خط توليد F-14 Aهاي ايراني در مراحل پاياني مونتاژ كه در كلورتون طي مي كردند به جز رنگ استتار، در نداشتن درب لوله سوختگيري هوايي جمع شونده با تامكتهاي نيروي دريايي ايالات متحده تفاوت داشتند.حذف اين درب به در خواست نيروي هوايي كه تجربه ايجاد خسارت به وسيله آن در حين پرواز داشت صورت گرفت.
چرا تامكت؟
از ديد بسياري از كارشناسان غربي ،عدم توانايي نيروي هوايي ايران براي جلوگيري از ***** هواپيماهاي شناسايي ميگ MIG-25R ،عمده ترين علت خريد F-14 از سوي دولت و نيروي هوايي ارتش ايران بود.اما واقعيت تا حدودي با اين باور تفاوت داشت. در اواخر دهه 1950 ،نيروي هوايي ايالات متحده با همكاري نيروي هوايي ايران پروازهاي شناسايي محرمانه اي را بر فراز خاك شوروي آغاز كرد ند. در ابتدا، هواپيكاهاي سبك و حتي هواپيماهاي ترابري براي اين كار مورد استفاده قرار گرفتند كه تعدادي از آنها توسط جنگنده هاي اتحاد جماهير شوروي ساقط شدند . پس از تحويل F-4 وسپس RF-4E به نيروي هوايي ماموريت هاي اكتشافي شدت بيشتري گرفت .
شوروي آشكارا نارضايتي خود و نگراني خود را در وارد شدن حجم عظيم تسليحات به ايران ابراز مي كرد و به همين علت پروازهاي شناسايي خود را بر فراز ايران آغاز نمود.
جنگنده رهگير هاي نيروي هوايي ايران و به ويژه F-4D تلاش زيادي براي دستيابي به فاكس بت هاي اكتشافي نمودند اما با توجه به مقدورات پروازي ميگ MIG-25 و مسيرهاي پروازي حساب شده آنها ،فانتوم هرگز به اين مهم دست پيدا نكرد.
شاه كه تمايل به درگيري مستقيم با شوروي نداشت و از طرفي پروازهاي جاسوسي طرفين شدت بيشتري يافته بود ،پيشنهاد داد كه اگر روس ها به همين رويه ادامه دهند ،پروازهاي مشترك نيروي هوايي ايران و ايالات متحده خاتمه يابد.اين پيشنهاد چندين بار مطرح و توسط آمريكاييها رد شد.پس از آن ،نيروي هوايي ايران ماموريت يافت در ازاي پرواز هر فاكس بت به ايران،دو پرواز بر فراز خاك شوروي انجام دهد. اما اين مبارزه راه به جايي نبرد وو تصميم بر آن شد كه مشكل به صورت اساسي حل شود .بايستي از پرواز م***** به خاك كشور جلوگيري ميشد ولي F-4 هاي مجهز به موشك هاي اسپارو ناتواني خود را در اين امر به فرماندهان نيروي هوايي اعلام كردند.
اسلحه پر قدرت تري مورد نياز بود!
نيروي هوايي ايران از چند سال پيش برنامه عظيم تجهيز و تسليح خود را به آخرين گونه تسليحات آمريكايي را آغاز كرده بود . با توجه به پيش آمدن رويدادهاي مزبور ،خريد يك جنگنده رهگير پيشرفته كه توانايي مقابله با تهديدهاي قابل پيش بيني تا حداقل 20 سال آينده را داشته باشد،مد نظر قرار گرفت.اين هواپيما مي بايست با استفاده از رادار و تسليحات قدرتمند و مداومت پرواز جنگي بالا توانايي پوشش به فضاي وسيع كشور را مي داشت.
رقابت بر سر گزينش :
در اوايل سال 1347 ،نيروي هوايي ارتش ايران تمايل خود را براي خريد جنگنده F-111 را به شركت جنرال دايناميكس اعلام كرد اما بارد اين درخواست از طرف پنتاگون ،وزارت دفاع آمريكا خريد 32 فروند مكدانل F-4D را به ايران پيشنهاد داد.در ادامه ،پنتاگون با توجه به تجربيات به دست آمده از جنگ ويتنام ،F-111B را براي استفاده به عنوان محافظ ناو هواپيمابر غير مناسب اعلام نموده و نياز به يك رهگير در يايي جديد اعلام كرد.
در جواب شركت هواپيماسازي «گرومن» طرح هواپيماي F-14 تامكت را ارايه كرد.اين طرح گوياي جنگندهاي بزرگ ،سريع و پر قدرت بود كه بال متغير آن براي افزايش مداومت پروازي انعطاف پذيري و مانور پذيري در نبردهاي هوايي عليه جنگنده هاي ريز نقش و چابك ميگ ،از 14 تا 68 درجه به طور خودكار حركت ميكرد .دماغه هواپيما طوري طراحي شده بود كه توانايي حمل رادار غول پيكر پالس -داپلر هيوز AN/AWG-9 را داشته باشد.اين جنگنده در بيشترين آرايش ،توانايي حمل 6 موشك هوا به هواي دوربرد هيوز AIM-54 فينيكس را داشت.موشك مزبور توسط نيروي دريايي ايالات متحده براي مقابله با بمب افكن هاي اتحاد شوروي (به عنوان بزرگترين تهديد براي ناوگان بزرگ ناوهاي هواپيمابر)سفارش داده شده بود . كار رادار AWG-9 و موشك فينيكس در واقع از چند سال پيش از روي ميز طراحان آغاز شده و زمان استفاده از فرا رسيده بود.رادار مزبور نه تنها توانايي شناسايي هدف از فاصله فوق دوربرد را داشت بلكه به صورت همزمان 24 هدف متحرك را مسيرياببي كرده و همزمان 6 موشك AIM-54 را به سمت آنه روانه ميكرد . اين رادار به جنگنده F-14 توانايي رهگيري موشكهاي كروز در ارتفاع پايين و اهداف بلند پرواز و پرسرعتي همچون MIG-25 را نيز ميداد.
