مهمان اولین دوره صندلی داغ Ahmadreza_b (مدیر فنی انجمن )

[sorna]

درود بر شما آقا کاظم
با کمال میل به سوالات شما پاسخ خواهم داد

1- ببینید به نظرم اگه آدم گرسنه باشه که نمیفهمه چی به چیه، هرچی بگذارن جلوش میخوره قورباغه که سهله کرم و سوسک هم شاید بخوره!! ولی خوب وقتی یک مقدار رفع گرسنگی شد دیگه قورباغه را با متعلقات دور خواهم ریخت حتی اگر اصفهانی باشم

2- خوب آقا کاظم شما میگین چیکار کنم وقتی خانومم دوست نداره کله پاچه بخوره و من هوس کردم کله پاچه بخورم؟؟ اما خوب شما هم راست میگید شاید فرستادمش خونه مامانش و بعد با خیال راحت کله پاچه خردم

3-خوب بله، یک راهش اینه که مقدار زیادی قرص به ایشون بدم بخورن و بعد خودم همون موقع خودم را میکشم اینجوری اول من میمیرم و بعد از مدتی طرف میمره!!
نه خوب سعی میکنم قوی باشم ولی خوب تحمل من هم حدی داره! اگه این همه موقعیت یک شبه از دست بره شاید هرکس جای من باشه خودکشی کنه
به نظر من انسان ها (اکثر قریب به اتفاق) نه ظرفیت پیشرفت ناگهانی دارن نه شکست ناگهانی شما تصور کنید تفاوت بین دو نفر را که یکی در عرض یک ماه میلیاردر شده و کسی که برای ذره ذره مالش زحمت کشیده. خوب منم اگه یک شبه همه پول دار بشم یا اینکه همه چیزمو از دست بدم مطوئنم خودم را گم خواهم کرد.

4- خوب درست نمیدونم ولی برای عقایدم احترام قائلم شاید کوتاه نیومدم

5- خوب راستش نه، کار که عار نیست که! ولی خوب چرا از بعضی شغل های پول مفت بگیری خیلی بدم میاد. هر کس برای پولش باید زحمت بکشه و هر نوع کاری باشه مهم اینه که طرف خودش پاک باشه

6- خوب چرا، ببینید گاهی دو نفر که میخوان با هم آشتی کنن روشون نمیشه پا پیش بگذارن. اینجوری. ولی خوب راه خاصی نه به نظرم نمیرسه مگر اینکه مثلاً یکجوری با هم روبروش کنم دقیقاً نمیدونم و دوست هم ندارم دخالت کنم اگه بدونم خودشون تمایل ندارن

7- چی بگم قصه بلد نیستم (اسمشون چرا بلدم) شنگول و منگول، خاله قل قله زن، نمکی و روباه و زاغ که این آخری را بابام خیلی برام تعریف میکرد. ولی نگران نباشید اگه خواستم برای نوه هام قصه بگم از خودم یه چیز سرهم میکنم انقدر میگم تا خوابشون ببره

8- همشون خوبن. ولی بازم به نظر من بچه آدم پاره تنش و عزیزترین کسش خواهد بود.

9- خوب آخه نشنیدم من تاحالا نوشابه بیارن ولی خوب خودم قهوه را به چایی ترجیح میدم ولی گویا رسمه که چایی بیارن پس همون چایی میخوریم اونجا

10- اول یک پرانتز کوچیک اینکه از نظر من روند ازدواج اینجوره --> آشنایی --> علاقه نسبی --> تفاهم --> علاقه کامل (فکر کنم همون عشق) خوب پس به این ترتیب تو مرحله اول آقا مسعود تشریف بیارن مشکلی نیست همه چیز بستگی به نظر اون دختر داره که چه کسی را انتخاب کنه، چون دیگه اینجا حق انتخاب با اون دختره و من حق ندارم دخالت کنم. پس کار خاصی انجام نمیدم


ممنون از پرسش های جالبتون آقا کاظم

همواره پیروز باشید :وی

درود خدمت شما اقا احمدرضا گل وبا عرض معذرت که وقت گران بهای شمابزرگوار رو می گیرم

1-خوب حالا قورباغه حلال یا نه.آقا من گفتم توی فرانسه هستید نه بالای کوه قاف که چیزی برای خوردن پیدا نکنی اصفهونی پول داده به قورباغه باید بخوره گناه (ستاره ،امید وخانمتون )چی که باید قورباغه خورشون کنی

2-خوب

ازدواج اینجوره --> آشنایی --> علاقه نسبی --> تفاهم --> علاقه کامل

توی این مراحل نرفتی کله پاچه بخوری حالا دکش می کنی خونه باباش به خاطرکله پاچه وای وای وای از شما بعیده

3-یه شبه بدون ازدواج بابا بشی چه احساسی بهت دست می ده

4-بیچاره ستاره خانم چی می کشه بین شما وشوهرش

5-پس بگو به پولدار جماعت دختر نمی دم چون تمام پولدارها با پول این وان پولدار شده اند

6-دو نفر کتک کاری کنن میری انها رو از همدیگه سوا کنی یا نه

7-خوب خوابشون برد وشب نخوابیدن چکار می کنی

8-اگه یکی از بچه هات مثل اقای گرفتار صاحب 9تا بچه سالم شد به ان چطوری کمک می کنی

9-خوب چایی توی اوایل قرن بیستم امده ایران پس رسم زیاد دیرینی نمی تونه باشه اگه نوشابه اورد دوست داری چه رنگی باشه

10-یعنی برای دک اقا مسعود وجلب نظر دختره هیچ کاری نمیکنی و همه چی رو می سپاری به سر نوشت از شما بعید چنین کاری



بازم ازشما معذرت میخواهم اگه توی سوال ها جسارتی کردم امیدوارم که شما با بزرگواریتون من ببخشید

موفق باشید