صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 43

موضوع: ۩►۩◄۩ خورشید به خون طپیده{ویژه نامه ضربت خوردن و شهادت حضرت علی علیه السلام ۩►۩◄۩

  1. #11
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    26643568592360517217
    44945230328145487675
    26643568592360517217



    26643568592360517217


    آری علی علیه‌السلام محبوب پیغمبر بود. اما با امیرالمؤمنین
    در صبح روز نوزدهم کاری کردند که امام فرمود:
    «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَة؛[4]
    به خدای کعبه رستگار شدم».


    در این هنگام «فلمّا احسّ الامام بالضّرب لم يتأوّه؛ وقتى ضربت شمشير
    بر فرق مبارك اميرالمؤمنين فرود آمد، هيچ آه و ناله‏‌يى از آن حضرت سر نزد


    و صبر و احتسب؛ حضرت صبر كردند.
    و وقع على وجهه؛ اميرالمؤمنين با صورت روى زمين افتادند.


    قائلا بسم اللّه و باللّه و على ملّة رسول الله؛
    درست مثل حضرت اباعبداللّه كه وقتى در گودال قتلگاه روى زمين افتادند،
    نقل شده است كه عرض كردند بسم اللّه و باللّه و في سبيل الله و على ملّة رسول الله.

    مردم شتابان دنبال قاتل بودند تا او را دستگير كنند.

    و لايدرون اين يذهبون من شدّة الصّدمة و الدّهشة؛ از بس اين حادثه دهشت‌آفرين بود،
    مردم را سراسيمه كرد.
    همين‌طور می‌دويدند تا بتوانند قاتل را پيدا كنند.
    ثم احاطوا بأميرالمؤمنين عليه‌السّلام؛ بعد آمدند اطراف حضرت را گرفتند.



    26643568592360517217
    62214177941885595370
    26643568592360517217



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #12
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    63708741666619417302
    97997920572182648917
    63708741666619417302


    63708741666619417302


    و هو يشدّ رأسه بمئزره و الدّم يجرى على وجهه و لحيته
    ؛
    خون بر صورت و محاسن حضرت جارى بود.
    خود آن بزرگوار مشغول بستن زخم سرش بود.

    و قد خضبت بدمائه و هو يقول هذا ما وعد اللّه و رسوله و صدق الله و رسوله؛
    حضرت زخم سرشان را می‌بستند و می‌فرمودند:
    اين همان چيزى است كه خدا و پيغمبر به من وعده كرده بودند.
    پيغمبر قبلا فرموده بود كه اين حادثه پيش می‌آيد.


    امام حسن عليه‌السّلام سر رسيدند، سر پدر را در دامن گرفتند،
    خونها را شستند و زخم را بستند.
    و هو يرمق السّماء بطرفه
    ؛
    حضرت‏ همانطور كه خوابيده بودند، با گوشه‌ى چشم آسمان را نگاه می‌كردند.


    و لسانه يسبّح الله و يوحّده؛
    در آن حالت، زبانشان در حال تسبيح و حمد پروردگار بود.
    حضرت از هوش رفتند و امام حسن مشغول گريه شدند.


    و جعل يقبّل وجه ابيه و ما بين عينيه و موضع سجوده؛
    امام حسن چشمش به چهره‌ى پدر بود.
    وقتى ديد از هوش رفت،
    خم شد پيشانى و محل سجده‌هاى طولانى اميرالمؤمنين را بوسيد؛
    صورتش را بوسيد؛ ما بين دو چشمش را بوسيد.



    63708741666619417302
    57899910531434774554
    63708741666619417302


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #13
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    26643568592360517217
    44945230328145487675
    26643568592360517217

    26643568592360517217


    فسقط من دموعه قطرات على وجه اميرالمؤمنين عليه‌السّلام
    ؛
    از اشك چشم امام حسن چند قطره‌يى روى صورت اميرالمؤمنين ريخت.


    ففتح عينيه؛ حضرت چشمشان را باز كردند.
    فرآه باكيا؛ ديدند امام حسن دارد گريه می‌كند.


    فقال يا حسن ما هذا البكاء؛
    فرمود حسن جان! چرا گريه می‌كنى؟


    يا بنىّ لا روع على ابيك بعد اليوم؛
    پسرم! بعد از اين لحظه، پدر تو هرگز ناراحتى و ترسى ندارد.


    هذا جدّك؛ اين جدت پيغمبر است.
    و خديجه؛ اين خديجه است.
    و فاطمة
    ؛ اين فاطمه است.
    و الحور العين محدقون
    ؛
    همه اطراف من را گرفته‌اند.

    منتظرون قدوم ابيك؛
    همه منتظرند كه من بروم زودتر به اينها ملحق شوم.


    فطب نفساً و قرّ عينا و اكفف عن البكاء؛
    اشك نريز پسرم!


    صلّى الله عليك يا امير المؤمنين، صلّى الله عليكم يا اهل بيت النبوة»[5].


