نام كتاب: چهل حديث، سيره تقوى
نام نويسنده: محمود شريفى
شناخت اجمالى امام (عليه السلام)
حضرت امام محمد تقى - جواد الائمه - (عليه السلام) در دهم ماه رجب سال 195 هجرى در مدينه متولد شد و در آخر ماه ذى القعده 220 ه‍ در سن 25 سالگى در بغداد به شهادت رسيد. مرقد پاك آن حضرت كنار جد بزرگوارش حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) در كاظمين مى باشد.
پدرش حضرت امام رضا (عليه السلام) بود و مادرش سبيكه يا ريحانه نام داشت. هشت سال از عمر حضرت در حيات پدر و دوره امامتش 17 سال و مقارن با حكومت ماءمون و معتصم عباسى بود.
ماءمون امام را به بغداد دعوت كرد و دخترش را به عقد او در آورد. با مرگ ماءمون حضرت به مدينه برگشت ولى مجددا معتصم آن حضرت را به بغداد فرا خواند و سپس او را مسموم نمود.
مقدمه
امام سجاد (عليه السلام) فرمود:
الا و ان ابغض الناس الى الله من يقتدى بسنة امام و لا يقتدى باءعماله.(1)
هشدار كه منفورترين مردم نزد پروردگار، كسى است كه شيوه امامى را پيروى كند ولى از سيره عملى او پيروى ننمايد.
براى ((چگونه بودن)) نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان چنان روشن است كه نيازى به بيان و توضيح نيست.
آنچه در اين الگوگيرى و اسوه يابى و تاءسى به اخلاق اولياء كارساز است، آشنايى با جزئيات صفات و رفتار آن حضرات است، نه كليات. خوشبختانه در كتب حديث و سيره، نمونه هاى رفتارى پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئى آمده است كه آشنايى با آنها بسيار سودمند است و گامى جهت خودسازى و تعالى بخشيدن به جامعه است.
انسان در ديد ژرف نگر، اسلام، بيابانگردى سرگردان و گمگشته اى در تاريكزار زندگى نيست. او كشتى شكسته اى شور بخت و نااميد و و اسير موجهاى بيم زا و هراس آفرين نمى باشد.
بلكه موجودى مسؤ ول است كه با مقصد و مقصودى مشخص، با زاد و توشه اى كامل و راهنمايانى درونى و برونى به سفرى پرداخته كه از صحراى عدم آغاز مى شود و تا بار يافتن به لقاء الهى ادامه دارد.
تمامى نيروهاى خلقت، انسان را در اين سفر صادقانه يارى مى كنند و خدا با لطف بيكران خويش به هدايت او از راههاى گوناگون پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهيا كرده است.
انسان براى به دست آوردن نيك بختى خويش و سعادتمندى جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگى خويش بكار گمارد.
اسلام عزيز براى پاسخ ‌گويى بدين سؤ ال بسيار اساسى دو شيوه را دنبال نموده است:
الف: بيان احكام و دستورهاى زندگى از آغاز تا فرجام
ب: ارائه الگوهاى تربيتى و نمونه هاى عينى كمال
بر اساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاى والا سخن به ميان آمده است، و از جنبه هاى الگويى آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تاءسى بجويند.
در مكتب حياتبخش تشيع (اسلام راستين) معرفى اين الگوهاى الهى گسترده تر است و پيشوايان معصوم كه بهترين اسوه ها و الگوهاى زندگى هستند فرا روى چشمان باز و دلهاى آگاه قرار دارند تا آنانكه مسئوليت الهى و رسالت انسانى خويش را درك كرده اند و تصميم براى رسيدن به چكادهاى فرازمند فضيلت و كمال دارند با درس گرفتن از آنان زيستنى شرافتمندانه كه سعادت دنيا و آخرت را تاءمين مى كند در پيش ‍ گيرند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السلام)، اسوه بشريت اند و تبعيت عملى از آنان رهنمون كمال جويان است.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
ادبنى ربى فاحسن تاءديبى،(2) خداوند مرا تاءديب كرده و ادبم را نيكو ساخته است.
ويژگى سيره معصومين در اين است كه مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمينان مى توان از آن پيروى كرد.
