previos page menu page next page


فرهنگ را به ما بسپاريد تا انسان بسازيم.

بايد يك وزارت فرهنگى، يك فرهنگ صحيح باشد و فرهنگ هم حقش است دست ما باشد. خوب ما در اين مملكت يك وزارتخانه نداشته باشيم؟ همه وزرا از امريكاست، خوب يكى هم از ما، خوب بدهيد اين فرهنگ رادست ما،خودمان اداره مى كنيم،ما خودمان يك كسى را وزير فرهنگ مى‏كنيم و اداره مى‏كنيم، اگر از شما بهتر اداره نكرديم بعد از ده، پانزده سال ما را بيرون كنيد. تا يك مدتى دست ما بدهيد. فرهنگ را دست ما بدهيد، وزير فرهنگ را از ما قرار بدهيد، يك مدتى هم مهلت بدهيد كه ما كار را درست انجام بدهيم، اگر ما گفتيم كه شما تحصيل نكنيد، اگر ما گفتيم شما خوب تحصيل نكنيد، اگر ما گفتيم كه شما به‏اعماق آسمان نرويد، شما عرضه‏اش را نداريد والا، چون عرضه‏اش را ندارند مى‏گوئيد (روحانيون نمى گذارند، مملكت ما،حالا باز وقت اين كارها نشده است) بفرمائيد چه كسى جلوتان را گرفته، بفرمائيد كارخانه ذوب آهن بياورند، كدام روحانى گفته است

صحيفه نور جلد 1 صفحه 98

نياوريد؟ هر كدام گفته بگوئيد تا ما بشنويم. بفرمائيد طياره سازى كنيد، اتومبيل سازى كنيد، آخر عرضه‏اش را نداريد بيچاره ها، يك مملكت بى عرضه ايد و اين هم كه شما عرضه نداريد نه اينكه عرضه ذاتى نداريد،شما را دست استعمار اين جور كرده است، غرب زده هستيد.

اين حرف‏هاى ما يك حرف‏هاى كهنه پوسيده‏اى است كه بله ديگر كسى‏نمى خرد آن را؟ !به شما قول مى‏دهم كه آلمان هم اين را بخرد، شما نخريد. شما يك وزارتخانه را دست ما بدهيد، يك چند ساعت از اين راديو كه دارد موسيقى و بچه‏هاى ما را دارند سوق دهند به فساد اخلاق، يك دو سه ساعتش هم دست ما بدهيد اما آزادمان بگذاريد، نه اينكه برنامه‏اش هم خودتان بنويسيد كه اينطورى برو بگو ما را آزاد بگذاريد، يك دو سه ساعت از برنامه راديو دست ما بدهيد، ما برايش تعيين مى‏كنيم برنامه را كه او صحبت كند و من به شما قول دهم كه نه با سلطنت شما مخالفت داشته باشد، نه با وزارت شما مخالفت داشته باشد، نه با رياست شما مخالفت، با هيچ كدام مخالفت ندارد. فقط اگر وزارت فرهنگ و دستگاه‏هاى فرستنده يك مقدارى در دست ما باشد ما مردم را آشنا مى‏كنيم، دنيا را آشنا مى كنيم به احكام اسلام و اسلام و فرهنگ را يك فرهنگ مستقل، يك فرهنگ مسلم، يك فرهنگى كه يك دانه عربش وقتى مى‏ايستاد جلو امپراطور،وقتى كه مى‏ايستاد شمشيرش را در مى‏آورد و آن ديباج‏ها را كنار مى‏زد مى‏گفت ، رسول الله فرموده است كه ما لباس حرير در بر نكنيم و ما روى جاى حرير هم نمى‏نشينيم، ما اين جور رجال درست مى‏كنيم، آن وقت ببينيد كه اگر يك همچنين رجالى از مكتب ما بيرون آمد، از فرهنگ ما بيرون آمد،اين رجال تحت تاثير استعمار مى‏رود؟ لكن چه بكنيم كه استعمار نخواهد گذاشت، دست خبيث استعمار نخواهد گذاشت كه وزارت فرهنگ را دست ما بدهند، والا حق با ماست، فرهنگ بايد ما باشيم.

وزارت اوقاف را به ما بدهيد تا فقرا را غنى سازيم.

