به گزراش خبرنگار ديپلماسي عمومي و جنگ نرم خبرگزاري فارس، انديشكده "رند " در گزارش "آينده هسته‌اي ايران و گزينه‌هاي سياسي پيش روي آمريكا " به برسي نحوه جلوگيري ايران از استفاده سلاح هسته‌اي و دكترين نظامي ايران در جنگ نامتقارن پرداخته است.

بخش هشتم:

* جلوگيري از حمله ايران (پس از دست‌يابي به سلاح هسته‌اي) به آمريكا و متحدانش در منطقه بستگي به يادآوري هزينه‌هاي اين كار به ايران و كاهش منافع احتمالي و رويكرد منطقي ايران در محاسبه سود و ضرر آن دارد

- بازداشتن ايران از تبديل شدن به قدرتي هسته‌اي:
در صورتي‌كه ايران قادر به دستيابي به سلاح اتمي باشد، آمريكا بايستي راه‌هايي بيابد تا ايران را از حمله به آمريكا، نيروهاي نظامي آمريكا در منطقه و متحدان آمريكا در منطقه بازدارد. با توجه به نوشته‌هاي پيشين و درس‌هاي تاريخي اين درك كلي حاصل شده كه بازداري بستگي به اين دارد بتوانيم هزينه‌هاي استفاده از سلاح اتمي را به ايران يادآوري كنيم، منافع احتمالي استفاده از سلاح را كاهش دهيم و صد البته اراده لازم جهت مبادرت به اين اقدامات از خود نشان دهيم. موفقيت در بازداشتن ايران از ساخت سلاح بستگي كامل به اين مسأله دارد كه ايران در ارزيابي هزينه‌ها و منافع رويكردي منطقي داشته باشد. اين بخش با مقدمه‌اي درباره‌ چگونگي بازداشتن ايران از ساخت سلاح آغاز مي‌شود و طي آن شرحي از رفتار و برنامه‌ريزي نظامي ايران، راه‌هاي محتمل براي حل درگيري ايران و آمريكا، و سپس راه‌هايي براي حل معضل استفاده ايران از سلاح هسته‌اي ارائه مي‌شود. سپس رويكردهاي آمريكا براي بازداشتن ايران از كاربرد سلاح هسته‌اي عليه نيروي نظامي آمريكا و متحدان آمريكا در منطقه مطرح مي‌شود.

* رويارويي ايران با آمريكا همواره نه به شكل مستقيم، بلكه به شكل غيرمستقيم و با استفاده از عوامل نيابتي ايران عليه آمريكا در منطقه بوده است

- رفتار و برنامه‌ريزي نظامي ايران در تاريخ:
تاريخ نشان مي‌دهد كه جمهوري اسلامي ايران همواره از رويارويي نظامي مستقيم با آمريكا اجتناب كرده است و ترجيح داده از عوامل نيابتي خود عليه متحدان منطقه‌اي آمريكا سود ببرد تا بهانه‌اي براي كاربرد نيروهاي نظامي قدرتمند دست آمريكا ندهد. نخبگان ايراني از برتري نظامي آمريكا به خوبي آگاهند و به ويژه پس از اينكه آمريكا صدام حسين را در سال‌هاي 1991 و 2003 شكست داد بيش از پيش به اين برتري پي بردند.

* بيشترين احتمال جنگ بين ايران و آمريكا در خلال جنگ نفت‌كش‌ها بود

تنها زماني كه بيشتري احتمال جنگ و رويارويي مستقيم بين نيروهاي ايران و آمريكا پيش آمد طي جنگ نفت‌كش‌ها در خلال سال‌هاي 1988-1984 بود، اما اين برهه تاريخي را بيشتر از جهت تلاش ايران براي گسترش دامنه جنگ ايران و عراق به متحدان عراق و مجازات آن‌ها بابت پشتيباني از عراق مي‌شناسند.

