ربى‏يهودا با اين‏كه درعصر صلح وآشتى زندگى مى‏كرد و با حكمرانان وصاحب‏منصبان روابط بسيارخوبى داشت،احساس مى‏كرد كه اين‏آرامش و سكوت طولى نخواهد كشيد و اجراى طرح اعمال فشار براى ادامه يادگيرى تورات، آن را از بين خواهد برد. از آن‏جا كه دستگيرى او موجب مى‏شد كه مردم پس‏ازمدتى، تورات‏را به‏فراموشى بسپارند، تصميم‏گرفت كه عليه ممنوعيت پذيرفته‏شده ثبت و حفظ شريعت شفاهى برآشوبد و به نگاشتن اثرى كه نكات اصلى شريعت شفاهى را در برداشته باشد، بپردازد. به اين ترتيب، او در واقع موفق شد اثرى را بيافريند كه از نظر اهميت، در درجه دوم، پس از خود تورات قرار دارد؛ يعنى ميشنا