروه را رهبري كند. بايد فرد تحصيلكرده باشد كه بتواند يكسري را رهبري كند. يكسري افراد هستند كه بوق ميزنند. خدا بيامرزد محمد بوقي در پرسپوليس و حسن تارزان در استقلال را. اين افراد بدون هيچ چشمداشتي به ورزشگاه ميآمدند و كار ميكردند و دنبال حقوق هم نبودند و برخي اوقات بازيكنان به آنها كمك ميكردند. رسانهها بايد كمك و روي بازيكنان ارزشگذاري كنند.
* مديران ما بر چه اساسي انتخاب ميشوند؟
در كشور ما كمي بيقانوني وجود دارد. من از شما اين سؤال را ميكنم كه مديران ما بر چه اساسي انتخاب ميشوند؟ يك مدير ميآيد و كلي بدهي ميگذارد و نتيجه هم نميگيرد. او ميرود و بار ديگر بازميگردد. هركسي در جاي خود قرار ندارد. در ورزش افراد تحصيل كرده و قهرمان زياد داريم اما متاسفانه از يكي از نمايندگان شنيدم كه اعلام كرد چه اشكالي دارد رئيس سازمان تربيت بدني و يا وزير ورزش و جوانان شخص ورزشي نباشد و دانش تربيت بدني نداشته باشد. به نظر من يك دفعه دستور دهيد در دانشگاه تربيت بدني را ببندند! پس ما بيخود در سال 56 ليسانس تربيت بدني گرفتيم، مثلا وزير بهداشت ما دكتر است چرا نبايد ايشان را در رأس كار بگذاريم مگر در همه موارد تخصص دارد؟ خير. در يك رشته تخصص دارد و ميتواند فعاليت كند اما ميگويند در ورزش اگر فردي ورزشي نبود هم ميتواند فعاليت كند، مثلا شخص ورزشي را در شهرداري ميگذاريم و شخصي كه شهرسازي بوده در ورزش ميگذاريم.
* برخي خطاها اصلاً ديده نميشود
بر اساس زور و ضرب ميخواهيم قانون را زير پا بگذاريم. قانون خوبي داريم اما عمل نميكنيم. يك نفر خطايي ميكند و جريمه ميشود اما بعضي افراد خطاهايي ميكنند كه اصلا ديده نميشود. مثلا در همين مدارس فوتبال و زمين خاكيها خيليها ميتوانند كمك كنند. در حوزه خليج فارس عربها حاضرند همه كار انجام دهند تا كودكشان نيم ساعت ورزش كند اما در ايران كودكان هميشه دنبال يك توپ در زمين خاكي هستند. ما پتانسيل لازم را داريم. بايد واسطه بازي را كنار بگذاريم.
* برخيها در نيم فصل اول امتياز جذب ميكنند ولي در نيمفصل دوم آنها را ميفروشند
يك مربي زماني كه باشگاه خود را عوض ميكند 25 بازيكن با خود ميبرد. 25، 40 ميليون هم حساب كنيد چيزي حدود يك ميليارد ميشود تا نيمفصل امتيازها را جذب ميكند و در نيمفصل دوم امتيازها را ميفروشد. خيلي وقتها نتايجي در زمين اتفاق ميافتد كه صددرصد براساس بازي رخ نداده است. مربي به بازيكن قول ميدهد كه انتخابش كند و از او پول ميگيرد. اين موارد در فوتبال ما است.
* تيمي را ميشناسم كه در ديدار برگشت جام حذفي بازيكن حريف را خريد
من تيمي را سراغ دارم كه در ديدار رفت جام حذفي نتوانست نتيجه بگيرد و در ديدار برگشت بازيكن حريف را خريد و اين موضوع باعث شد كه قهرمان شود. فصل آينده همان بازيكن به تيم قهرمان ملحق شد. اين مسائل در فوتبال ما وجود دارد و بايد برطرف شود. اين حرفها چيزي نيست كه بگوييم فوتبال ما بد است يا خوب. دليل خوب بودن يا بد بودن نيست بايد با اين موضوع مبارزه شود.
* با هزار تومان به پرسپوليس آمدم
براي هر كاري كه زحمت بكشي قدر آن را خواهي دانست. بايد به گونهاي افراد را بار بياوريم كه براي به دست آوردن پول زحمت بكشند. آن موقع شايد هيچ مشكلي پيش نيايد. روز اولي كه به پرسپوليس آمدم قراردادم را نشان دادم و روزنامهها بهعكس نوشتند. من كارم را در پرسپوليس با ماهانه حقوق هزار توماني شروع كردم و پس از آن به 2 هزار تومان و 80 هزار تومان رسيد و در پايان ماهانه 250 هزار تومان ميگرفتم. رفتم يك آپارتمان 75 متري خريدم و هماكنون با مديريت زندگي خود را ميچرخانم. اگر مديريت خوب وجود داشته باشد پول، بازيكن را به بيراهه نميكشاند. شما هاشميان و علي كريمي را به عنوان لژيونر پرسپوليس نگاه كنيد هاشميان اعلام كرد كه 11 سال در پادگان فوتبال بازي كرده چرا سال 1996 فوتبال ما موفق بود و دهها لژيونر به باشگاههاي مختلف فرستاديم؟ زيرا در آن زمان انضباط بود. خودم اولين فردي بودم كه در قرارهايي كه ميگذاشتم يك ساعت زودتر حاضر ميشدم.
* مسي هم پول زيادي ميگيرد، اما با برنامه است
هيچوقت نبايد اصل و نسب خود را فراموش كني. اگر براي پول زحمت بكشي قدر آن را ميداني اما اگر نتواني قدر آن را بداني خيلي زود پول را از دست ميدهي. ما آيندهدار هستيم و همين الان نيز پتانسيلهايي وجود دارد. بايد با نظارت و دقت از اين موارد استفاده كنيم. به طور مثال مسي در اسپانيا اين همه پول ميگيرد اما طبق برنامه هم ميخوابد. يكشنبه و چهارشنبه بازي ميكند و چهارشنبهها نيز بهتر است چرا؟ زيرا همه كارهايش روي اصول است و با برنامه كار ميكند. نميآيد برود بيرون بچرخد. در كشوري هم كه همه چيز آزاد است. اين موارد رمزهايي است كه بازيكنان ميتوانند موفق شوند. اميدوارم فوتبال ما هم بتواند به زودي موفق شود زيرا بسترهاي لازم را داريم.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)