بررسی علل ترس از مرگ


اعتقاد نداشتن بـه خـدا و قـیـامـت و نیز نـابـودی پـنـداشـتـن مـرگ، از عـوامـل اسـاسـی تـرس از مـرگ اسـت.












f56bb09e0fee15c660633164eec47947











● چرا از مرگ می ترسیم؟
اعتقاد نداشتن بـه خـدا و قـیـامـت و نیز نـابـودی پـنـداشـتـن مـرگ، از عـوامـل اسـاسـی تـرس از مـرگ اسـت. افزون بر این، در روایات و آیات به عواملی دیگر نیز اشـاره شـده است. بر اساس روایات یکی دیگر از علل ترس از مرگ، فراهم نساختن ره توشه آخرت اسـت. امـام صـادق علیه السلام از پـدر گـرامـی اش امـام بـاقـر علیه السلام نقل کرده است که فرمود:
مـردی خـدمـت پـیـامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: "چرا من مرگ را دوست ندارم ؟ حضرت فرمود: آیا مال و ثروت داری؟ عرض کرد: بله .
فرمود: آیا آن را پیش فرستاده ای [و در کار خیر و برای آخرت صرف کرده ای]؟
عرض کرد: نه .
فرمود: به همین علت مرگ را دوست نمی داری. ۱
ایـن هـمـان اسـت کـه حـضرت علی علیه السلام در یکی از سخنان حکمت آمیزش از آن ، آه و ناله سر می دهد و هشدار داده ، می فرماید: "آه مِنْ قِلَّةِ الزّادِ وَ طُولِ الطَّریقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظیمِ الْمُورِدِ" ۲
آه از کـمـی تـوشـه [ی راه آخرت] و طولانی بودن راه و دور بودن سفر و بزرگ بودن مقصد و محلّ ورود.
مـردی خـدمـت امـام حـسـن علیه السلام آمـد و عـرض کـرد: "ای پـسـر رسـول خـدا! چـه بـر سـر مـا آمـده که مرگ را ناپسند می پنداریم و آن را دوست نمی داریم ؟!
حضرت فرمود: زیـرا شـمـا آخـرتـتـان را ویـران و دنـیـایـتـان را آبـاد کـرده ایـد. از ایـن رو، انتقال از آبادی به ویرانی را ناپسند می دارید. ۳
چـنـان کـه از ایـن روایت استفاده می شود، علّت ترس از مرگ، تلاش نکردن برای آخرت ،بلکه بی توجه بودن به آن و روی کردن به دنیاست و همین موجب ویرانی آخرت است .
امام محمد جواد علیه السلام:
مـرگ را نـشـنـاخـتـه انـد. اگـر آن را می شناختند و از اولیای خدای عزّوجلّ می بودند، بی گمان مرگ را دوست می داشتند و می دانستند که آخرت از دنیا برایشان بهتر است


● راه های زدودن ترس از مرگ
گـام نـخـسـت بـرای رهایی از وحشت مرگ، شناخت و درک درست از مرگ است که معنای آن گذشت. بـهـره مـنـدی از این شناخت تا حدّی بسیار انسانهای مؤمن را از ترس مرگ می رهاند و برای در آغـوش گـرفـتن مرگ آماده می کند. از این رو، امام محمد جواد علیه السلام پس از آن که از حقیقت مرگ پرده برمی دارد، می فرماید:
پس، خود را برای آن آماده کنید.۴
آنان که از مرگ می ترسند و برای رو به رو شدن با آن آماده نیستند، مرگ را نشناخته اند. کسی از امام محمد جواد علیه السلام پرسید: چرا برخی مرگ را ناخوش می دارند؟
فرمود: زیـرا مـرگ را نـشـنـاخـتـه انـد. اگـر آن را می شناختند و از اولیای خدای عزّوجلّ می بودند، بی گمان مرگ را دوست می داشتند و می دانستند که آخرت از دنیا برایشان بهتر است .
سپس ، آن حضرت برای این که حقیقت را بیشتر آشکار کند، پرسید: "چـرا کـودک و دیـوانـه ، از خـوردن دارویـی کـه بدن را سالم می کند و درد را از میان می برد، خودداری می کند؟"
مرد گفت: "زیـرا آنـان از فـایـده دارو نـا آگاهند." حضرت جواد علیه السلام فرمود: "سوگند به آن کسی که به حقّ، محمد صلی الله علیه و آله را به پیامبری برانگیخت ، کسی به درستی خود را برای مرگ آماده نـمی کند، مگر این که برای او از این دارو برای بیمار سودمندتر است . آگاه باش! اگر مردم مـی دانـسـتـند که مرگشان به چه نعمتهایی می انجامد، آن را دوست می داشتند؛ بسیار بیشتر از خردمندی که خوردن دارو را برای دفع بیماریها و جلب سلامتی دوست می دارد." ۵
عـامـل اسـاسـی بـرای نـهـراسـیـدن از مـرگ ، ایـمـان بـه مـبـداء و مـعـاد، عـمـل صـالح و تـقـرّب بـه خـداسـت و هـر قـدر ایـمـان و عـمـل شـایـسـتـه بـیـشـتـر شـود، تـرس از مـرگ کـمـتـر مـی گـردد، بـلکـه در اثـر ایـمـان و عمل صالح انسان به جایی می رسد که نه تنها از مرگ نمی هراسد که مشتاق آن نیز می شود؛ زیرا مرگ را وسیله رسیدن به محبوب و دار کرامت آخرت می بیند.