اكنون به عنوان نمونه اى از درياى مواج و گرانقدر روايات، چهل حديث از سيره هر يك از معصومين (عليهم السلام) به پيشگاه امت اسلامى عرضه مى شود. اميد كه همه ما را چراغ راه و ره توشه سفرى باشد براى رسيدن به سعادت دنيا و نيك بختى آخرت.
در اين چهل حديث، با شمه اى از روشها و اخلاقيات و ويژگيهاى سازنده و حياتبخش امام جواد (عليه السلام) آشنا مى شويم. اميد است خداوند متعال توفيق بيشترر براى پيمودن راه آن بزرگوار را به همه ما عنايت فرمايد و كمك نمايد تا بتوانيم از فرهنگ غنى اهل بيت (عليهم السلام) بيشتر بهره بردارى نماييم.
فصل اول: ويژگيهاى امام جواد (عليه السلام)
1: الگوى امام جواد (عليه السلام)
قال الرضا على بن موسى (عليه السلام)
اءلحمد لله الذى جعل فى و فى اءبنى محمد اسوة برسول الله و ابنه ابراهيم.
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
ستايش، شايسته خداوندى است كه در من و فرزندم محمد (امام جواد) شباهتى و الگويى از پيامبر و فرزندش ابراهيم را قرار داد.
دلائل الامامه: 200
2: نوزاد مبارك
عن يحيى الصنعانى قال:
دخلت على اءبى الحسن الرضا (عليه السلام) و هو بمكة و هو يقشر موزا و يطعمه اءبا جعفر (عليه السلام).
فقلت له: جعلت فداك هذا المولود المبارك؟
قال: نعم يا يحيى هذا المولود الذى لم يولد فى الاسلام مثله مولود اءعظم بركة على شيعتنا منه.
يحيى صنعانى گويد:
امام رضا در مكه بود. من بر او وارد شدم، در حالى كه او موزى را پوست مى كند و به امام جواد (عليه السلام) مى خورانيد. عرض كردم فدايت گردم اين است همان مولود مبارك؟ فرمود: آرى اى يحيى! اين نوزادى است كه پر بركت تر از او در اسلام براى شيعيان ما متولد نشده است.
كافى 6: 360 ح 3.
3: ويژگى امام (عليه السلام)
قال ابن صباغ المالكى:
صفته اءبيض معتدل نقش خاتمه: نعم القادر الله.
ابن صباغ مالكى مذهب مى گويد:
امام جواد (عليه السلام) ظاهرى سفيد و متناسب داشت و نقش انگشترش ‍ اين بود: خداوند توانمند شايسته اى است.
بحارالانوار 50: 15 ح 22
4: نوشته نگين امام (عليه السلام)
قال الطبرى:
كان له خاتم نقش فصه: العزة لله.
طبرى مورخ گويد:
امام جواد (عليه السلام) داراى انگشترى بود كه نقش نگين آن، چنين بود: عزت و بزرگوارى مخصوص خداوند است.
دلائل الامامه: 180
5: انگشتر امامت
عن محمد بن عيسى قال: سمعت الموفق يقول:
قدم اءبى جعفر الثانى (عليه السلام) و اءرانى خاتما فى اصبعه....
و كان عليه مكتوبا ((حسبى الله)) و فوقه هلال و اءسفله وردة،
فقلت له: خاتم منن هذا؟
فقلت له: و كيف صار فى يدك؟
قال لما حضرته الوفاة دفعه الى ثم قال لى: لاتخرج من يدك الا الى على النى.
محمد بن عيسى گويد:
از موفق پيشكار امام جواد (عليه السلام) شنيدم كه مى گفت: انگشترى در انگشت امام جواد (عليه السلام) بود كه به من نشان داد، بر آن نوشته بود ((حسبى لله)) يعنى خداوند مرا كافى است، بالاى آن هلالى بود و پايين آن گل بود. به امام عرض كردم انگشتر كيست؟
فرمود: انگشتر پدرم است. عرض كردم: چطور دست شماست؟ فرمود: هنگامى كه وفات او فرا رسيد آن را به من داد و بعد فرمود: به كسى جز فرزندم على آن را ندهم.
