نازَكِ من
نازكِ من يادت نره حيثيت ترانه اي
براي زنده موندنم قشنگ ترين بهانه اي
تو قهوه زارِ چشم تو تموم هستيِ منه
با بودنت هيچ غمي نيست خلع لباس دشمنه
تو قصة يقين عشق تو خطِ دفتر مني
تو بُهت و ناباوري يام تو شكل باور مني
نازك من باهام بمون جام نذاري تو اين قفس
خنجرا لُختن به خدا تنم مي يفته از نفس
تو مشق انتظارمو واژه به واژه بنويس
تقسيمِ درده اسم اون جونِ چشات جريمه نيس
چيزي نمونده اُسوة شكنجه و عذاب بشم
سهم من از تو اينه كه قطره به قطره آب بشم
نگو كه سرفه هاي من مال جراحت صداس
حقيقت تلخ و بگو دروغگو دشمن خداس
نازك من تُو شونة نجيب شهراي مني
هنوز واسم تقدس زلالِ عاشق شدني
تويي سكوت هق هقم تو اوج بي ترانگي
تو واژة شكفتني تنديسِ شاعرانگي
تو مشق انتظارمو واژه به واژه بنويس
تقسيم درده اسم اون جون چشات جريمه نيس
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)