صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 60

موضوع: زیبا سلام

  1. #21
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    امشب
    که ابرها در اغوش آسمان
    غلت می خورند
    و باد خود را به همه کوچه های هوس می ساید
    واپسین گام های بی رمقم
    تقارن خطوط خاک را به هم می ریزد
    وقتی تردید رفتن
    باور رسیدن را کودکانه به بازی می گیرد
    به سان شبح لرزانی
    بر مزار آرزوهایم از هوش رفتم
    و لبانم که شرم التهاب داشت
    برای بوسیدن پیشانی بلند انتظار تو
    ضربان اشارتی می شود
    تا معنی ام کنی
    گر چه تا چشم انداز همه اشاره ها
    نا مفهوم ام !
    باید بروم خودم را فراموش کنم
    تو را که نمی شود
    امشب
    که ابرها در اغوش آسمان
    غلت می خورند
    و باد خود را به همه کوچه های هوس می ساید
    واپسین گام های بی رمقم
    تقارن خطوط خاک را به هم می ریزد
    وقتی تردید رفتن
    باور رسیدن را کودکانه به بازی می گیرد
    به سان شبح لرزانی
    بر مزار آرزوهایم از هوش رفتم
    و لبانم که شرم التهاب داشت
    برای بوسیدن پیشانی بلند انتظار تو
    ضربان اشارتی می شود
    تا معنی ام کنی
    گر چه تا چشم انداز همه اشاره ها
    نا مفهوم ام !
    باید بروم خودم را فراموش کنم
    تو را که نمی شود
    امشب
    که ابرها در اغوش آسمان
    غلت می خورند
    و باد خود را به همه کوچه های هوس می ساید
    واپسین گام های بی رمقم
    تقارن خطوط خاک را به هم می ریزد
    وقتی تردید رفتن
    باور رسیدن را کودکانه به بازی می گیرد
    به سان شبح لرزانی
    بر مزار آرزوهایم از هوش رفتم
    و لبانم که شرم التهاب داشت
    برای بوسیدن پیشانی بلند انتظار تو
    ضربان اشارتی می شود
    تا معنی ام کنی
    گر چه تا چشم انداز همه اشاره ها
    نا مفهوم ام !
    باید بروم خودم را فراموش کنم
    تو را که نمی شود...
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #22
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    تورو من به چی تشبیه بکنم..