* ايران با عوامل نيابتي خود مثل حزب‌الله در لبنان و گروه‌هاي ويژه عراق به آمريكا آسيب مي‌زند تا هم قدرتش را به آمريكا و در منطقه نشان دهد و هم بتواند نقش خود در اين اقدامات را انكار كند

ايران براي وارد آوردن ضربه‌هاي غيرمستقيم به منافع آمريكا از عوامل نيابتي خود چون حزب‌الله در لبنان و جيش‌المهدي و گروه‌هاي ويژه در عراق سود مي‌برد. حملاتي كه طي دهه 1980 به سفارت آمريكا و پايگاه نيروي دريايي آمريكا در لبنان صورت گرفت و كمك مرگبار اخير به شورشيان عراق و افغانستان براي درگيري با نيروهاي آمريكايي را مي‌توان به ايران نسبت داد. اين رويكرد به ايران امكان مي‌دهد هم به اهداف خود مبني بر منع آمريكا از حمله و گسترش نفوذ منطقه‌اي به هزينه آمريكا دست يابد، و هم دست داشتن در اين اعمال را انكار كند. علاوه بر اين، حملات سطح پايين و نامتقارن عليه نيروهاي آمريكا مانع از ورود به درگيري همه‌جانبه و بزرگ با اين كشور، كه قطعاً شكست ايران را در پي خواهد داشت، مي‌شود.

* استفاده عراق از سلاح‌هاي شيميايي در جنگ با ايران دكترين نظامي ايران را طوري شكل داد كه از جنگ با قدرتي برتر پرهيز كند و به تاكتيك‌هاي جنگي نامتقارن روي آورد

- دكترين نظامي ايران:
تجربه ايران طي جنگ ايران و عراق - جنگي ايستا و پرهزينه كه در آن عراق از سلاح‌هاي شيميايي و موشك‌هاي بالستيك عليه نيروها و شهرهاي ايراني استفاده كرد - دكترين نظامي كلي ايران را شكل داده است. ارتش ايران از رويارويي با دشمني قوي‌تر و مجهزتر پرهيز دارد. ايران در مقابل توانايي‌هاي نظامي برتر آمريكا، آن دكترين نظامي و توانايي‌هاي نظامي معمولي را به كار گرفته كه بر جلوگيري از حمله آمريكا، جذب حملات معمول آمريكا (به ويژه حملات هوايي)، و سپس مجازات متجاوز از طريق تاكتيك‌هاي نامتقارن تأكيد دارد.

* آرمان‌هاي اسلامي-شيعي و فرهنگ مقاومت و شهادت دكترين نظامي ايران را شكل داده و در حال حاضر اين كشور پيروزي‌هاي سياسي در مقابل آمريكا را ارج مي‌نهد

دكترين نظامي ايران را تا حدي انقلاب اسلامي-شيعي و آرمان مقاومت و شهادت شكل داده است. اما بر اساس اين واقعيت نيز هست كه حالا كه ايران نمي‌تواند در جنگي نظامي عليه آمريكا پيروز شود، با اعلام پيروزي‌هاي سياسي يا "نمادين " (مشابه پيروزي حزب‌الله طي جنگ با اسرائيل در تابستان 2006) هزينه‌هايي را به آمريكا تحميل مي‌كند.

* دكترين نظامي ايران با "پدافند عامل "، "پدافند غيرعامل " و "پدافند موزاييكي " كه دفاعي نامتقارن است شكل گرفته

دكترين نظامي ايران "پدافند عامل "، "پدافند غيرعامل " و "پدافند موزاييكي " را سرلوحه كار خود قرار داده. پدافند موزائيكي به دفاع نامتقارني اشاره دارد كه در مقابل حمله يك قدرت نظامي برتر به كار مي‌آيد. ايران براي به اجرا درآوردن اين دكترين، نيروهاي فرماندهي و نظارت و نيروهاي نظامي خود را در واحدهاي بسياري پخش كرده كه در صورت حمله هوايي يا زميني آمريكا، هر كدام توانايي اين را دارند به شكل مستقل وارد جنگ شوند.