مكارم الاخلاق: 92
6: عظمت امام (عليه السلام)
قال الماءمون:
و اءما ابو جعفر محمد بن على (عليه السلام) قد اخترته لتبريزه على كافة اءهل الفضل فى العلم و الفضل مع صغر سنه، و الا عجوبة فيه بذلك، و اءنا اءرجو ان يظهر للناس ما قد عرفته مننه، فيعلموا اءن الراءى ما راءيت فيه.
ماءمون عباسى (ضمن پاسخ به ايرادهايى كه از او مى گرفتند) گويد:
امام جواد را كه من (براى دامادى خودم) برگزيدم براى برترى اوست بر تمام اهل علم و فضيلت با اينكه كم سن و سال است و شگفتيهايى در او وجود دارد، اميدوارم آنچه را من از او شناخته ام براى مردم آشكار شود و بدانند حق، همان چيزى است كه من درباره او اعتقاد دارم.
ارشاد مفيد: 621
7: لباس امام در نماز
عن على بن مهزيار:
راءيت اءبا جعفر الثانى (عليه السلام) يصلى الفريضة و غيرها فى جبة خز طاروى و كسانى جبة خز.
على بن مهزيار گويد:
امام جواد (عليه السلام) را ديدم كه نماز واجب و غير واجب را در لباس خز (3) طاروى (4) مى خواند و مرا هم جبه خز پوشاند.
وسائل الشيعه 3: 26 ح 2.
8: جايگاه امام جواد (عليه السلام)
كان يقول له الرضا (عليه السلام):
الصادق، و الصابر، و الفاضل، و قرة اءعين المؤ منين و غيظ الملحدين.
امام رضا (عليه السلام) اوصاف امام جواد را چنين بيان مى كرد:
او راستگو، صبور و بردبار، داراى فضيلت، نور چشم مؤ منان و مايه خشم كفار است.
مستدرك عوالم العلوم 23: 27
9: بى همتاى زمان
كان الناس يقولون فيه:
اعجوبة اهل البيت، نادرة الدهر، و بديع الزمان و عيسى الثانى و ذو الكرامات، و المؤ يد بالمعجزات و سلالة رسول الله...
مردم در مورد امام جواد (عليه السلام) چنين مى گفتند:
اعجوبه خاندان پيامبر، نادره روزگار، شخصيت بى همتاى زمان، عيساى دوم،دارى كرامات، تاءييد شده با معجزات و سلاله رسول خدا و....
مستدرك عوالم العلوم 23: 29
10: لقبهاى امام (عليه السلام)
قال ابن شهر آشوب: و اءلقابة:
المختار و المرتض، و المتوكل، و المتقى و الزكى و التقى و المنتجب و القانع و الجواد و العالم.
ابن شهر آشوب مى گويد:
لقبهاى امام جواد عبارت است از:
ممتاز و برگزيده، مورد پسند پروردگار، متوكل، پرهيزگار، پاك و پاكيزه، برگزيده، قانع، سخاوتمند و دانا.
بحارالانوار 50: 16 ح 24
11: آگاهى امام (عليه السلام)
قال الطبرى الامامى:
و عزم (الماءمون) على تزويجه ابنته و اجتمعت بنو العباس و ساءلوه ان لا يفعل ذلك، فقال لهم: هو - و الله - لاءعلم بالله و رسوله و سنته و احكامه من جميعكم.
طبرى شيعى گويد:
ماءمون تصميم گرفت دخترش را براى امام جواد (عليه السلام) تزويج كند، بنى عباس جمع شدند و از او خواستند تا اين كار را نكند. ماءمون در جواب آنان گفت: به خدا قسم او از همه شما نسبت به خدا و رسول خدا و سنت پيامبر و احكام الهى آگاهتر است.
عوالم العلوم 23: 525 ح 2.
12: قدر و منزلت امام (عليه السلام)
قال المفيد:
و كان الماءمون قد شغف باءبى جعفر (عليه السلام) لما راءى من فضله مع صغر سنه و بلوغه فى العلم و الحكمة و الاءدب و كمال العقل مالم يساوه فيه احد من مشايخ اءهل الزمان فزوجه ابنته ام الفضل و حملها معه الى المدينة، و كان متوفرا على اكرامه و تعظيمه و اجلال قدره.
