No Llores Por Mi



Hay una cosa que te tengo que decir
mientras estabas lejos
otra estuvo aqui

Todo paso tan rapido
que ni cuenta me di
que cai en sus brazos
y de ahi no me fui

No te puedo mentir la quiero demasiado
Dificil esconder lo que me hace sentir
y sin estas palabras
yo me voy de aqui

No llores por mi
deja que me vaya
sin verte sufrir
sin verte sufrir

No llores por mi
otro encontraras
que te haga feliz
que te haga feliz

No te puedo mentir
la quiero demasiado
Dificil esconder lo que me hace sentir
y con estas palabras
yo me voy de aqui

No llores por mi
deja que me vaya
sin verte sufrir sin verte sufrir

No llores por mi
otro encontraras
que te haga feliz
que te haga feliz

No llores por mi
deja que me vaya
sin verte sufrir
sin verte sufrir








براي من گريه نکن




يه چيزي هست که من بايد به تو بگم :

وقتيکه تو اينجا نبودي

يه کس ديگه اينجا بود !


همه چيز خيلي سريع اتفاق افتاد

طوري که حتي خودم هم نفهميدم

که من چطور خودم رو در آغوش اون ديدم

و تلاشي براي خارج شدن ( از آغوشش ) نکردم


من نميتونم که به تو دروغ بگم ، من اونو خيلي دوسش دارم

خيلي سخته احساسي که اون به من مي بخشه رو پنهون کنم

و من ميخوام بدون هيچ حرفي

اينجا رو ترک کنم


براي من گريه نکن

اجازه بده که برم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم



براي من گريه نکن

تو هم يه کسي رو پيدا مي کني

که به تو حس سرزندگي بده

که به تو حس سرزندگي بده


براي من گريه نکن

اجازه بده که برم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم



من نميتونم که به تو دروغ بگم ، من اونو خيلي دوسش دارم

خيلي سخته احساسي که اون به من مي بخشه رو پنهون کنم

و من ميخوام بدون هيچ حرفي

اينجا رو ترک کنم


براي من گريه نکن

اجازه بده که برم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم



براي من گريه نکن

تو هم يه کسي رو پيدا مي کني

که به تو حس سرزندگي بده

که به تو حس سرزندگي بده


براي من گريه نکن

اجازه بده که برم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم

من نميخوام رنجيدن تو رو ببينم