previos page menu page next page


صحيفه نور ج 10 صفحه 243

تاريخ: 8/9/58

مصاحبه امام خمينى با پنج نفر از خبرنگاران مطبوعات اروپا

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من آنچه از خبرنگارها انتظار دارم اين است كه مطالب من تصحيح نشود، همانطور كه من گفته‏ام بخواهند منتشر كنند، بى كم و زياد باشد، خودشان تصرف نكنند، عقايد خودشان را داخل نكنند در آن چيزى كه من گفته‏ام، تحت تاثير تبليغات سوء واقع نشوند، مسائل ايران را آنطورى كه من مى‏گويم، همانطور منعكس كنند.

سوال: ما از كشورهاى كوچك اروپائى مى‏آئيم كه ما هم در تحت فشار امپرياليسم امريكا هستيم و خيلى از شما تشكر مى‏كنيم كه وقت داديد و اين كشورها را مخاطب قرار داديد. بعد از حوادث اخير به نظر مى‏رسد مداخله امريكا در ايران به نام حفظ جان گروگان‏ها تهديدى جدى براى صلح جهانى خواهد بود. آيا حضرت امام تصور مى‏فرمايند كه امريكائيان حاضر به مواجهه با چنين خطرى براى محمدرضاى جنابتكار باشند يا آنها مقاصد ديگرى دارند؟

جواب: ممكن است كه آنها مقاصد ديگرى داشته باشند چون ما آنطور بشردوستى در كارتر و آنهائى كه مصادر امورند سراغ نداريم كه حس بشردوستى آنها را وادار كرده باشد كه محمدرضا را برنگردانند و دليل اين است كه اينها در همين موضوع هم اگر چنانچه بشر دوست بودند، اين معنا را نمى‏گفتند كه ما براى خاطر مثلاً چند تا بشر، 35 ميليون بشر را يا در محاصره اقتصادى مى گذاريم كه به خيال آنها، اينها از گرسنگى تلف بشوند، يا اينكه ما جنگ راه مى‏اندازيم كه مملكت خودشان و مملكت ما و بسيارى از ممالك ديگر به خاك و خون كشيده بشود. اينها به نظر مى‏آيد كه قضيه، قضيه انسان دوستى نيست. قضاياى ديگر در كار است كه يك احتمال كه شايد از احتمالات ديگر قوى‏تر باشد اين است كه آنها مى‏دانند كه به وسيله اين شخص فاسد، چه جرم‏هائى ارتكاب كرده‏اند، خودشان مطلع هستند از اين. شايد بسيارى از جرم‏هائى كه محمدرضا ارتكاب كرده است، غير از او و رؤساى جمهور اطلاع نداشته باشند، حتى شايد خود دستگاه دولتى هم، نه دولتى ما و نه دولتى آنها، شايد، و اين اسرارى باشد، اين حد جرائم اسرارى باشد پيش رئيس جمهور وقت و محمدرضا. آنچه به نظر

صحيفه نور ج 10 صفحه 244

مى‏رسد آقاى كارتر خوف اين معنا را دارد، وحشت زده شده الان كه اگر چنانچه محاكمه بشود محمدرضا و ما او را محاكمه بكنيم، علاوه بر جرائم خودش كه ثابت خواهد شد، جرائم ديگران كه روساى جمهور وقت بوده‏اند و خصوصاً آقاى كارتر كه در اخير رئيس جمهور بوده، جرائم آنها هم ثابت خواهد شد و همانطورى كه ما تقاضاى محاكمه محمدرضا را كرده‏ايم و مى‏كنيم و محاكمه انشاءالله خواهيم كرد، آنوقت تقاضاى محاكمه روساى جمهور را هم خواهيم كرد. آنهائى كه در اين جرائم شريك بوده‏اند، هر مقامى كه مى‏خواهد باشد، كارتر باشد يا نيكسون باشد يا جانسون باشد و يا هر كه باشد، ما تقاضاى اين را كنيم كه آنها را محاكمه كنند و خوفى كه الان كارتر دارد اين است، او خوف اين را دارد كه جرائمش ثابت بشود و ما تعقيب كنيم او را براى جرائم و شانس او در رياست جمهورى كه طمعش را دارد، از بين برود. از اين جهت به دست و پا افتاده است، به وسائل مختلف الان او دست و پا كند. شايد روزى نباشد كه يكى، دو تا، سه تا از وزارت خارجه ما براى ما اوراقى مى‏آيد كه از خارج آمده است، از ممالك مختلف كه آنها تشبث كرده‏اند و آنها سفارش اينكه اين گروگان‏ها را رها كنيد و يك قدرى مثلاً چه بكنيد و اين مسائل. بنابراين انگيزه‏اى كه آقاى كارتر دارند، ما شايد شك نداشته باشيم كه اين انگيزه، انگيزه انسان دوستى نيست، اين انگيزه، انگيزه اين است كه خوف دارد، او الان وحشتزده شده است و حق هم دارد كه وحشتزده بشود براى اينكه آدمى كه خائن هست، خائف است، مى‏ترسد و ايشان خيال كرده بود كه با يك مانورهائى كه پيش بياورد مى‏تواند در امريكا براى خودش يك مقامى تحصيل كند و تمام نظرش هم به اين است كه در دوره آتيه هم رئيس جمهور بشود، تمام نظر او اين است. اصل اين ابرقدرت‏ها، ما آنطورى كه تجربه بر ايمان ثابت شده است، اين قدرت‏هاى بزرگ، چه ابرقدرتها، چه قدرتهاى مادون آنها، اينها اصلش به اينكه به بشر نظر داشته باشند حتى به بشر مملكت خودشان، اينها سودجو هستند، خودشان را مى‏بينند، غير خودشان چيزى را نمى‏بينند و براى خودشان فعاليت مى‏كنند، حالا يك عده‏اى هم از مملكت خودشان به باد فنا برود، از ممالك ديگر به باد فنا برود، اينها شانس پيدا بكنند در رياست جمهور چند سال، ديگر عالم هر چه مى‏خواهد بشود، شده است. از اين جهت من احتمال اين را مى‏دهم. من يك قصه‏اى دارم در پاريس، يكى از مقامات بالا آمده بودند پيش من، آنجا صحبت از اينكه يك وقت در چين كه شلوغى واقع شده بوده است، چه شده بوده است كه، حالا تفصيل را خوب يادم نيست و خوف اين را داشتند كه سفارتشان را كه در چين هست آنجا چه بكنند، آن شخص گفته بود، براى من ترجمه كرده بودند، اينطور ترجمه كردند كه مى‏گويد كه ما افرادى كه از خودمان در آنجا بود، برايمان خيلى مطرح نيست، مبل‏ها مهم است، آنكه براى ما مهم است، آن مبل‏ها قيمتى بودند و ما خوف اين را داشتيم كه آن مبل‏ها از بين برود اما افراد بروند، بروند. اينطورى است مساله، آنهائى كه تربيت انسانى ندارند، آنهائى كه مهذب

صحيفه نور ج 10 صفحه 245