با یه قامت شکسته، با نگاهی مات و خسته،

سرشو برده تو شونش، یه نفر تنها نشسته،

توی تنهاییش یه درده، جای پای قلبی سرده،

گل سرخی بوده اما، دیگه پژمرده و زرده،

فارغ از دیروز و فرداش، غرقه تو دریای درداش،

حسرتش یه عشق نابه، که وفا کنه به عهداش..