سال پیش باران گرفته است دوباره بهار شد*/* چشم تمام پنجره ها اشکبار شد

افسوس, بی گدار دل من آب زد*/* قربانی جدید غم روزگار شد


با کودک شرور دل من چه کردی؟*/*طفلک اسیر عشق تو شد بی قرار شد


سوگند خورده بود دلم “منزوی” شود*/*بیچاره به نگاه قشنگت دچار شد


در شعر از نگاه تو گفتم دلم گرفت*/* دیدی که بیت های غزل هم خمار شد


یک روز می رسد که تو هم عاشقم شوی*/* روزی که اسب وحشی چشمت مهار شد


امروز باز از تو و چشمت نوشته ام */*باران گرفته بود دلم بی قرار ش