    تو مثل راز پاییزی ومن رنگ زمستانم
    چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
    تو مثل شمعدانی ها پراز رازی و زیبایی
    ومن در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم
    تو دریای ترینی ، آبی وآرام وبی پایان
    ومن موج گرفتاری اسیر دست طوفانم
    تو مثل آسمانی مهربان وآبی وشفاف
    ومن درآرزوی قطره های پاک بارانم
    نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته
    به فریادم برس ای عشق که من امشب پریشانم
    تو دنیای منی بی انتها وساکت وسر شار
    ومن تنها دراین دنیای دوراز غصه مهمانم
    تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور ونامعلوم
    ومن درحسرت دیدار چشمت رو به پایانم
    تو مثل مرهمی بر بال بی جان کبوتر ها
    ومن هم یک کبوتر تشنه باران درمانم
    بمان امشب کنار لحظه های بی قراریم
    ببین با تو چه روئیایی ست رنگ شوق چشمانم
    شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم
    هنوز ازعطر دستانت پراز شوق است دستانم
    تو فکر خواب گل هایی که یک شب باد ویران کرد
    ومن خواب ترا می بینم ولبخند پنهانم
    تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد
    ومن مرغی که ازعشقت فقط بی تاب وحیرانم
    تو می آیی ومن گل می دهم درسایه چشمت
    وبعد ازتو منم با غصه های قلب می سوزانم
    تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد
    ومن تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم
    شبست ونغمه مهتاب ومرغان سفر کرده
    وشاید یک مد کمرنگ ازشعری که می خوانم
    تمام آرزوهایم زمانی سبز می گردد
    که تو یک شب بگویی ، دوستم داری ، می دانم
    غروب آخرشعرم پراز آرامش دریاست
    ومن امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم
    به جان هرچه عاشق توی این دنیای پرغوغاست
    قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
    بدون تو شبی تنها وبی فانوس خواهم مرد
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #23
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    معشوق من دردی است نهفته در قلبم.درد دوری زهر تلخی بر چشمان منتظر نگاشته.درد دوری ناله
    خروشان و برق اسای وجود دلدارت را احاطه کرده.امشب کنار ساحل؛ دل برموجهای دریا سپردم .ساحل
    هم تشنه معشوقش بود تشنه دریا .او نزدیک دریا بود اما ناچار بود فقط محو تماشای او شود و منتظر
    موج خروشان تا بیاید و ساحل را در آغوش بگیرد.معشوق من ساحل و دریا هر ثانیه محو تماشای همند
    اما همیشه و هر لحظه در انتظار آغوشی گرم و دلنشینند.
    امشب انگار چنگ زدند بر دل بیتاب
    امشب انگار زهر زدنند بر دل بیمار
    .امشب انگار سخت گذشت بردل این یار
    انتظار شنیدن نجوای دل انگیز کلامت را نمیدانی چقدر لذت بخش و طنین انداز تصور میکنم.
    انتظار صدای پای تو را دارم تا مثل همین دریا ارام ارام نزد ساحل بیایی و بار دگر ساحل را در اغوش گرم
    خود بفشاری
    انتظار دارم ثانیه ها در گذر باشند و من محو تماشای چشمانت باشم و با دریایی از دلتنگی و باهزار هزار
    مهر و عاطفه به تو خیره شوم و عین دیوانه ها با دلی سرشار از عشق بار دگر گویم دوستت دارم
    انتظار دارم شب هنگام بر بالین تو آیم و بوسه ای از لبت بگریم و با نوازشی عاشقانه کنار تو با ارامشی
    عجین خفته و به رویاهای زیبا سلام گویم
    پس میگویم
    ای انتظارها تا کی ادامه خواهید داشت؟و آیا زمانی که به پایان رسیدید باز هم بهانه برای زیستن باقی
    خواهد ماند؟ __________________
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #24
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    بگين بباره باروون ... دلم هواشو كرده
    بگين تموم شدم من
    بگين كه بر نگرده
    بهش بگين شكستم بهش بگين بريدم
    نه اون به من رسيد و نه من به اون رسيدم
    ......
    برهنه زير بارون خراب و درب و داغون
    از ادما فراري از عاشقا گريزون
    بذار كسي نبينه
    غرور گريه هامو
    بذار كسي نفهمه غم تو خنده هامو
    .....
    يه دار سخت سختم
    يه باغ بي درختم
    نفرين خيس بارون سياه روز بختم
    تنم داره ميلرزه تو اين هواي هرزه
    گاهي نداشتن دل به داشتنش مي ارزه....
    __________________
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #25
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    اخه من هیچی ندارم که نثار تو کنم تا فدای چشای مثل بهار تو کنم
    میدرخشی مثل یک تیکه جواهر توی جمع
    من میترسم عاقبت یه روز قمارت بکنم
    من مثل شبای بی ستاره سرد وخالیم
    خوب میترسم جای عشق غصه رو یارتو کنم
    تو مثل غصه پر از خاطره هستی نمی خوام
    من بی نشون تو رو نشونه دارت بکنم
    تو که بی قراره دیدن شب و ستاره ای
    واسه دیدن ستاره بی قرارت بکنم
    مثل دریا بی قراری نمیتونی بمونی
    من چرا مثل یه برکه موندگارت بکنم
    من مثل شبای بی ستاره سرد وخالیم
    خوب میترسم جای عشق غصه رو یارت بکنم
    ..
    .
    تو بگو خودت بگو با تو بمونم یا برم
    اخه من هیچ نمیخوام که غصه دارتت بکنم
    __________________
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #26
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    من براي اين روزها اشك نمي ريزم، نه براي کارهاي جاهلانه

    نه براي حرفهاي عاشقانه

    من براي دلي اشك مي ريزم

    كه خود نميداند كدام محركها را به امانت گرفته است

    من براي خود اشك مي ريزم

    كه به دنبال محبت

    همه جا رفت،

    به همه سر زد و آخر آن را در جايي يافت كه گمان ميكرد

    آخر راه است

    من براي آن روزهايي اشك مي ريزم

    كه باورهايم را قاب گرفتم و در اتاق دلم آويزان كردم

    كه هر كسي به اين اتاق بيايد آنها را ببيند

    ببيند كه من براي خود چه خدايي ساختم

    ببيند كه " مطرب و درويش و حاجب را به اين درگاه را ه نيست"

    آري من آن حرفهاي شيرين را قاب كردم

    تا روزي آنها را به همه نشان دهم

    و
    بگويم من آن بهشت كوچك را يافته ام. . . .



    افسوس كه دير هنگاميست كه آن حرفها ديگر برايم تكرار نمي شوند،

    چه بايدكرد؟

    مرا چگونه ميخواستي؟

    چگونه مي بايد مي بودم تا از اين وسوسه ها در امان باشم؟

    من چه بايد مي كردم؟


    و اكنون ديرهنگاميست گويي بيهوده ميگريم . . . . . . . . . .