مرحوم شيخ مفيد گويد:
ماءمون نسبت به امام جواد (عليه السلام) بى نهايت علاقه پيدا كرده بود، به خاطر برترى او در علم و حكمت و ادب و عقل كه هيچ يك از بزرگان زمانش با او هم طراز نبود، به همين جهت دخترش ام الفضل را به عقد او در آورد و او را همراه امام (عليه السلام) به مدينه فرستاد. ماءمون در احترام و اكرام و حفظ موقعيت امام بسيار كوشا بود.
ارشاد: 619
13: شبيه موسى و عيسى (عليه السلام)
قال الرضا (عليه السلام) لاصحابة:
قد ولد لى شبيه موسى بن عمران، فالق البحار و شبيه عيسى بن مريم قدست ام ولدته، قد خلقت طاهرة مطهرة.
امام رضا (عليه السلام) به اصحابش فرمود:
براى من فرزندى متولد شد كه شبيه موسى بن عمران است كه درياها را شكافت و مانند عيسى بن مريم كه مادرش مقدس و پاك و پاكيزه او را به دنيا آورده بود.
بحارالانوار 50: 15 ح 19
14: امام و شكاكان
قال ابن شهر آشوب:
و كان (عليه السلام) شديد الادمة فشك فيه المرتابون، و هو بمكة فعرضوه على القافه فلما نظروا اليه خروا لوجوههم سجدا ثم قاموا فقالوا:
يا ويحكم اءمثل هذا الكوكب الدرى و النور الزاهر، تعرضون على مثلنا؟
ابن شهر آشوب گويد:
امام جواد (عليه السلام) شديدا گندمگون بود. شكاكان در مورد او زمانى كه در مكه بود ترديد كردند و او را به قيافه شناسان عرضه كردند. هنگامى كه قيافه شناسان به او نگاه كردند به سجده افتادند سپس برخاستند و گفتند: واى بر شما! آيا اين ستاره درى و نور درخشنده را بر همانند ما عرضه مى كنيد؟
مناقب آل ابى طالب 4: 387
15: شفيع شيعه
عن النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) قال:
.... و اءن الله عزوجل ركب فى صلبه (الحسين (عليه السلام)) نطفة مباركة طيبة زكية مرضية و سماها محمد بن على (عليه السلام) فهو شفيع شيعته، و وارث علم جده، له علامة بينة و حجة ظاهرة.
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در ضمن حديثى طولانى فرمود:
خداوند بزرگ در صلب امام حسين (عليه السلام) نطفه بابركت و پاك و پاكيزه و پسنديده اى قرار داده و او را محمد بن على (عليه السلام) ناميده است كه او شفيع شيعيان، و وارث دانش جدش مى باشد،
او داراى نشانه اى آشكار و برهانى روشن است.
عوالم العلوم 23: 218.
16: فكر و عمل امام (عليه السلام)
روى اءنه حمل بز له قيمة كثيرة، فسل فى الطريق، فكتب اليه حمله يعرفه الخبر، فوقع بخطه:
ان اءنفسنا و اءموالنا من مواهب الله الهنيئة و عواريه المستودعة يمتع منها فى سرور و غبطة ياءخذ ما اخذ منها فى اءجر و حسبة فمن غلب جزعه على صبره حبط اءجره و نعوذ بالله من ذلك.
نقل شده است بارى قماش كه ارزش زيادى داشت براى امام جواد (عليه السلام) برده مى شد. در بين راه دزديده شد.
حامل بار جريان را به امام نوشت و خبر داد. امام (عليه السلام) با خط مباركش چنين نوشت:
جان و مال ما از موهبتهاى گوارا و امانتهاى سپرده خداوند است. هر چه را خواهد با مسرت و خشنودى از آن بهره مندمان مى كند و هر چه را بخواهد با اجر و پاداش مى گيرد، كسى كه بى تابى او بر صبرش غالب شود اجرش ‍ پايمال شده است و ما از اين به خدا پناه مى بريم.
تحف العقول: 726
فصل دوم: سيره عبادى امام جواد (عليه السلام)
17: نماز امام جواد (عليه السلام)
صلاة التقى (عليه السلام): اربع ركعات فى كل ركعة الحمد مرة و قل هو الله اءحد اربع....
و يصلى على النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) ماءة مرة ثم يساءل الله حاجته.