    26643568592360517217
    62214177941885595370
    26643568592360517217





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #14
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    63708741666619417302
    97997920572182648917
    63708741666619417302


    63708741666619417302


    «پروردگارا! قلب مقدس ولی‌عصر را از ما راضى و خشنود بفرما؛ ما را در اين شبهاى قدر مشمول دعاى خير آن بزرگوار قرار بده»[6].



    منابع:
    [1] بحار الأنوار (طبع بيروت)، ج‏42، ص 282
    [2] بحار الأنوار (طبع بيروت)، ج‏38، ص 299 و كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏1، ص 103 و عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، ص 306
    [3] الأصول الستة عشر (طبع دار الحديث)، ص 179
    [4] بحار الأنوار (طبع بيروت)، ج‏42، ص 239
    [5] بيانات رهبر انقلاب در خطبه‏‌هاى نماز جمعه‏‌ى تهران‏ 29/ 07/ 1384
    [6] همان



    63708741666619417302
    57899910531434774554
    63708741666619417302





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #15
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    59840779568619564382
    99297550574238461801
    59840779568619564382


    گریه بر چشم ها سنگینی می کند و هُرم سینه،
    لب ها را می سوزاند.
    بغض پشت در پشت در فرصت گریستن صف کشیده است.

    چراغ گریه بر افروخته شده و شعله شعله، در دل زبانه می کشد. هق هق گریه،
    شانه ها را می لرزاند. دیگر دل به دنبال واژه ها نمی گردد. اشک، بی بهانه سرازیر می شود.

    امشب،شب ناله در فراق پدری مهربان است که غیر از چاه و نخل و ماه،
    کسی گریه اش را ندیده بود.پدری دل سوز که با آه همه کودکان یتیم،

    شریک بود و غصه های همه را بر جان خود هموار می کرد،
    ولی کسی از غربت او و دردهای دلش، با خاری در چشم و استخوانی در گلو،
    خبر نداشت.

    Graphic20286129Graphic20286129Graphic20286129

    59840779568619564382
    09857757531940319389
    59840779568619564382


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #16
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    63708741666619417302
    79238324957085448014
    63708741666619417302

    از سرو روی علی خون گشته جاری
    مسجد کوفه دگر مولا نداری
    مسجد و محراب و منبر گریه کن بر زخم حیدر

    عرش و فرش و آسمان را غم گرفته
    کوفه بر مولا علی ماتم گرفته
    مسجد و محراب و منبر گریه کن بر زخم حیدر

    این که در محراب خون نقش زمین است
    همسر زهراسلام الله علیها امیرالمؤمنین است
    مسجد و محراب و منبر گریه کن بر زخم حیدر

    ناله خیزد از درون چاه کوفه
    ای خدا امشب نیامد ماه کوفه
    مسجد و محراب و منبر گریه کن بر زخم حیدر

    ای یتیمان اشک تنهایی فشانید
    بر امیرالمؤمنین قرآن بخوانید
    مسجد و محراب و منبر گریه کن بر زخم حیدر

    ای خدا حق علی آخر ادا شد
    فرق پاکش در نماز از هم جدا شد
    مسجد و محراب و منبر گریه کن بر زخم حیدر

    شهریار آسمان نقش زمین شد
    غرقه خون روی امیرالمؤمنین شد
    مسجد و محراب و منبر گریه کن بر زخم حیدر


    63708741666619417302
    77181940580436848910
    63708741666619417302


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #17
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    10791043379997387097
    99293422326748144777
    10791043379997387097

    «تبسم سرخ»


    10791043379997387097

    نمی‏دانم چرا رمضان، با تمام آسمانی بودنش برایم بار غم دارد؟
    هر سال شب‏های قدر، این‏گونه است.

    علی جان!
    گویی دارم می‏بینم اوج ‏گرفتنت را آرام، آرام.
    پروازت را می‏بینم.


    تو در نماز هستی، به نماز عشق ایستاده ‏ای و صفی از ملائکه اقامه نماز
    کرده ‏اند با تو. قامتت چه پا برجا و استوار است!

    هرچند بعد از فاطمه، شکسته شده بودی، اما حالا دارم می‏بینمت
    که عشق، راست قامتت کرده است.


    حالا دارم می‏شنوم زمزمه ‏های عاشقانه‏ ات، گوش آسمان را چون همیشه
    پر کرده است. به رکوع می‏روی، با چه شوری، دارم لبریز بودنت را می‏بینم.

    برمی ‏خیزی از رکوع، حالا به قصد سجود... دلهره، لحظه به لحظه بیشتر
    می‏شود؛ اما نه! آسمان به غلغله افتاده است...

    چرا لبخند می‏زنی یا علی؟! عرش در هیاهو است.
    قلب آسمان در التهاب ذوب شده است.

    یا علی! زمین مسجد می‏خواهد، شمشیر زهردیده را ببلعد.
    محراب می‏خواهد تو را در خود بگیرد؛

    اما تو در آرامشی عجیب، دست و پا زدن زمین و آسمان را به سخره
    گرفته ‏ای.چه سجده طولانی، چه سجده لبریز از انتظاری!