وزارت اوقاف مى‏خواهيد درست كنيد، بايد وزارت اوقاف از ما باشد نه اينكه شما تعيين كنيد، تعيين شما قبول نيست، شما ارزش نداريد كه تعيين كنيد، ما بايد تعيين كنيم، بگذاريد تعيين كنيم ما يك نفر را يك نفر را رئيس فرهنگش كنيم،يك نفر هم وزير اوقافش بكنيم، اوقاف را آن وقت ببينيد كه اينطورى كه الان دارد لوطى خور مى‏شود نخواهد شد،تمام مطالب به خودش خواهد رسيد دست ما بدهيد تا ببينيد چه خواهد شد،آنوقت ببينيد كه ما با همين اوقاف اين فقرا را غنى شان مى‏كنيم، با همين اوقاف، با همين اوقاف ما فقرا را غنى مى‏كنيم. شما خاضع بشويد براى چند تا حكم اسلام. شما ما را اجازه بدهيد كه ماليات اسلامى را به آنطورى كه اسلام با شمشير مى‏گرفت بگيريم از مردم، آن وقت ببينيد كه ديگر يك فقير باقى مى‏ماند؟ من براى شما راه هم مى‏سازم، من براى شما كشتى هم مى‏خرم،د بگذاريد. شما نخواهيد گذاشت. من مى‏دانم كه اين حرف هايى كه مى‏زنم بيهوده است، تمام شد، شما الان تشريف مى بريد و بنده هم خواهم رفت، آنها هم كه نخواهند گذاشت اين مطالب را لكن ما چه بكنيم دردى است كه ما داريم،

صحيفه نور جلد 1 صفحه 99

دردى است كه ما داريم.

مساله تبليغ

تبليغات بايد با ما باشد، آقا ما مبلغيم نه شما، تبليغ بايد با ما باشد، ما بايد در راديوها جا داشته باشيم براى تبليغ، شما هم كه تبليغ مى كنيد تبليغ ضد اسلامى است، تبليغ اسلامى نيست كه. معرفى كرديد اسلام را به جورى كه دانشجو از امريكا به من نوشته است كه دانشجويان مى‏گويند كه هر چه بدبختى هست از اسلام است، اى بيچاره دانشجو هر چه بدبختى هست از سران اسلام است، از دول اسلامى است، اسلام يك روز هم در مملكت ما عمل نشده بود - يك روز - خدا مى‏داند كه اسلام يك روز به آن عمل نشده است. خوب چه كنم كه ما نه وقت داريم كه صحبت كنيم، نه حال داريم. تا مى‏خواهيم ما دو تا كلمه اينجورى بگوئيم، يكدفعه مى‏بينيم دسته‏ها به راه افتاد و هى شركت واحد، چهار هزار نفر مى‏خواهد بياورد و چه چند هزار نفر . مگر دعوا دارى آقا؟ شركت واحد با ما، شما شركت واحد را چاقو را از سرش بردار اگر همه نيامدند اينجا، همه مى‏آيند اينجا و براى ما مجتمع مى شوند. با زور يك مملكتى را مى‏خواهيد اداره كنيد؟ والله با زور نمى شود.

تعطيل اجبارى روز جمعه وسيله‏اى براى افساد جوانان.

يك قدرى اصلاح كنيد خودتان را، يك قدرى اوضاع خودتان را درست بكنيد، حالا ما وقتى مى‏آييم سراغ اصلاحات، آقايان اصلاحات كردند، يكى از اصلاحات بزرگ آقايان تعطيل جمعه است. شما ملاحظه كنيد اين مطلبى كه من عرض مى‏كنم، به همه ايران موظفيد برسانيد، به همه ايران موظفيد برسانيد، تعطيل جمعه بازور، بى‏خواسته، اصناف بيچاره گرسنه - عرض مى‏كنم - كه اگر تعطيل نكنند هشتاد تومان جرم يا چند تومان جرم، اينطور چيزها،با باز بودن مراكز فساد. سينماها مجبورند باز باشند، تئاترها بايد باز باشند، گويند مراكز فساد ديگر هم بايد باشد، من اسمش را نمى‏برم ولى اينكه عرض كردم در روزنامه بود، از صبح تا عصر اينها بايد باز باشند، اصناف بسته، بازار بسته، فردا سراغ قم هم مى‏آيند گفته بودند كه قم هم از ما خواسته‏اند، همان خواسته‏اى كه تهران خواسته بودند، قم هم بيچاره‏ها خواسته‏اند. اين خواسته‏ها را همه از صبح كه چشمشان را از خواب باز مى‏كنند ببينند آيا كجا خواسته‏اند؟ فوراً مى‏نويسند فلان خواسته آن روزنامه هم شروع مى‏كند به نوشتن. اين روزنامه‏ها خائنند به مملكت ما بعضى‏شان، يك جمعه تعطيل، يك جوان‏هاى اول شباب و باز بودن مراكز فساد، تهيه كردن عيش و نوش براى آنها هر طور، بعد از 10 سال ديگر يك جوان سالم براى اين مملكت باقى نمى ماند، خدا خائن را لعنت كند، يك جوان سالم براى شما باقى نمى‏ماند، تمام به مراكز فساد كشيده مى‏شوند.

