صفحه 1 از 11 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 102

موضوع: غزنویان

  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    غزنویان

    غزنویان

    «583 - 351 ق / 1187 - 962 م»

    مختصری درباره غزنویان

    محمود بن سبکتکین قلمرو بالنسبه کوچک غزنه «غزنی، غزنین» به خراسان مقارن عهد انحطاط و انحلال سامانیان، ناگهان آن را به صورت امارتی وسیع و بزرگی درآورد که با جلب نظر و رضایت خلیفه عباسی، بدان استقلالی بخشید.

    غزنه ولایتی کوهستانی بود که در زابلستان، در دامنه کوههای سلیمان یا نواحی شرقی افغانستان کنونی، قرار داشت. در زمان مرگ سبکتکین بر اثر فتوحات او در نواحی مجاور، حکومت غزنه شامل ولایات، قصدار، بُسْتْ،زابل، رُخج، زمین داور، پیشاور، و نواحی طَخارستان و بدخشان بوده است.

    در آن زمان هر یک از این نواحی پیش از هر چیز یک ثَعْنر «سر حد مرزی» در حاشیه دنیای هند به شمار می‏آمد. از عهد امارت سبکتکین، غزو جهاد دایم در نواحی غربی هند این منطقه را به صورت یک کانون اسلامی و رهبری کننده غزوات درآورده بود که چون میراثی سیاسی به محمد منتقل شد و به این ترتیب به عنوان مهمترین و عمده‏ترین مشغله فکری و عملی این سلطان ستیزه جو درآمد.

    بعدها با الحاق خراسان به آن، دولت غزنه وارث تمام قلمرو سامانیان در خراسان شد، به طوری که در مرزهای غربی خویش با دولتهای آل بویه و آل زیار همسایه شد که هیچکدام به اندازه حکومت غزنوی مورد تأیید خلیفه بغداد نبودند. از سویی دیگر سیف الدوله محمود نیز با دریافت لقب؛ یمین الدوله، بنیان قدرت و استقلال این قلمرو بالنسبه وسیع را در همان آغاز انحطاط سامانیان استوار ساخت.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نظام ادراری و نظام لشکری غزنویان


    محمود درخشانترین سیمای سلسله غزنویان که از او به عنوان «سلطان غازی» و امیر «کثیر الغزوات» یاد کرده‏اند، بر این باور بود که همه ساله می‏بایست جهاد و غزو علیه «کفار» «که فرض کردن گروهی از مردمان دیگر نواحی و اطلاق کفار بدانها در آن زمان کار چندان دشواری نبود» تکرار شود.
    این عملیات تهاجمی و نظامی با نظارت دقیقی که محمود در همسو نگه داشتن دستگاه دیوانی با دستگاه لشکری اعمال می‏کرد، توسط بهره جویی از حداکثر دقت و سرعت عمل ماشین جنگی مهیب و مخرب غزنویان، حاصل می‏شد که آن را به صورت کاملترین و پر قدرت‏ترین حکومت اسلامی که تا آن زمان در ایران به وجود آمده بود، در می‏آورد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ارتشی از اقوام مختلف



    اتکاء این ماشین جنگی غزنویان که از یک «ارتش چند ملیتی» متشکل از ترک، تاجیک، گیل،دیلم، غز، هندو و عناصر دیگر بود، بر قدرت فرماندهی فوق العاده، نظم پیچیده دیوانی و ارتباطش با نظم لشکری استوار بود.
    بعد از مرگ محمود که توانست به مدت سی و یک سال این مجموعه را به طور موفقیت آمیزی هدایت کند، پسرش مسعود، پس از یک کشمکش خانگی وارث آن شد. شاید تزلزل شخصیت و اختلاف بد فرجامی که با روی کار آمدن او، دیوان و درگاه را به دو اردوی متخاصم و نامتجانس تقسیم کرد، دلیلی بود که قدرت متعرضی و تهاجمی ماشین جنگی را از آن گرفت و از کار انداخت که همین امر آغاز انحطاط و تزلزل غزنویان را موجب شد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تقابل دستگاه اداری و دستگاه نظامی



    اما، اسباب عقب نشینی این دولت را از فضای سیاسی ایران و همچنین دگرگونی احوال اجتماعی حاکم بر قلمرو غزنویان را می‏توان از بررسی تحول رو به انحطاط دستگاه اداری و نظامی آن دریافت.
    در واقع در این ایام و از مدتها پیش بود که ایران در سده‏های نخستین اسلامی، به تدریج توانست هویت متزلزل شده و تا حدی از یاد رفته خود را باز یابد.