    گویی نقش دیدار را بر صفحه جانمازت حک کرده ‏اند و تو محو تماشایی
    که از سجده برنمی‏خیزی. منتظری... منتظری تا آن وعده ‏ها را که
    گوش‏هایت سال‏ها از پیامبر صلی ‏الله‏ علی ه‏و‏آله شنیده بودند حالا به
    دیده عشق بنگری و سرمست، پایکوبی کنی.

    مولا! زبان زمان، گنگ مانده است.
    اشقی الاشقیا به سمت تو می‏آید؛
    سیه چرده و رعب‏آور، دارم می‏بینمش.


    شمشیرش نگاه به میان سر تو دوخته است و حال دارم
    می‏بینم اشک زهرآگین شمشیر را که فرو می‏چکد و در تقلا
    با سرانگشتان قاتل لعین توست.

    هرچه فریاد می‏کشد، رهایش نمی‏کند.
    هرچه تکاپو می‏کند، گلویش بیشتر فشرده می‏شود.
    دارم می‏بینمش که چگونه تلاش می‏کند...، اما بی‏فایده است.


    دستی بالا می‏رود... کاش رضای خداوند در
    این بود، تا با آهی همان جا خشک می‏ماند!

    دست بالا می‏رود و پایین می‏آید. در و دیوار، شیون می‏کند.
    نماز، شرمنده، اشک‏ریز است و صدای تاریخ، در گلو یخ بسته است.

    پنجره‏ه ا، بی‏قرار باد، زار می‏زنند.
    وای، چگونه تاب بیاوریم این لحظه را،

    یا علی! چرا لبخند می‏زنی؟

    10791043379997387097

    15797529301453062132
    10791043379997387097

    محمد جواد دژم



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #18
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض




    10791043379997387097
    99293422326748144777
    10791043379997387097



    10791043379997387097


    توبه به عنوان عامل اساسى در پالايش درون انسان و اصلاح اخلاق او كه ضامن سعادت انسان است، جلوه خاصى در سخنان حكيمانه حضرت اميرالمؤمنين على(ع) دارد كه به نمونه‏ هايى از آن اشاره مى‏شود.



    1 - «هيچ شفاعت كننده‏اى مفيدتر از توبه نيست‏». (1)
    2 - «آن را كه توبه روزى كردند، از قبول گرديدن محروم نباشد» (2) .
    3 - « در دنيا خيرى نبود جز دو كس را: يكى آن كه گناهى ورزيد و به توبه آن گناهان را در رسيد و ديگر آن كه در كارهاى نيكو شتابيد». (3)
    4 - «خداوند در توبه را به روى بنده نمى‏گشايد و در آمرزش را بر وى ببندد». (4)



    پى‏نوشتها:
    (1)نهج البلاغه، قصار الحكم 371
    (2)همان، 135
    (3)همان، 94
    (4)همان، 435

    نهج البلاغه



    دكتر سيد جعفر شهيدى


    10791043379997387097
    15797529301453062132
    10791043379997387097




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #19
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    63708741666619417302
    97997920572182648917
    63708741666619417302


    63708741666619417302

    اخلاص امام علی (ع)

    ـ ابن شهرآشوب گويد:
    وقتى امير مؤمنان(ع) بر عمرو بن عبدود دست يافت او را ضربت نزد و نكشت،
    او به على(ع) دشنام داد و حذيفه پاسخش داد، پيامبر(ص) فرمود:
    اى حذيفه ساكت باش، خود على سبب درنگش را خواهد گفت.
    آنگاه على(ع) عمرو را از پاى در آورد.
    چون به حضور رسول خدا(ص) رسيد پيامبر سبب را پرسيد،
    على(ع) عرضه داشت:
    او به مادرم دشنام داد و آب دهان به صورتم افكند،
    من ترسيدم كه براى تشفى خاطرم گردن او را بزنم،
    از اين رو او را رها كردم،
    چون خشمم فرو نشست او را براى خدا كشتم. (1)



    63708741666619417302
    57899910531434774554
    63708741666619417302






    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #20
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    26643568592360517217
    44945230328145487675
    26643568592360517217



    26643568592360517217


    بانگ شبون بلنداست و گویی این همه ناله را پاسخی نیست.
    زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار و علی چون همیشه مظلوم...
    امشب عجب حالی دارد حسن،
    نمی‌داند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد
    و حسین همچنان به پدر می‌نگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.


    علی را در محراب عشق کشتند ،
    فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شب‌هایشان را روشن کند .
    علی غریب و تنها، شکوه در چاه می‌کرد، نخلستان‌های کوفه هیچگاه ناله‌های
    شبانه‌اش را از یاد نخواهد برد .




    دل آسمانی‌اش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند می‌زد
    و امشب عرش را در مقدمش، آذین بسته‌اند
    علی رهسپار است و دلها در پی او روان،
    او می‌رود و حسرت ابدی جهان را فرا می‌گیرد،
    چرا که علی یگانه بود ...






    26643568592360517217
    62214177941885595370
    26643568592360517217





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/