● معصومین و آرزوی مرگ
زنـدگـی دنـیـا، مـقـدّمـه ای بـرای زنـدگـی آخـرت اسـت . اگـر از ایـن مـقـدّمـه بـرای نـیـل بـه کـمـال بـهـره جـسـتـه شـود، هـر چـه طـولانـی تـر شـود، بـهـتـر اسـت ؛ زیـرا بـر کمال انسان می افزاید و انسان در آخرت از درجات بالاتری برخوردار می گردد. از این رو، می بینیم در موارد بسیاری بزرگان دین ، از خدا خواسته اند که عمری طولانی بدانان دهد و در دعا بـه مـا آمـوخـتـه انـد کـه از خدا طول عمری همراه با عافیت بخواهیم .
امام سجّاد علیه السلام چنین از درگاه خداوند می خواهد:
"وَ عـَمِّرْنـی مـا کـانَ عـُمـْری بـِذْلَةً فـی طـاعـَتِکَ فَاِذا کانَ عُمْری مَرْتَعاً لِلشَّیْطانِ فَاقْبِضْنی اِلَیْکَ" ۶
پـروردگارا! تا عمر من در راه طاعت تو است، بر آن بیفزای. اما اگر عمر من چراگاه شیطان شد، جان مرا بگیر.
همچنین ، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام خطاب به پیشگاه الهی عرضه می دارد: "اَللّهُمَّ بِعِلْمِکَ الْغَیْبِ وَ قُدْرَتِکَ عَلَی الْخَلْقِ اَحْیِنی ما عَلِمْتَ الْحَیاةَ خَیْراً لی وَ تَوَفَّنی اِذا کانَتِ الْوَفاةُ خَیْراً لی " ۷
پروردگارا! به علم غیبت و قدرتت بر خلق سوگندت می دهم ، تا آن گاه که زندگی را برایم بهتر می دانی مرا زنده بدار و هر گاه مرگ را برایم بهتر می دانی، مرا بمیران .
پـس ، زنـدگـی دنـیوی در جهان بینی اسلامی ، پسندیده است ، ولی همواره به عنوان فرصتی برای نیل به رشد و کمالی بیشتر. حضرت علی علیه السلام می فرماید: "اِنَّ عُمْرَکَ مَهْرُ سَعادَتِکَ اِنْ اَنْفَذْتَهُ فی طاعَةِ رَبِّکَ" ۸
اگر عمرت را در راه اطاعت پروردگارت سپری کنی، مایه خوشبختی توست .
البـتـه ، گاهی مرگ بر زندگی ترجیح می یابد؛ یکی آن گاه که آدمی در برخورد با نامردمی هـا و فـشـارهـای شـدیـد روحـی آرزوی مـرگ مـی کـنـد، و دیـگـر در جـایـی کـه مـرگ، مـوجـب کمال بیشتری است؛ مانند شهادت. اگر آرزوی مرگ در سخنان بزرگان دین آمده، بیشتر در این گونه شرایط بوده است. امام حسین علیه السلام هنگام حرکت به سوی عراق فرمود: "بـسـیـار مشتاق دیـدار رفتگانِ خاندان خود هستم؛ همانند اشتیاقی که یعقوب به دیدار یوسف داشت." ۹
اصـحـاب و شـیـفـتـگـان اهـل بـیـت عـصمت علیه السلام نیز این گونه اند. بُرَیْر بن خضیر همْدانی ، که از اصـحـاب بـا وفـای سیدالشهدا علیه السلام بود، هنگامی که به لقای پروردگار و فردوس و شهادت یـقـیـن کـرد، از خـوشـحـالی ، مـزاح و شـوخـی مـی کـرد بـا ایـن کـه هـیـچ گـاه اهل مزاح نبود. ۱۰
break









۱. بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۲۷.
۲. نهج البلاغه ، ص ۱۱۱۹، حکمت ۷۴.
۳. بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۲۹.
۴. معانی الاخبار، ص ۲۸۹.
۵. معانی الاخبار ، ص ۲۹۰.
۶. صحیفه سجادیّه ، دعای مکارم الاخلاق . (دعای بیستم )
۷. بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۲۲۵.
۸. میزان الحکمة ، محمدی ری شهری ، ج ۶، ص ۵۴۲.
۹. لهوف ، سیّد بن طاووس ، ص ۲۶.
۱۰. همان ، ص ۴۱.
یکصد درس از زندگانی امام علی علیه السلام
پژوهشکده تحقیقات اسلامی
تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان عسگری




تبیان ( www.tebyan.net )