    جامعه ایرانی که عناصر تشکیل دهنده‏اش، فرهنگ ایرانی و زبان فارسی، و آداب و رسومش، مرده ریک آداب و رسوم ایران باستان بود، به داستانها و سرگذشت پهلوانان و فرمانروایان ایران باستان دلبستگی خاصی داشت به طوری که مراسم، جشنها و حتی خرافات باز مانده آن ایام را تا حدی که با آیین جدید سازگاری داشته باشد، همچون میراث نیاکان، عزیز و بی بدیل می‏انگاشت.

    از جمله شاهنامه فردوسی که این هویت را از ظلمت ابهام بیرون آورد و به عرصه شعور و شهود حسی کشاند، در طی همین ایام به وجود آمد. جستجوی این هویت در عهد سامانیان، تاریخ بلعمی را در بخارا، و شاهنامه ابو منصوری را در طوس به وجود آورد به طوری که مسعودی مروزی را به نظم کردن «مزدوجه» خویش رهنمون شد. در این اثنا بود که دقیقی اقدام به نظم گشتاسب نامه و داستان ظهور زرتشت را وسیله‏ای برای بیدار کردن شعور به این هویت در بین فارسی زبانان عصر یافت.

    سرانجام مرحله نهایی این جست و جو، با اتمام حماسه عظیم فردوسی انجام پذیرفت. به طوری که حس مشترک در قالب یک هویت قوی تقریباً تمامی طبقات جامعه را از دهقانان «بازماندگان نجبای فئودال عهد ساسانیان» تا عیاران شهر - که مصداقشان در شاهنامه در تعدادی از پهلوانان، عیاران و دلیران تصویر شده بود - به نوعی مرموز به هم پیوند می‏داد.

    ولی از سوی دیگر، روح سازش ناپذیری و عدم تسامح و خشونت افراطی در برخورد با صاحبان دیگر عقاید و مسلکها نیز اجازه همدلی، همدردی و هم سرنوشتی را با این حکومت جباران و نظامیان نمی داد و آن را به طوری که فاقد هر گونه پایگاه مردمی و پشتیبانی باشد می‏ساخت. نتیجه آن که به محض پیدا شدن خلل و فرج در ماشین نظامی و از کار افتادن آن، مردم ترکان سلجوقی را، علی رغم سنی بودن، بر ترکان غز ترجیح دادند و به این ترتیب طومار آنان را از ایران برچیدند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    حکومت دویست و چهل ساله غزنویان


    از فتح غزنین به دست البتکین حاجب در 334 ق / 955 م که با آغاز پیدایش دولت غزنه همراه بود تا خاتمه سلطنت خسرو ملک غزنوی در لاهور «583 ق / 1187 م» که انقراض نهایی دولت غزنویان بود ، مدت فرمانروایی امرای غزنه در ایران و خارج از ایران، روی هم رفته، قریب دویست و چهل سال به طول انجامید که از این مدت تنها نیم قرنی بیش در ایران مجال قدرت نمایی به آنها داده نشد و مابقی آن در قلمرویی که قسمت عمده‏اش به گذشته ایران تعلق داشت، ادامه پیدا کرد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #6
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    البتکین
    «351 - 35 ق / 962 - 963 م»

    تاریخ غزنه در دوره اسلامی، از غلبه البتکین، حاجب قلعه غزنه آغاز می‏شود.
    البتکین از غلامان ترک دربار آل سامان بود که تحت انقیاد امیران سامانی قرار داشت.

    همچنین از حاجبان و سالاریان دربار عبدالملک بن نوح سامانی به شمار می‏رفت که توانست فتنه بکر بن مالک را با خدعه و کشتن وی «رمضان 345 ق / دسامبر 956 م» دفع کند.

    از آن پس نیز امارت خراسان ظاهراً با پادرمیانی البتکین به ابوالحسن محمد بن ابراهیم سیمجور رسید که بعدها خود به کوشش بلعمی وزیر، امیر خراسان شد «ذی الحجه 349 ق / ژانویه 961 م». وی بعدها از ترس امیر سامانی به غزنین رفت و به این ترتیب در قلعه غزنه تا پایان عمر، فرمانروایی داشت.