* در ايران دو نيروي نظامي به موازات هم فعاليت دارند: ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران؛ هر دو در مقابل حملات خارجي از كشور دفاع مي‌كنند، اما سپاه امنيت داخلي را هم بر عهده دارد

- توانايي‌هاي معمول نظامي ايران:
ايران دو نيروي نظامي موازي را رهبري مي‌كند: ارتش، نيروهاي نظامي زميني، هوايي، دريايي كه تعدادشان بالغ بر 300 الي 400 هزار نفر است و وظيفه‌شان دفاع از وطن در مقابل تهديدهاي خارجي است، و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه وظيفه پاسداري از اصول انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي را بر عهده دارند. سپاه پاسداران، كه بالغ بر 125 هزار عضو (به علاوه 100 الي 300 هزار نيروي شبه‌نظامي بسيجي) دارد، نيروي امنيتي و اطلاعاتي غالب مسلط در داخل ايران است، اما وظيفه جلوگيري از حملات دشمنان خارجي و دفاع كشور را نيز بر عهده دارند.

* سپاه نيروهاي خود را دارد، مسئول اجراي دكترين نظامي نامتقارن است، نيروهاي موشكي نيز تحت فرماندهي سپاه است؛ در نتيجه، سپاه مسئول نيروهاي هسته‌اي نيز خواهد بود

سپاه نيروي زميني، هوايي و دريايي خود را رهبري مي‌كند و نيروهاي ويژه سپاه قدس نيز مسئول طراحي و اجراي دكترين نظامي نامتقارن ايران است. نيروهاي موشكي راهبردي و تاكتيكي ايران نيز تحت فرماندهي سپاه پاسداران است. با توجه به اينكه سپاه پاسداران نيروي نظامي و امنيتي اصلي ايران است، نقش مهمي در شكل بخشيدن به دكترين نظامي ايران ايفا مي‌كند، منابع بيشتري از ارتش دريافت مي‌كند، و نيروهاي موشكي ايران را نيز تحت فرمان دارد، مي‌توان نتيجه گرفت كه آنها مسئول نيروهاي هسته‌اي ايران، در صورت دست‌يابي به آن نيز خواهند بود.

* دكترين نظامي نامتقارن متكي به متحدان شورشي منطقه است و نيروهاي پيشرفته موشكي نيز هم در صورت جنگ و هم در دوران صلح، براي دريافت سهم مساوي از نفت و گاز در منطقه به كار مي‌آيند

نيروهاي نظامي معمول ايران شكل گرفته‌اند تا جلوي حمله آمريكا و اسرائيل را بگيرند. با توجه به اينكه نيروي هوايي/دفاع هوايي و نيروهاي زميني ايران آسيب‌پذير است، دكترين نظامي نامتقارن متكي به توانايي‌هاي متحدان منطقه و گروه‌هاي تروريست است. دكترين نظامي معمول ايران متكي به نيروهاي دريايي و نيروهاي پيشرفته موشكي است كه مي‌تواند در صورت درگيري نظامي از آن‌ها براي هدف قرار دادن نيروهاي آمريكا و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس استفاده كند. اين نيروها نيز براي دست‌يابي ايران به اهداف سياست خارجي طي دوران صلح (از جمله دريافت سهم "مساوي‌تري " از منابع نفت و گاز خليج فارس) مفيدند.

* از جمله توانايي‌هاي نيروي دريايي ايران در مقابل آمريكا بستن تنگه هرمز و بالا بردن بهاي نفت، و استفاده شناورهاي هجومي و زيردريايي‌هاي كوچك است

نيروي دريايي ايران و راهبرد آن طوري طراحي شده كه براي جلوگيري از حملات آمريكا هزينه‌هاي احتمالي اين كار را نشان دهد؛ از جمله كارهايي كه در اين راستا صورت مي‌دهد "بستن " تنگه هرمز است كه باعث به شدت بالا رفتن بهاي نفت و وارد آمدن آسيب‌هاي جدي به اقتصاد آمريكا، كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس، و دنياي صنعتي (از جمله متحدان آمريكا و رقبايش چون چين و ژاپن) مي‌شود. مضاف بر اين، ايران در پي استفاده از نيروهاي دريايي خود براي آسيب زدن به آمريكا و تحقير اراده سياسي آمريكا براي درگيري است. دكترين نظامي ايران متكي بر پايگاه‌ها و توانايي‌هاي نظامي معمول، و مهم‌تر از آن پايگاه‌هاي تسليحاتي نامتقارن، از جمله شناورهاي هجومي كوچك و زيردريايي‌هاي كوچك است.