من به شما آقايان توصيه مى‏كنم برسانيد به اين مملكت، برسانيد به همه اطراف اين مملكت كه آقا در مقابل يك همچنين كارى كه جوان‏هاى شما را دارند فوج فوج از دستتان مى‏گيرند ، مجامع دينى

صحيفه نور جلد 1 صفحه 100

درست كنيد. در جمعه‏ها كه آنها ميخواهند شما را به مراكز فساد بكشند، مجامع تبليغاتى درست كنيد،مردم را دعوت له به دين بكنيدمصالح روز را به مردم بگوئيد، مفاسد روز را به مردم بگوئيد. موظفيم ما به اين معنا، بايد اين كار بشود، اگر اين كار نشود از دست‏برند جوان‏هاى شما را. براى جوان‏ها يك مراكزى درست كنيد كه در آنجا تبليغ بشوند آنها، گفته بشود مطالب، مفاسدى كه در اين مملكت واقع مى شود گفته بشود، تا اندازه‏اى كه سازمان مى‏گذارد.

والا اين تعطيل جمعه الزامى براى استراحت اين طبقه زحمتكش نيست، براى اين است . حالا شايد هم ان شاءالله مقصدشان اين نباشد لكن طبعاً اينطورى است، طبعاً اينطورى است كه اگر چنانچه مراكز فساد را باز گذاشتند و مجامع عمومى هم بسته شد طبعاً اينطورى است كه كشيده مى‏شوند به مراكز فساد. الان شما حتماً بدانيد كه در اين دو سه هفته اى كه تعطيل را انجام دادند و بيچاره مردم را از اين بيچاره ترخواهند بكنند،اين ميوه‏هاى مردم، فاسد مى‏شود، اين گرسنه‏هاى بيچاره يك روز بايد بروند نان پيدا كنند، ندارند.

علاوه بر اين معنا شما برويد ملاحظه كنيد ببينيد كه دريك ماه پيش از اين تا حالا سينماها چقدر فرق كرده است، شايد با سينماها يك بست و بندى در كار باشد، شايد،آنهائى كه تبليغ اينگونه مطالب را مى‏كنند براى مراكز فساد، يك چيز حق حسابى ميگيرند براى اينكه اين كار را بكنند والا آدم عاقل، اول انسان بايد يك چيزى تهيه كند براى اين ملت،يك چيز سالم،تفريح سالم اينها بهتراست يا اينكه اينها را به فساد مى‏كشد؟ يك تفريح صحيح شرعى، يك تفريح سالم صحيح اول براى اينها درست سسكنيد بعد درها را ببنديد تا اين بيچاره‏ها راه بيفتند طرفش . آن كار را شما نكرديد، مراكز فساد را باز گذاشتيد و در دكان‏ها راهم بستيد، اين اگر سوءنيت هم نداشته باشيد طبعاً اينطور مى‏شود و اگر سوءنيت نداريد حالا من به شما رساندم مطلب را. اگر بعد از اين گفته من و رسيدن به آنها،مراكزى كه اين كارها را انجام مى‏دهند باز هم به قوت خودش باقى باشد، سوءنيت دارند، معلوم مى‏شود سوءنيت دارند، معلوم مى‏شود باز يك دستور تازه رسيده است.

خداوندا! بيدار كن اينها را. خداوندا! دشمنان اسلام را ذليل كن. خداوندا! سران ممالك اسلامى را به وظايف خودشان آشنا كن. خداوندا! دست استعمار را قطع كن. خداوندا! دست كسانى كه از طريق استعمار مى‏خواهند اين مملكت را ببرند، قطع كن.

والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته


previos page menu page next page