نماز امام جواد (عليه السلام) چنين است:
چهار ركعت در هر ركعت سوره حمد يك مرتبه و سوره توحيد چهار بار....
بعد از نماز صدبار صلوات بر پيامبر و خاندانش مى فرستد،
سپس از خداوند متعال حاجت خود را مى خواهد.
بحارالانوار 91: 191.
18: نماز اول ماه امام (عليه السلام)
كان ابو جعفر محمد بن على (عليه السلام) اذا دخل شهر جديد يصلى اءول يوم منه ركعتين:
يقراء فى اول ركعة الحمد مرة و قل هو الله اءحد لكل يوم الى آخره (يعنى ثلاثين مرة)
و فى اءول الركعة الاخرى الحمد و انا اءنزلناه مثل ذلك و يتصدق بما يتسهل، يشترى به سلامة ذلك الشهر كله.
وقتى اول ماه مى شد، امام جواد (عليه السلام) دو ركعت نماز مى خواند، در ركعت اول يك بار سوره حمد و سى بار سوره توحيد و در ركعت دوم سوره حمد و سى بار سوره اناانزلناه و بعد در حد توان صدقه مى داد و بدين وسيله سلامتى در همه آن ماه را مى خريد.
بحارالانوار 91: 381 ح 1
19: دعاى امام جواد (عليه السلام)
دعاء محمد بن على (عليه السلام)
اءللهم رب الاءرواح الفانية، و الاءجساد البالية، اءساءلك بطاعة الاءرواح الراجعة الى اءحبائها....صل على محمد و آل محمد و اجعل النور فى بصرى، و اليقين فى قلبى، و ذكرك بالليل و النهار على لسانى و عملا صالحا فارزقنى.
دعاى امام نهم (عليه السلام) چنين است:
اى خدايى كه پروردگار روحهاى فناپذير و جسمهاى پوسيده اى از تو مى خواهم بخاطر اطاعت روحهاى پاكى كه به دوستانشان بر مى گردند...بر پيامبر و خاندان او درود فرستى و نور را در ديدگانم قرار دهى (تا حقايق را ببينم) و يقين را در قلبم جايگزين كنى و ياد خود را شبانه روز بر زبانم جارى سازى و توفيق انجام كارهاى نيك را روزيم گردانى.
بحارالانوار 91: 189
20: دعاى قنوت امام (عليه السلام)
قنوت الامام محمد بن على بن موسى (عليه السلام)
اءللهم منائحك متتابعة و اءياديك متوالية و نعمك سابغة و شكرنا قصير، و حمدنا يسير و اءنت بالتعطف على من اعترف جدير....
خدايا بخششهاى تو پشت سرهم، نعمتهاى تو پياپى، نعمتهاى تو فراوان است.
سپاسگزارى ما نارسا و ستايش ما كم است و تو براى مهربانى نسبت به كسى كه به كوتاهى كردن خود اعتراف دارد سزاوارى.
عوالم 23: 211.
21: دعاى ديگر قنوت
و دعا (عليه السلام) فى قنوته:
اءللهم اءنت الاءول بلا اولية معدودة والاخر بلا آخرية محدودة، اءنشاءتنا لالعلة اقتسارا، و اخترعتنا لالحاجة اقتدارا، و ابتدعتنا بحكمتك اختيارا....
امام جواد (عليه السلام) در قنوت چنين دعا كرد:
خدايا! تو اولين هستى، نه اول بودن به شمارش و آخرين هستى نه آخرينى محدوديت پذير. ما را به وجود آوردى بى آنكه مجبور باشى و ما را اختراع كردى نه بخاطر نياز بلكه بخاطر توانمندى خودت و ما را با حكمت خويش ‍ و به اختيار از نيستى به وجود آوردى.
بحارالانوار 85: 225.
22: دعاى سفر امام (عليه السلام)
مناجاته (عليه السلام) بالسفر:
(بسم الله الرحمن الرحيم) اءللهم اريد سفرا فخرلى فيه، و اءوضح لى فيه سبيل الراى و فهمنيه، و افتح عزمى بالاستقامة، و اءفدنى جزيل الحظ و الكرامة، و الكرامة، و اكلاءنى بحسن الحفظ و الحراسة....
