صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 91

موضوع: اشعار طنز

  1. #81
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اي خدا hard دلم format نما / از فريب ناکسان راحت نما

    جمله ويروسند مردمان دون / استغيرالله مما يفترون

    فايل عشقت را کپي کن در دلم / deltree کن شاخه هاي باطلم

    jumper روح خلائق set نما / گام هاشان در رهت ثابت نما

    گر ز انفاست دلي scan شود / از شرور ديد و دذ ايمن شود

    بهر روي زرد سيمين تن فرست / بهر دم‌هاي پر آستر fan فرست

    اي خدا file عذابت run مکن / با ضعيفان هيچ جز احسان مکن

    از همان صبحي که اول گل دميد / بي نياز از cod خدايش آفريد

    کارگاه آفرينش cod نداشت / ram نبود و mouse آن همpad نداشت

    عشق گل حق در دل بلبل نهاد / بر شقايق داغ چون lable نهاد

    system عشقش بري از هرerror / گوهر مهرش در سينه همچو دُر

    عشق نرم افزار راه انداز ماست / عشق password و وصال کبرياست

    خالي از عشق و محبت دل مباد / بي صفا چون عاصي intel مباد

    بهتر آن باشد سرودن ول کنم / زين تن خاکي دَمي dos shell کنم




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #82
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دوش در راه سفر شام،کبابم دادند***واندر آن خر توخری لحم لوابم دادند
    مشتی از چنته پلو در کف بشقاب کثیف***در برش سوخته یک سیخ کبابم دادند
    آن چنان خورده و دل درد گرفتم که مپرس***چه شبی بود که تا صبح عذابم دادند
    پیچ و تاب دلم از پیچ و خم جاده گذشت***چه بگویم که در آن پیچ چه تابم دادند
    چه غم انگیز شبی بود و تب آور سحری***چشم بیدار به جای خور و خوابم دادند
    آن که شب کرده سفر با اتوبوس می داند***که چه بر خورده منِ خسته خرابم دادند
    جای نوشابه ی حال آور نوشین و خنک***چای جوشیده و سردی چو دشابم دادند
    منِ ناپخته چو ناپخته غذایی بودم****پخته گشتم چو به کف صورت حسابم دادند
    مشکلم را به برِپیر دخو بردم دوش***خنده ای کرد و این گونه جوابم دادند
    بهر آسودگی از درد سر و شر زمان***آخرین چاره نشان دار طنابم دادند
    بعد از این شب سفر هرگز نکنم بی بر و توش***درس و مشقی که در این فصل کتابم دادند



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #83
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    یه بندۀ خدا تو روز برفی.....داشت می زد با آخدا یه حرفی:
    اوسا کریم نوکرتیم شدیداً....اگرچه کم لطفی به ما جدیداً
    چرا که هرچی می کنم تقاضا...که برف نباره بیش از این در اینجا
    گوش نمی دی با بنده لج می کنی... تمام کارا را فلج می کنی
    برف که زیادتر از سه سانت بباره.... برام عذاب و دردسر می آره
    راه ها همه بسّه می شن یک به یک... مدیرامون خسّه می شن یک به یک
    ترکمنا تاقچه بالا می ذارن... ..گازشونو از لوله ور می دارن
    کم میشه در ادامۀ داستان... فشار گازمون تو چن تا استان
    تو سوز سرمای پدر درآری.... نفت نداریم بدیم واسه بخاری
    مدرسه واداره ها ول می شن.... پرواز طیاره ها کنسل می شن
    نونوایی ها تخته می شه دراشون... در می آد عاقبت همه صداشون
    مردم بیچاره واسه دوتا نون.... صف می کشن از توپخونه تا شمرون
    جالبه وقتی سدامون پر می شه.... در عوضش نونمون آجر می شه
    جواب بده ولی به من آخدا.... با برف یک متری تو ینگه دنیا
    چرا همه مشغول کسب و کارند؟.... همه به کار و بار خود سوارند
    حرفشو « جاوید» شنید و خندید....گفت گمون کنم بدون تردید
    برفای ینگه دنیا پوشالیه.... عینهو مغزشون پراز خالیه
    برف ما اما پر ملاته و سخته.... واسه همین درها رو کرده تخته
    بنابراین فقط دعا باید کرد.... دستا بالا خدا خدا باید کرد
    برف اگه می خواد بیاد، ولی کم.... بارون بباره اما قـّـد شبنم
    که گاز خونه ها دیگه ول نشه.... پرواز طیاره ها کنسل نشه



