احسان و نيكى منش نيكان
اَلاْ يثارُ شيمَةُ الاَْبْرارِ
از خودگذشتگى ، روش نيكان است .
پاسخ نيكى
اِذا اُسْدِيَتْ اِلَيْكَ يَدٌ فَكافِئْها بِما يُرْبى عَلَيْها
هر گاه دست احسانى به سوى تو دراز شد آن را با احسانى افزون تر، پاداش ده
تشويق به احسان
اَحْسِنْ كَما تُحِبُّ اَنْ يُحْسَنَ اِلَيْكَ
[به ديگران ] نيكى كن ، چنان كه دوست مى دارى به تو نيكى شود
راه بازداشتن بد كار
اُزْجُرِ الْمُسِى ءَ بِثَوَابِ الُْمحْسِنِ
با پاداش به نيكوكار، بدكار را از بدى بازدار.
احسان فراگير
اَلُْمحْسِنُ مَنْ عَمَّ النّاسَ بِالاِْحْسانِ
نـيـكـوكـار [واقـعـى و كـامـل ] كسى است كه به همه مردم نيكى كند(و احسانش را از هيچ كس دريغ نورزد)
بهترين احسان
خَيْرُ الْبِرِّ ما وَصَلَ اِلَى الُْمحْتاجِ
بهترين احسان [مالى ] آن است كه به نيازمندِ به آن برسد
برترين كار نيك
اَفْضَلُ الْمَعْرُوفِ اِغاثَةُ الْمَكْهُوفِ
با ارزش ترين كارهاى نيك ، فريادرسى ستم ديده است
احسان در مقابل بدى
عاتِبْ اَخاكَ بالاِْحْسانِ اِلَيْهِ، وَارْدُدْ شَرَّهُ بِالاِْنْعام عَلَيْهِ
برادرت را با نيكى كردن به او، سرزنش كن ، و آزارش را با انعام پاسخ بده
منت گذاشتن
اَلْمَنُّ يُنَكِّدُ الاِْحْسانَ
منت گذارى ، [وزن ] احسان و نيكى را سبك مى كند.
استقامت بر نيكى ها
لا يُزَهِّدَنَّكَ فِى الْمَعْرُوفِ مَنْ لا يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ
يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لا يَسْتَمْتِعُ بِشَىْءٍ مِنْهُ وَ قَدْ
تُدْرِكُ مِنْ شُكْرِ الشّاكِرِ اَكْثَرَ مِمّا اَضاعَ الْكافِرُ.
هـرگز ناسپاسى افراد از انجام دادن كار نيك دلسردت نكند، كه كسانى نيز هستند كه بى هيچ بهره يا منتى ، سپاست مى گويند، و چه بسا كه از سپاس
سپاسگزاران بيش از آنچه ناسپاس ، تباه ساخته ، بهره مند شوى
احسان كامل
اِكْمالُ الْمَعْرُوفِ اَحْسَنُ مِنِ ابْتِدائِهِ
به انجام رساندن نيكى بهتر از آغازيدن آن است .
نشانه نيكوكار
اَلُْمحْسِنُ من صَدَّقَ اَقْوالَهُ اَفْعالُهُ
نيكوكار كسى است كه كردار او گفتارش را تصديق كند
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)