مناجات امام جواد (عليه السلام) در سفر چنين بود:
به نام خداوند بخشنده مهربان، خدايا من تصميم سفر دارم، آن را برايم خير گردان، راه راست و درست برايم روشن كن و به من بفهمان، و تصميم مرا با استقامت همراه كن، بهره و بزرگوارى فراوان نصيبم گردان، و مرا به بهترين وجه حفظ و حراست فرما.
مستدرك عوالم العلوم 23: 230.
23: تسبيح امام جواد (عليه السلام)
تسبيح محمد بن على (عليه السلام) فى الثانى عشر و الثالث عشر: سبحان من لايعتدى على اءهل مملكة،
سبحان من لايؤ اخذ اءهل الارض باءلوان العذاب، سبحان الله و بحمده.
تسبيح امام جواد (عليه السلام) در دوازدهم و سيزدهم ماه چنين بود:
منزه است خدايى كه بر اهل كشور و فرمانروايى خودش تجاوز نمى كند، منزه است خدايى كه زمينيان را به عذابهاى گوناگون مواخذه نميكند، منزه است خداوند يكتا و حمد و ستايش مخصوص اوست.
بحارالانوار 94: 207
24: حرز امام (عليه السلام)
حرز للتقى (عليه السلام)
يا نور يا برهان يا مبين يا منير يا رب اكفنى الشرور و آفات الدهور و اساءلك النجاة يوم ينفخ فى الصور.
حرز امام جواد (عليه السلام) چنين است:
اى نور، اى برهان، اى آشكار، اين روشنى بخش!
مرا از بديها و آفات روزگار بازدار. از تو نجات در روز قيامت را خواهانم.
مجمع الدعوات: 60.
25: زيارت قبر پيامبر و فاطمه (عليه السلام)
قال عبد الله بن زرين:
كنت مجاورا بالمدينة مدينة الرسول (صلى الله عليه و آله و سلم) و كان اءبو جعفر (عليه السلام) يجيى ء فى كل يوم مع الزوال الى المسجد، فينزل فى الصحن و يصير الى رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) و يسلم عليه و يرجع الى بيت فاطمة فيخلع نعليه و يقوم و يصلى.
عبدالله بن زرين گويد:
من در مدينه الرسول مجاور بودم، امام جواد (عليه السلام) هر روز ظهر به مسجد مى آمد و در صحن پياده مى شد و به طرف قبر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى رفت و بر او سلام مى كرد و بعد به محل خانه فاطمه (س) بر مى گشت و كفشهايش را بيرون مى آورد و مى ايستاد و نماز مى خواند.
اثبات الهداة ج 6: ص 170 ح 6
26: پرهيز از سايه
عن قاسم الصيقل قال:
عن قاسم الصيقل قال:
ما راءيت اءحدا كان اءشد تشديدا فى الضل من اءبى جعفر (عليه السلام) كان ياءمر بقلع القبة و الحاجبين اذا اءحرم.
قاسم بن صيق گويد:
هيچ كس را (در حج) نديديم كه در مورد پرهيز از سايه مثل امام جواد (عليه السلام) سختگيرى كند.
او هنگامى كه محرم مى شد دستور مى داد كه قبه و دو پوشش را بكنند.
كافى 4: 435 ح 3
27: پياده روى در منى
عن على بن مهزيار قال:
راءيت اءبا جعفر (عليه السلام) يمشى بعد يوم النحر حتى يرمى الجمرة، ثم ينصرف راكبا، و كنت اءراه ماشيا بعد ما يحاذى المسجد بمنى.
على بن مهزيار گويد:
امام جواد (عليه السلام) را روز عيد قربان ديدم پياده راه مى رود تا سنگ به جمره بزند. سپس سواره بر مى گشت. او را مى ديدم كه هنگامى كه به مقابل مسجد منا مى رسيد پياده بود.
كافى 4: 486 ح 5.
28: پيروى از بنى هاشم
عن بعض اصحابه قال:
نزل اءبو جعفر (عليه السلام) فوق المسجد بمنى قليلا عن دابته حتى توجه ليرمى الجمرة عند مضرب على بن الحسين (عليه السلام) فقلت له: جعلت فداك لم ههنا فقال:
ان ههنا مضرب على بن الحسن (عليه السلام) و مضرب بنى هاشم و انا احب اءن اءمشى فى منازل بنى هاشم.