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #84
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    تعجب می کند یارم ز رفتاری که من دارم
    تصور می کند دیوانه ام یاری که من دارم

    نه او، هر کس دگر باشد تعجب می کند طبعاً
    ز رفتار عجیب و نابهنجاری که من دارم

    همه گویند رفتارم عجیب و نابهنجار است
    و گاهی مایه شرم است اطواری که من دارم

    خودم یکبار رفتار خودم را بررسی کردم
    ولی دیدم که معقول است رفتاری که من دارم

    و دیشب دست آخر گفتمش با صد زبان بازی:
    خودت -یارا!- مرض داری و پنداری که من دارم

    همیشه فکر می کردی که من از خویش شک دارم
    کنون دیدی بی علت نیست اصراری که من دارم؟

    چه خواهی گفت اگر روزی درآری سر ز افکارم؟
    که رفتارم شده مشتق ز افکاری که من دارم

    کسی دیگر مرا کی می تواند کنترل کردن؟
    نباشد دست کس -غیر تو- افساری که من دارم

    برایم آبرو نگذاشتی، بی آبرو! شرمی
    کنون نقل محافلهاست آماری که من دارم

    نه پولم می دهد، نه احترامم پاس می دارد
    طلبکار است خود گویی بدهکاری که من دارم

    تمام سالمندان از پرستار جوان گویند
    ولی صد سال سن دارد پرستاری که من دارم



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #85
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    داد مجنون بهر ليلي يك ايميل

    گفت ای از هجر تو اشكم چو سيل



    ای به قربان قد و بالای تو

    من فدای قامت رعنای تو

    ناز كم كن ای نگار نازدار

    قهر با من نيست انصاف ای نگار

    خواسته‌ای ميرزا قلمدونت شوم

    واله و شيدا و حيرونت شوم

    گفته‌ای نامه ز ايميل بهتر است

    دستخط يار ديدن خوشتر است

    ليك دور نامه لیلی جان گذشت

    دوره‌ی ايميل يا ايكارد گشت

    نامه جانم مال عهد بوق بود

    رازدار عاشق و معشوق بود

    مال عهد چادر و چاقچور بود

    خيس از اشك عاشق مهجور بود

    چون كه می‌پوشی مینی ژوپ اين زمان

    چون كه تی‌شرتت گرفته در ميان


    ناخن تو چون كه گشته مانيكو
    خط چشمت چشم‌ها را كرده كور
    چون به لب ماتيك داری ای عزيز
    کی تو می‌باشی فناتيك ای عزيز؟
    نامه بهر تست ديگر امّلی
    ای نگار دلربای سوگلی
    گشته چت ديگر به جايش جانشين
    دوره‌ی ايميل گشت ای نازنين
    فيبر نوری گشته ديگر اين زمان
    جانشين كفتر نامه رسان
    بهر تو ايميل خیلی بهتر است
    لايق عاشق‌كشان دلبر است
    اسب همت را تو اينك هی بكن
    بهر مجنون يك ايميل ریپلی بكن
    جوف آن بفرست اتچ‌های قشنگ
    فايل‌های جور واجور و رنگ وارنگ
    عشق من آنلاين تست ای مهربان
    صبح و ظهر و عصر و شب در هر زمان
    آف مسيجت می‌فرستم دمبدم
    تا كه مهر افزون کنی و ناز كم
    اين ايميل را کپی پيست در هارد كن
    از برای عاشقان فوروارد كن
    با خيال راحت ای يار ملوس
    چون كه دارد اين ايميل آنتی ويروس




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #86
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    نوشتم عشق برایم قباله بفرستد
    قباله گر که ندارد، حواله بفرستد

    حواله را ندهد دست هر کس و ناکس
    حواله را بدهد دست ژاله بفرستد

    که عشق چک بکشد، ضامنم شود در بانک
    سه چار میلیون وام جعاله بفرستد

    برای رفع و رجوع کثیف کاری هام
    عنایتی بکند، باز ماله بفرستد

    برای آنکه نیفتم به چاه خودخواهی
    نوشتم عشق سر راه چاله بفرستد

    برای امنیتم یک محافظ گنده
    برای دور سرم نیز هاله بفرستد

    اگرچه امر مهم پاستوریزه بودنش است
    پگاه نفرستد، دوغ کاله بفرستد

    نوشتم عمه کتک می زند، جنون دارد
    بجای عمه مرا نزد خاله بفرستد

    دو ماه بعد فراخوان کنگره ست، لذا
    نوشتم عشق برایم مقاله بفرستد.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #87
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    شاهدon نیست!....کــــــــه مویی و میانی دارد؟؟

    بنــــــــــــده ی طلعت آن باش کـــــــــه on ی دارد!



