نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: بندري گمشده در مه

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    بندري گمشده در مه

    پرسه در كوچه پس كوچه‌هاي انزلي
    بندري گمشده در مه


    100925321668

    جام جم آنلاين: وارد تابلوي نقاشي مي‌شويم. دنياي قصه‌ها نه، دقيقا تابلوي نقاشي. بندري در مه. بوي خزر مي‌گيريم. در پرده نقره‌فام باران‌هاي انزلي. شولاي مه مي‌پوشانيم. بندر انزلي درست لحظه رسيدن است شايد هم لحظه كوچ‌كردن. نه پيش از آن، نه پس از آن. درست روي همين لحظه ثابت مي‌شود جان مي‌دهد وجان مي‌ستاند.

    بندري گمشده در مه. كسي مي‌رود. شايد هم كسي بيايد. موج بر صخره مي‌كوبد آن زمان كه كسي مي‌رود. صخره‌ها را آرام مي‌بوسد و مي‌بويد آن‌گاه كسي رسيده باشد. اسكله، عشق است. تا روزگار بوده شاعر ساخته و هنرمند پرداخته است. در كار دل بوده تمام روزگاران. به انزلي كه وارد مي‌شويم راه را يكسره مي‌كشانيم به اسكله انزلي شهر خوشبختي بوده است. نمي‌گويم الان هم هست. اما اميدوارم گذشته‌اش توشه آينده شود.

    هميشه گذشته يك شهر امروز و فردايش را مي‌سازد. هرچند آنقدر از آن گذشته فاصله گرفته باشد كه اثر آن كم باشد. هنوز هم آرزوهايش بزرگ است. از سمت رشت كه وارد بندرانزلي شوي نخستين جايي كه در چشمانت آرايش مي‌گيرد، خانه‌هاي ساحلي است. خانه‌هاي ويلايي كه شانه به شانه هم داده‌اند در يك صف منظم. سقف‌ها رنگ‌آميزي شده‌اند. از جنس سفال. گوش كه تيز مي‌كني صحبت باران سفال هميشه شنيدني است. قصه دل مي‌گويد. آشنا با زبان باران و سخاوت.

    سقف‌هاي سفالي صداي باران كه مي‌گيرند محال است هواي رفتن كني. اينجا پنجره‌ خانه‌ها راه به دريا دارد و صبح را با صداي مرغان دريايي آغاز مي‌كنند. شب كه آرام سر بر بالشي از پر مي‌گذاري لالايي امواج درياست كه تو را به رويايي تو در تو و عميق مي‌كشاند. براي همين،صبح كه از خواب برمي‌خيزي احساس مي‌كني كه مي‌تواني كوه را جابه‌جا كني. شايد اين سبك خوابيدن و بلند شدن يكي از آن دلايلي باشد كه اين شهر روياهاي بزرگي مي‌سازد، خواب رويايي با صداي مرغان دريايي و لالايي امواج انزلي امروز براي بسياري از شهروندان شهرهاي ديگر كشور رويايي دست نيافتني است.

    آرامش ساحل، شكوه دريا، گستردگي آسمان و بازي رنگ‌ها در ساعات مختلف روز و شب در آسمان اگر تابلويي نقاشي شده در گذشته‌هاي دور نيست پس چيست؟ بله در گذشته‌هاي دور، انزلي غبار بي تدبيري گرفته و نيلوفرهاي مردابش آنقدر نامهرباني از زباله‌هاي صنعتي و شهري ديده اند كه نفس‌شان به شماره افتاده است. جاده كنارگذار هم كه مي‌رود تا سرنوشتي همچون سرنوشت درياچه اروميه براي آن رقم بزند: يك مرگ تدريجي.

  2. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/