    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #27
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    مانده ام در تاریکی شب

    اشیان گرفته ام در تاریکی شب و تاب دیدن روز را ندارم. ...
    این مرد خود پرست
    این دیو. این رها شده از بند
    مست مست
    استاده رو به روی من و
    خیره در منست
    گفتم به خویشتن
    ایا توان رستنم از این نگاه هست؟
    مشتی زدم به سینه ی او.
    ناگهان دریغ
    ائینه ی تمام قد رو به رو شکست.
    (مصدق-خودشکن)
    امدم تو را ببینم ولی نشد
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #28
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    خسته ام میفهمید؟!
    خسته از آمدن و رفتن و آوار شدن.
    خسته از منحنی بودن و عشق.
    خسته از حس غریبانه این تنهایی.
    بخدا خسته ام از اینهمه تکرار سکوت.
    بخدا خسته ام از اینهمه لبخند دروغ.
    بخدا خسته ام از حادثه ساعقه بودن در باد.
    همه عمر دروغ،
    گفته ام من به همه.
    گفته ام:
    عاشق پروانه شدم!
    واله و مست شدم از ضربان دل گل!
    شمع را میفهمم!
    کذب محض است،
    دروغ است،
    دروغ!!
    من چه میدانم از،
    حس پروانه شدن؟!
    من چه میدانم گل،
    عشق را میفهمد؟
    یا فقط دلبریش را بلد است؟!
    من چه میدانم شمع،
    واپسین لحظه مرگ،
    حسرت زندگیش پروانه است؟
    یا هراسان شده از فاجعه نیست شدن؟!
    به خدا من همه را لاف زدم!!
    بخدا من همه عمر به عشاق حسادت کردم!!
    باختم من همه عمر دلم را،
    به سراب !!
    باختم من همه عمر دلم را،
    به شب مبهم و کابوس پریدن از بام!!
    باختم من همه عمر دلم را،
    به هراس تر یک بوسه به لبهای خزان!!
    بخدا لاف زدم،
    من نمیدانم عشق،
    رنگ سرخ است؟!
    آبیست؟!
    یا که مهتاب هر شب، واقعاً مهتابیست؟!
    عشق را در طرف کودکیم،
    خواب دیدم یکبار!
    خواستم صادق و عاشق باشم!
    خواستم مست شقایق باشم!
    خواستم غرق شوم،
    در شط مهر و وفا
    اما حیف،
    حس من کوچک بود.
    یا که شاید مغلوب،
    پیش زیبایی ها!!
    بخدا خسته شدم،
    میشود قلب مرا عفو کنید؟
    و رهایم بکنید،
    تا تراویدن از پنجره را درک کنم!؟
    تا دلم باز شود؟!
    خسته ام درک کنید.
    میروم زندگیم را بکنم،
    میروم مثل شما،
    پی احساس غریبم تا باز،
    شاید عاشق بشوم!!
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #29
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    رزیبا سلام
    باز از غم مینویسم ، از غم دلتنگی
    مینویسم که دلم هوایت را کرده است ، کاش تو را میدیدم ، به چشمهایت خیره میشدم و با تو درد دل میکردم .
    باز هم مینویسم از عشق تنها ،عشقی که با تو بود ، باز هم مینویسم از احساسی که من نسبت به تو بود .
    احساسی به لطافت دستهای مهربانت ، به پاکی قلبت و به قشنگی لحظه دیدار .
    حالا که دلتنگم ، حالا که بغض گلویم را گرفته و راهی جز اشک ریختن ندارم ،پس باز هم مینویسم از اشک.
    همان قطره پاکی که از چشمهای خسته ام سرازیر میشود ! قطره ای که از درون آن میتوان یک عالمه محبت و عشق دید.
    قطره ای که درونش دلتنگیست ، غم عاشقیست ، آری همان اشک ، همانی که در لحظه دیدار بر روی گونه هایم دیدی.
    پرسیدی که این چیست ؟ با اینکه میدانستم میدانی اشک است ، اما گفتم که چیزی نیست .
    با دستهای مهربانت اشکهای رو گونه ام را پاک کردی و مرا آرام کردی.
    برای نوشتن لحظه ای اشک ریختن باید صدها بار کاغذ سفید دفترم را پاره پاره کنم، آنگاه که از این احساس زیبا مینویسم چشمهایم شروع به اشک ریختن میکند ، اشکهایی که بر روی صفحه سفید کاغذ میریزد ! اما آیا کسی فهمید که اینها اشک است؟
    چرا اشک؟ دلم گرفته است به خدا دلتنگ یارم ! برای یک لحظه نگاه به چشمهایش.
    احساسی را زیباتر از اشک ریختن در لحظه های عاشقی ندیده ام ، اگرچه زیباست اما از درون تلخ تلخ است.
    باز هم مینویسم از اشک ، تا ببینی ، بخوانی و بدانی که طاقت یک لحظه دوری ات را ندارم.
    بازهم تنها آمد ، بازهم غم های تازه ، باز هم در کلبه ، این دفتر عشق تنها باز شود .
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #30
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    زیبا سلام
    می آیم روزی


    و حاصل صبرت را با کاسه ای از جنس


    بلور یکجا سر می کشم


    می آیم ، آری روزی


    و اگر انتظاری مانده باشد


    برای تو و همگان


    لبخند یخ بسته قالب میگیرم


    من هنوز در کنار توام


    آن که لیوان آب دردستش نگاه داشته


    منم


    تشنه نیستی ؟


    به خدا هر روز سایه هایت را رنگ می زنم


    اما هر بار که می آیم


    به قدمهایت زانو بخشم


    فاصله ای از تو پریده ، فریاد می زند :


    تو دیگر از پاره خط های قلبم دوری ، دووووووور !


    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/