به كارگيري تمامي اين قابليت ها در يك هواپيما ، براي نخستين بار در دنيا منجر به تولد يك «ابرجنگنده » شد.رهگيري كه توانايي مقابله با تقريبا تمامي تهديدهاي آن زمان را داشت.تامكت همچنين پيچيده ترين و گرانترين جنگنده ساخته شده تا آن زمان بود. در حين فرايند طراحي و ساخت تامكت ،رفته رفته مشكلات سر بر در آوردند ،افزايش هزينه ساخت (با توجه افزايش تورم)از جمله مشكلاتي كه سبب مباحثه و جروبحث هاي فراواني شد مبني بر اينكه جنگنده اي به اين گراني و پيچيدگي آيا اصلا مورد نياز است؟!!
به دنبال اين مناظره ها ،گرومن و نيروي دريايي آمريكا به عنوان دو ذينفع در اين پروژه ،براي ادامه حيات آن به پيدا كردن شريك ديگري براي تقسيم هزينه ها روي آوردند.
در آبان 1350 شركت گرومن نخستين تماس خود را با نيروي هوايي ايران بر قرار نمود كه به دنبال آن،در اسفند همان سال فرمانده وقت نيروي هوايي ،ارتشبد «حسن طوفانيان» براي اطلاع از جند و چون پروژه در جريان محرمانه ترين اطلاعات قرار گرفت. وي به عنوان مشاور نظامي شاه ،معاونت وزارت جنگ ورياست سازمان صنايع نظامي نيز را برعهده داشت .بااعلام نتايج سفر به شاه ،وي نيز تمايل خود را براي خريد جنگنده F-14 را اعلام داشت.
با اعلام ايين كه «F-14 همان جنگنده مورد نياز نيروي هوايي است» از طرف فرمانده نيرو ، نامه اي به پنتاگون براي گذراندن مراحل اداري خريد فرستاده شد،اگر چه نيروي هوايي به شركت مكدانل داگلاس نيز شانس ارايه محصول خود يعني F-15A ايگل را داد.
برای دیدن عکس در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی 640x435 پیکسل میباشد
يكي از نخستين خلبانان F-14 در ايران در باره ميزان علاقه مندي نيرئي هوايي به F-14 توضيح ميدهد :«چندين عامل براي گزينش F-14 به عنوان جنگنده مورد نظر داشتند ، با وجود اين كه مرز شمالي ما با شوروي و مرز با و جنوب غرب ما با عراق به وسيله كوهستان هاي مر تفع محافظت ميشد و به علاوه فرماندهي دفاع هوايي تعداد زيادي پدافند هوايي بر روي قله هاي متعدد براي پوشش بيشتر نصب كرده بودند ،اما كشوري با وسعت ايران هرگز نمي توانست نتها به پدافندهوايي متكي بتشد. تعدادقابل ملاحظه اي «نقطه كور »در كشور وجود داشت و البته گنبد سفيد ايستگا هاي راداري ما هدف خوبي حتي از فاصله 90 كيلومتري بودند.اطلاعات بدست آمده حاكي از آن بود كه شوروي در آغاز تهاجم حود به ايرا در ابتدا باد تمام قدرت در صدد انهدام اين مركز بر خواهد آمد.در جنوب ودر امتداد خليج هميشه فارس ايستگاهاي رادار ي ما به ايستگاههاي راداري آمريكا مجهز شده بودند كه حتي پس از ارتقا در شرايط مرطوب و گرم آن مناطق (كه 10 ماه از سال را به خود اختصاص مي دهد)كارايي چنداني نداشتند. تمامي رادارهايي كه در قالب كمك هاي نظامي از طريق ايالات متحده به ايران داده شده بود از فناوري روز فاصله زيادي داشتند .آنها آنچه مي خواستند به ما مي دادند نه آنچه كه ما نياز داشتيم. در سال هاي 1352 تا 1353 يك گروه از كارشناسان رادار نيروي هوايي به مطالعه در زمينه ي مشكلات رادار هاي موجود و نحوه تقويت آنها پرداختند كه نتيجه اي در بر نداشت ودر ادامه آنكه به اين نتيجه رسيدند كه براي از بين بردن مشكلات نقاط كور بايد از رادار پرنده استفاده شود در عين حال اين هواپيما مي بايست توان ايي دفاع از خود را داشته باشد بدون شك اين رادار پرنده در جنگ تحميلي 8 ايران و عراق نشان داد كه همان هواپيماي مورد نياز است .
به نقل از ماهنامه صنايع هوايي شماره 198 آذر 86
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)