* اولويت ايران در جلوگيري از حملات آمريكا استفاده از موشك‌هاي بالستيك در منطقه و موشك‌هاي سجيل و شهاب 3 براي اروپا است كه به ايران اعتبار قدرت نظامي بزرگ بخشيده است

اولويت برنامه ايران در جلوگيري از حملات آمريكا (يا اسرائيل) ذخيره روبه‌افزايش موشك‌هاي بالستيك است كه مي‌تواند تهديدي براي پايگاه‌هاي آمريكا در خليج فارس، عراق، و افغانستان؛ رقباي منطقه‌اي‌اش، مانند اسرائيل و عربستان سعودي؛ و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس كه پايگاه نيروهاي نظامي آمريكا هستند (مانند بحرين، كويت، و امارات متحده عربي) تلقي شود. علاوه بر اين، موشك‌هاي پيشرفته‌تري مانند شهاب 3 و سجيل فرصتي براي هدف قرار دادن بخش‌هايي از اروپا در اختيار ايران مي‌گذارد. اما، حتي اگر ايران هيچ علاقه‌اي براي هدف گرفتن اروپا نداشته باشد، مجموعه روبه‌رشد موشك‌هايش به آن اعتبار مي‌بخشد و اين كشور را در زمره قدرت نظامي "بزرگ " قرار مي‌دهد.

* برآورد وزارت دفاع آمريكا اين است كه ايران تا سال 2015 موشك قاره‌پيمايي مي‌سازد كه به آمريكا برسد

ايران پيگير دست‌يابي به توانايي موشك‌هاي بالستيك قاره‌پيما نيز هست و برآورد وزارت دفاع آمريكا از قدرت نظامي ايران اين بوده كه: "تا سال 2015، ايران احتمالاً مي‌تواند با كمك‌هاي خارجي كافي موشك‌هاي بالستيك قاره‌پيمايي را بسازد و آزمايش كند كه تا آمريكا هم مي‌رسند. "

* رزمايش‌هاي نظامي ايران فرصتي براي نمايش قدرت نظامي و اعلام توانايي عمليات مشترك براي شكست حملاتي موشكي دشمن با نهادهاي متفاوت است

- رزمايش‌هاي نظامي:
دكترين نظامي پدافند عامل، پدافند غيرعامل، و پدافند موزائيكي ايران با رزمايش‌هايي از جمله آسمان ولايت 2 نشان داده شده، كه در تاريخ نوامبر سال 2009 صورت گرفت و هدف آن حفاظت از ايران در مقابل حملات هوايي به تأسيسات هسته‌اي‌اش بود. رزمايش‌هاي نظامي مهم ديگر ايران (از قبيل رزمايش سپاه محمد رسول‌الله، رزمايش ضربت ذوالفقار، و رزمايش مدافعان آسمان ولايت) دكترين جلوگيري، جذب، و انتقام‌جويي را مشخص كرده و توانايي صورت اجراي عمليات مشترك با نهادهاي متفاوت را نشان داده است. به علاوه، ايران از هر فرصتي براي به رخ كشيدن توانايي‌هاي موشكي از طريق تكرار آزمايش موشك‌هاي متفاوت و موشك‌هاي آتش‌بار استفاده كرده است. هدف مشخص اين رزمايش‌ها اين است كه اقدامات متقابل دشمن يا سيستم‌هاي موشكي ضدبالستيك دشمن را مي‌توانند شكست دهند.

پايان بخش هشتم