انسان‌ها با یکدیگر تعامل و ارتباط برقرار می‌کنند و این ارتباطات تبادل انرژی صورت می‌گیرد و روح‌ها بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. در واقع تأثیر گذاشتن همان تبادل انرژی است و این تبادل انرژی بسته به نوع رابطه‌ای که برقرار می‌شود می‌تواند مثبت یا منفی باشد. می‌تواند به روح طراوت و شادبی ببخشد یا آن را خسته و افسرده کند. می‌تواند رابطه را محکم‌تر کند و یا آن را بر هم بزند.
دوست داشتن یک سرمایه‌گذاری روانی است. یک سرمایه‌گذاری روانی مثبت.
وقتی به طرف مقابل خود محبت می‌کنیم، به او انرژی وارد می‌کنیم. لبخند، دست دادن، توجه کردن به خواسته‌ها و گفته‌های او، همدردی، ایجاد شادی، هدیه دادن، تعریف کردن و بیان خصلت‌های مثبت او، ارج نهادن به شخصیت او، صادقانه برخورد کردن و ... همه اینها گزینه‌هائی هستند که به روح او انرژی مثبت می‌دهند و در نتیجه رابطه را محکم‌تر می‌کنند.
از طرفی دیگر رابطه منفی و برخورد نامناسب و خالی از محبت داشتن به طرف مقابل انرژی منفی می‌دهد و در واقع فشار روانی برای او فراهم می‌کند.
مواردی از قبیل عیب‌بودن، ناراحت کردن، بی‌احترامی، گوش ندادن به حرف‌های او و یا وسط حرفش پریدن و ... می‌توانند نیروی روانی طرف مقابل را گرفته و به او امواج مضر و منفی ارسال کند.
عشق لازمه تبادل انرژی مثبت از جانب هر دو طرف است. وقتی برای کسی که دوستش داریم دلتنگ می‌شویم. این در واقع تمام شدن انرژی روانی را نشان می‌دهد و اینکه سوخت روح، رو به اتمام است. اگر طرف مقابل نیز چنین باشد این مسأله نشان می‌دهد که روح هر دو طرف و انرژی‌شان به یکدیگر وابسته است. و این یک رابطه عمیق عاطفی است، که در آن روح‌ها با یکدیگر پیوند خورده‌اند و خوشی و تازگی‌شان به یکدیگر بستگی دارد. دلتنگی، یعنی روح، نیازمند دریافت یک انرژی تازه است. این قضیه در این فرمول بهتر بیان می‌شود: + = (-)٭(-) وقتی انرژی روانی هر دو طرف به خاطر دلتنگی و دوری رو به کاستن می‌گذارد و رو به منفی شدن می‌رود نشان‌دهند یک پیوند و تعامل دو طرفه و یکسان است که نتیجه آن همیشه مثبت خواهد بود.
در شرایطی دیگر وقتی ناراحتی خود را به طرف مقابل وارد می‌کنیم مثل این است که از او ناراحت شده‌ایم و آن را اظهار داشته‌ایم و به او انرژی منفی منتقل می‌کنیم. طرف مقابل نیز از این فشار تأثیر نامطلوب می‌پذیرد. مسأله‌ای که در این رابطه مهم است نحوه واکنش طرف مقابل ما به این کشش منفی است که مسلماً واکنش منفی او نیز یک تعامل منفی را نتیجه خواهد داد. -= (-)+(-)
در اینجا هیچ تفاوتی بر میزان بار وارد شده از طرف مهم نیست چون هر دو بار منفی است و نتیجه ناچاراً منفی خواهد شد.
در یک رابطه دیگر که انرژی مثبت وارد می‌کنیم مثلاً لبخند و یا دست تکان دادن برای یک دوست و ... به روح او نیرو می‌بخشیم. اگر او نیز در جواب این عمل. انرژی روانی مثبت منتقل کند. آن وقت است که += (+)+(+) و یا +=(+)٭(+)
اما اگر در جواب ارایه نیروی مفید و مطلوب، پاسخ نامناسب و در خور شایسته داده نشود. به عبارتی عکس‌العملی برای قوی‌تر کردن رابطهٔ آن چنان که باید صورت نگیرد نتیجه‌ این تبادل منفی خواهد بود. -=(-)٭(+)
ولی اگر شدت بار روانی مثبت زیادتر باشد مثلاً از مهارت‌های ارتباطی قوی‌تر برخوردار باشیم نتیجه فرمول عوض خواهد شد و به این صورت در خواهد آمد.
مثال: ۱-=(۳-)٭(۲+) ارتباط منفی
۱+ = (۲-)٭(۳+) ارتباط مثبت
بنابراین روابط مثبت و منفی خواه‌ناخواه در روح‌ها و جسم‌ها تأثیر می‌گذارند و نتیجه این فرآیند‌هاست که ادامه روابط متقابل را میسر و یا غیر ممکن می‌سازد