    غزنه در سرزمین زابلستان، شهر و قلعه‏ای محکم بود که به امرای مستقل محلی بودایی تعلق داشت. هوان تسونگ ، زایر معروف بودایی چین که مقارن اواخر عهد ساسانیان به این نواحی آمده بود، از این شهر به نام «هوزینا » نام می‏برد و از قراین چنین بر می‏آید که وقتی البتکین، حاجب قلعه، آنجا را از دست لاوک، فرمانروای محلی آن ولایت گرفت «351 ق / 962 م» غلبه خود را بر آن ولایت همچون نوعی غزوه و جهاد با هندوان تلقی کرد.

    لاوک هندو، که ظاهراً در دنبال شنفرت از البتکین، به اسلام روی آورد، در غلبه البتکین بر غزنه، هر چند فرمانروایی خود را از دست داد، اما در مقابل جانش را در پناه مسلمان شدن حفظ کرد. وی بعد از وفات البتکین «شوال 352 ق / نوامبر 963 م» در صدد اعاده ملک از دست رفته برآمد «354 ق / 965 م» که توفیقی حاصل نکرد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #7
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اسحاق بن البتکین


    «355 - 352 ق / 966 - 963 م»

    با مرگ البتکین، فرزندش اسحق فرمانروای غزنه شد.

    از حوادث مهم دوران وی، کوشش لاوک هندو برای باز پس گیری شهر و قلعه غزنه بود که ظاهراً به کمک و حمایت امیر بخارا -منصور بن نوح - اسحق توانست این تهاجم را دفع کند و از طرفی با اظهار طاعت نسبت به امیر بخارا، سرانجام غزنه نیز، هر چند به طور اسمی، به قلمرو آل سامان ملحق شد.

    گفته می‏شود که اسحاق بن البتکیناهل فضل و ادب بود. وی در ذی القعده «355 ق / اکتبر - نوامبر 966 م» به طور ناگهانی درگذشت که چون فرزندی نداشت، بعد از مرگش، امارت غزنه را به حاجب خود، بلکاتکین واگذاشت.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #8
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بلکاتکین

    «364 - 355 ق / 974 - 966 م»

    چون اسحق بن البتکین فرزندی نداشت، پس از مرگش حاجب وی، بلکاتکین به جای او بر تخت امارت غزنه نشست.

    گفته می‏شود که بلکاتکین امیری عادل و متقی بود و از «مبارزان جهان» به شمار می‏رفت. او نیز همچون البتکین، از غلامان آل سامان بود که برای مدتی از طرف سامانیان، در بلخ حکومت کرده بود «324 ق / 936 م».

    با وجود این که بلکاتکین از ورود سپاه آل سامان به غزنه جلوگیری کرده، اما چنان که از سکه‏های دوران او بر می‏آید، همچنان نسبت به امیر بخارا اظهار انقیاد و اطاعت می‏نمود.

    وی در«364 ق / 974 م»، دار فانی را وداع گفت و به این ترتیب پیری تکین جانشین او شد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #9
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    پیری تکین

    «366 - 364 ق / 977 - 974 م»

    پیری تکین یا بوری تکین، از دیگر غلامان البتکین بود که پس از بلکاتکین به امارت غزنه رسید، اما نتوانست توافق و رضایت لشکریان ترک را در تأیید امارتش جلب کند.

    از این رو سبکتکین، از دیگر غلامان البتکین که در عین حال دامادش نیز بود، به همدستی عده‏ای از یارانش، در شعبان «366 ق / آوریل 977 م» او را معزول و به این ترتیب خود امارت غزنه را به دست گرفت.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #10
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    سبکتکین

    «387 - 366 ق / 997 - 977 م»

    سبکتکین یکی از غلامان البتکین و در عین حال دامادش بود که با عده‏ای از امیران ترک درشعبان ق / آوریل 977 م، پیری تکین را از امارت خلع و خود جانشین او شد. سبکتکین به مدت بیست و یک سال با قدرت و کفایت بر آن نواحی با استقلال فرمان راند و قلمرویی را که از اخلافش و از البتکین به وی رسیده بود تا به داخل مرزهای هند توسعه داد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 1 از 11 12345 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/