از بعضى از اصحاب امام چنين آمده است:
امام جواد (عليه السلام) اندكى بالاتر از مسجدى كه در منى هست از مركب خويش پياده مى شد و به طرف جمره جايى كه امام زين العابدين (عليه السلام) سنگ مى زد متوجه مى شد تا سنگ به جمرات بزند، من به حضرت گفتم:
فدايت كردم چرا اينجا پياده شديد؟ (و نزديك جمرات سواره نرفتيد) امام (عليه السلام) فرمود:
اينجا محل سنگ زدن امام چهارم على بن الحسين (عليه السلام) و بنى هاشم است و من دوست دارم قدم جاى پاى آنان بگذارم.
كافى 4: 586 ح 5
29: روش امام در طواف خانه
عن على بن مهزيار قال:
راءيت اءبا جعفرالثانى (عليه السلام) ليلة الزيارة طاف طواف النساء و صلى خلف المقام ثم دخل زمزم، فاستقى منها بيده بالدلو الذى يلى الحجر و شرب منه، و صب على بعضى جسده ثم اءطلع فى زمزم مرتين و اءخبرنى بعض اءصحابنا: اءنه رآه بعد ذلك بسنة فعل مثل ذلك.
على بن مهزيار گويد:
امام جواد (عليه السلام) را شب زيارت ديدم كه طواف نساء را انجام داد و پشت مقام حضرت ابراهيم نماز خواند، سپس داخل زمزم شد و با دست مباركش با دلو نزديك حجرالاءسود آب برداشت و از آن نوشيد و از ان آب بر بدنش ريخت، سپس دوباره به زمزم رفت. و از ديگر اصحاب هم شنيدم كه سال بعد هم حضرت را ديد كه همينطور كرد.
كافى 4: 43 ح 3.
30: طواف وداع
عن على بن مهزيار قال:
راءيت اءبا جعفر (عليه السلام) فى سنة خمس عشرة و ماءتين ودع البيت بعد ارتفاع الشمس و طاف بالبيت يستلم الركن اليمانى فى كل شوط....
و راءيته فى سنة سبع عشرة و ماءتين ودع البيت ليلا، يستلم الركن اليمانى و الحجر الاءسود فى كل شوط.
على بن مهزيار گويد:
امام جواد (عليه السلام) را در سال 215 (هجرى قمرى) ديدم كه بعد از بالا آمدن آفتاب، خانه خدا را وداع كرد، او كعبه را طواف كرد و ركت يمانى را در هر دور استلام (5) كرد، و در سال 217 هم ديدم كه شبانه خانه خدا را وداع كرد، و ركن يمانى و حجرالاسود را در هر دور استلام كرد.
كافى 4: 532 ح 3.
فصل سوم: متفرقه
31: ديدگاه امام (عليه السلام)
قال ابو جعفر (عليه السلام):
انى اذا اءردت الاستخارة فى الاءمر العظيم استخرت الله ماءة مرة...اءقول: اءللهم انى اءسئلك باءنك عالم الغيب و الشهادة، ان كنت تعلم اءن كذا و كذا خير لى، فخره لى و يسره، و ان كنت تعلم اءنه شر لى فى دينى و دنياى و آخرتى فاصرفه عنى الى ما هو خير لى و رضنى فى ذلك بقضائك فانكه تعلم و لا اءعلم و تقدر ولا اءقدر و تقضى و لا اءقضى انك علام الغيوب.
امام جواد (عليه السلام) فرمود:
من هنگامى كه تصميم مى گيرم در مساءله مهمى از خدا طلب خير كنم، صد بار از خدا طلب خير مى كنم و اين چنين مى گويم:
خدايا از تو خواستارم، تو از ظاهر و باطن آگاهى، اگر مى دانى كه فلان چيز براى من خير است پس آن را براى من برگزين و آسان گردان، و اگر مى دانى كه آن براى دين و دنياى من بد است پس آن را به چيزى كه براى من خير است تبديل كن و مرا به قضاى خودت راضى و خشنود كن، چون تو آگاهى و من ناآگاه، تو توانايى و من ناتوان، و تو حكمرانى و من حاكم نيستم، تو از غيبها نيز آگاهى.
محاسن برقى: 600.