گرز رستم گرو است عبارت مثلی بالا از نظر معنی و مفهوم واقعی ناظر بر عظمت شهر تهران است که از عصر قاجاریه و پایتخت شدن آن که رو به گسترش و بزرگ شدن گذاشت به کار میرفت ولی از نظر مجازی و استعارهای هنگامی مورد استعمال و استناد قرار میگیرد که مشکلات بزرگی در امر زندگی یا سایر امور مهم رخ دهد و بخواهند عظمت آن مشکل را بنمایند،
در آن صورت میگویند :
گرز رستم در اینجا گرو است،
یعنی : این مشکل علی رغم گفتهی شاعر« مشکلی نیست که آسان نشود » ، سنگلاخ ناهمواری است که برای تسطیع و هموار کردن آن « گاو نر میخواهد و مرد کهن »
چنانچه آن امر مهم در شهر تهران رخ داده و دفع و رفع آن خالی از اشکال نباشد اصطلاحا میگویند :
« اینجا تهران است، گرز رستم در اینجا گرو است »
اطلاع و آگاهی از ریشهی تاریخی و علت تسمیه این عبارت و اصطلاح مستلزم آن است که شهر تهران را بهتر بشناسیم تا بدان وسیله گرز رستم به دست آید .
قصبه تهران در شمال شهرقدیمی و تاریخی ری در میان انبوهی از جنگل که تا قلهی توچال را در برگرفته بود قرار داشت و جنگل مزبور به علت وفور حیوانات وحشی و شکاری به ویژه قرقاول و آهوی جنگلی به نام شوکا بهترین شکارگاه ساکنان ری قدیم بوده است که متاسفانه بر اثر عدم توجه و قطع بی امان درختان حتی یک اصله درخت جنگلی در کوههای شمیرانات دیده نمیشود و همه از بیخ و بن کنده شده به کلی محو و نابود گردیده است.
شهر تهران از زمان شاه طهماسب اول رونق و آبادی یافت زیرا چون جد اعلای صفویه سید حمزه در جوار حضرت عبدالعظیم مدفون است شاه طهماسب گاهگاه که به زیارت آن دو مرقد شریف میرفت حین عبور و مرور در حوالی تهران به شکار میپرداخت و رفته رفته به عمران و آبادی آن رغبت کرده در سال 961 هجری به فرمان او بارویی دورآن بنا کردند که شش هزار گام دورآن بود و به عدد سورههای مبارکه قرآن 114 برج برای بارو قرار دادند و در هربرجی یک سوره از قرآن مجید را دفن کردند. چهار دروازه برای شهر ساختند که در عصر قاجاریه به دروازه تبدیل یافت .
این نکته هم ناگفته نماند که چون خاک دور بارو کفایت ساختن قلعه و بروج را نکرد از دو چال خاک برداشتند (چال میدان و چال حصار) که از همان وقت این دو محل به این دو اسم موسوم شد .
تهران چند بازار دارد که از همه معروفتر و قدیمیتر بازار و سرای امیر از بناهای میرزا تقی خان امیرکبیر است. از چهارسوهای معروف تهران هم چهارسو کوچک است که به گفتهی شادروان عبدالله مستوفی :
« ... در زیر طاق چهار سو بزرگ تهران شکل یک گرز که خیلی بزرگ و اغراق آمیز است از گچ ساخته شده و روی آن نوشتهاند گرز رستم. این اصطلاح قدیمی عوامانه شاید از این راه مصطلح شده باشد که طبقه عوام هروقت میخواستند از اشکال زندگی و عظمت تهران و اشخاص آن و حق حسابی که به عقیده آنها در آن رایج بود چیزی بگویند جملهی :
« اینجا را تهرانش میگویند ، گرز رستم در اینجا گرو است » را به کار میبستند . شاید افسانهای هم برای گرو بودن گرز رستم در تهران باشد که من نشنیده باشم ...»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)