    شاهد on نیست!.... کــــــــــــه pm بفرستد مارا؟

    یــــــــــــا کـــــــــــــه از ID بنده نشــــــانی دارد؟



    شاهد off است و ز مــــــــو یا ز میانش چه ثمـــر

    چون که بی webcam خــــــــــــود روی نهانی دارد!



    اي خوش آن دوست که با ميل و مسنجـر همه شب

    خوشتر از باد صبـــــــــــــا ، نامــــــــــــه رساني دارد



    خرّم آنکس کــــه بــــــــــــــه دور از نظـــــــــر کاربران

    بهــــر چت کردن خـــــــــــود دنج مکـــــــــــانی دارد!



    یا کــــــه بـــــــــــــــا دلبـــــــر دلخواسته ای دورا دور

    خلوتی خواسته در نیمــــــــــه شبــــــــــــانی دارد!



    یا کــــــه از صورتک بوســـــــــــه به هنگامه ی چت

    گــــــــــــاه و بیگــــــــاه لب بوســـــــــه ستانی دارد



    انفعــــــــالاتي اگــــــــــــــر گشت پديــــد از چت او

    بــــــــــــا نگــــــــــــاري فعـــــــلاتن فعــــــلاني دارد!




    **



    دوش دیدم کــــــه به جنّت بنشسته است عبوس

    "خواجه" در زیـــــــــــــــر لبش آه وفغــــــــــانی دارد



    گفتمش خواجه بگـــو اینهمـــــــــه اندوه ز چیست

    ای کــــــــــــه اشعـــــــار تــــــو از غیب لسانی دارد



    بکشید آهی و فرمـــــــــود کــــــــــــه : خیل شعــرا

    بوالفضــــــــــول الشعــــــرا نــــــــــام جوانی دارد!



    قصد دیــــــــــوان مـــــــــــرا کـــرده و پنداشته است

    این روانی بــــــــــه عبث ، طبـــــــــــع روانی دارد



    چــون خــــــــــدا روز قیامت به حســــــــابش برسد

    بنگر او را کــه چــــــــــــــه جزغــــــــــاله زباني دارد!



    بوالفضـــــــــولي گــــر از اين است کــه ايشان دارد

    با غ طنـــــــــــز از دم او طرفـــــــــــــــه خزاني دارد!



    گفتـــــــــم : اي طوطي حـــق! نادره ي دورانهـــــا!

    اي کـــــــــه هــر بيت تــــــو در خويش جهاني دارد



    صاحب سفــــــره تــــو هستي و از اين بيش مرنج

    سائلي گرسنه گــــــــر ديده بـــــــــه خـــواني دارد



    بوالفضولانه پي شـــــــادي خلـــــــق است و به کف

    بهـــــــــر تاراندن غـــــــــم تيـــــــر و کمـــــــــاني دارد



    بي امــــان هر کـــــــه امــــــــان غــم مــــردم ببُرد

    از غــــــــــــــم و دلهـــــــــــــره ی حشـــر امانی دارد



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #88
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    این ترانه بوی نان نمی دهد
    از قدیم همچنان نمی دهد

    نان همیشه توی سفره است، پس
    پشت سفره بوی نان نمی دهد

    این خبر تکان دهنده است لیک
    آن خبر مرا تکان نمی دهد

    بانک وام ازدواج می دهد
    لیک وام زایمان نمی دهد

    کلّه پز عدالتش صحیح نیست
    مغز می دهد، زبان نمی دهد

    هر که دل به دست این سپرده است
    لاجرم به پای آن نمی دهد

    منطقاً قبول هم نمی شود
    هر کسی که امتحان نمی دهد

    روزگار با تمام ما بد است
    دسته هم به دستمان نمی دهد

    هیچکس برای ارتقای تو
    چار پلّه نردبان نمی دهد

    نردبانی از قضا اگر دهد
    نردبانِ رایگان نمی دهد

    نردبان خوب را کرایه کن
    از کسی که او گران نمی دهد

    یک سوال خوب: وقت فوتبال
    رادیو چرا اذان نمی دهد؟

    هیچ کنگره برای این غزل
    سکّه ای به دستمان نمی دهد



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #89
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    به نام خداوند ويروس گارد

    كنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنيدستي اين هم شنو

    كه اسفنديارش يكي Disk داد / بگفتا به رستم كه اي نيكزاد

    در اين Disk باشد يكي File ناب / كه بگرفتم از Site افراسياب

    چنين گفت رستم به اسفنديار / كه من گشنمه نون سنگگ بيار

    جوابش چنين داد خندان طرف / كه من نون سنگگ ندارم به كف

    برو حال مي‌كن بدين Disk، هان! / كه هم نون و هم آب باشد در آن

    تهمتن روان شد سوي خانه‌اش / شتابان به ديدار رايانه‌اش

    چو آمد به نزد Mini Tower اش / بزد ضربه بر دكمه Power اش

    دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن Disk را در Drive اش گذاشت

    نكرد هيچ صبر و نداد هيچ لفت / يكي List از Root ديسكت گرفت

    در آن Disk ديدش يكي File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود

    كز آن يك Demo شد پس از آن عيان / با فيلم و موزيك و شرح و بيان

    به ناگه چنان سيستمش كرد Hang / كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ

    چو رستم دگرباره Reset نمود / همي كرد Hang و همان شد كه بود

    تهمتن كلافه شد و داد زد / ز بخت بد خويش فرياد زد

    چو تهمينه فرياد رستم شنود / بيامد كه ليسانس رايانه بود

    بدو گفت رستم همه مشكلش / وز آن Disk و برنامه خوشگلش

    چو رستم بدو داد قيچي و ريش / يكي ديسك Bootable آورد پيش

    يكي Toolkit، Hard اندرش / چو كودك كه گردد پي مادرش

    به ناگه يكي رمز Virus يافت / پي حذف امضاي ايشان شتافت

    چو Virus را نيك بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش

    يكي ضربه زد بر سرش Toolkit / كه هر Byte آن گشت هشتاد Bit

    به خاك اندر افكند Virus را / تهمتن به رايانه زد بوس را

    چنين گفت تهمينه با شوهرش / كه اين بار بگذشت از پل خرش

    دگر باره اما خريت مكن / ز رايانه اصلا تو صحبت مكن

    قسم خورد رستم به پروردگار / نگيرد دگر Disk از اسفندیار



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #90
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    گربه شورا راه یابد پای من
    هرچه ویرانی است عمران می کنم

    می روم هر شب به میدان های شهر
    هر چه ساعت بود میزان می کنم

    مشکلات شهرتان را رتق و فتق
    پشت میز و پشت فرمان می کنم

    کوچه های تنگ را هر شب فراخ
    هرچه بن بست است دالان می کنم

    چاله های شهر را چاه عمیق
    هرچه دالان را خیابان می کنم

    هرکه شورا شد فقط این کرد و رفت
    من اگر شورا شوم آن می کنم

    مردها را اهل تجدید فراش
    لطف ها در حق نسوان می کنم

    تا کش آید پوز اعضای اوپک
    نفت را فالفور ارزان می کنم

    مرده ها را می کنم ساماندهی
    شهرتان را باغ رضوان می کنم

    شاعران شهر را در خانه ام
    هفته ای یک بار مهمان می کنم

    کارگردان های با احساس را
    می برم مهمان مامان می کنم

    تا که پررو نق شود گردشگری
    اصفهان را ارمنستان می کنم

    شهردار از شهرضا می آورم
    الغرض این می کنم آن می کنم

    می شوم هر شب سوار بلدوزر
    هر چه ناصافی است ویران می کنم

    شهر تا راحت شود از چشم هیز
    دیدنی ها را فراوان می کنم

    می نویسم طنز بر دیوار و در
    شهرتان را من نمکدان می کنم

    تا که کار خلق فورا حل شود
    کارمندان را دو چندان می کنم

    هی تراکم می فروش را به را
    یاری انبوه سازان می کنم

    شهرداری را همه رایانه ای
    کارها را سهل و اسان می کنم

    گر رقیبانم به من فرصت دهند
    چاره ی کمبود سیمان می کنم

    می کنم هی کارهای خوب خوب
    دشمنانم را پشیمان می کنم

    هفته ای یک شب کلیسا می روم
    ارمنی ها را مسلمان می کنم

    می فروشم کل اسراییل را
    پول آن را خرج لبنان می کنم

    یک سخنرانی به نفع مسلمین
    در بلندی های جولان می کنم

    مثل اقشار ضعیف اجتماع
    نوش جان سویای سبحان می کنم

    هم صدایی هم دلی هم زیستی
    با سرای سا لمندان می کنم ...

    باباجون خسته شدم ..قافیه ها ته کشید ....به من رای بدین دیگه ...

    دم همتون گرم....!



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 9 از 10 نخستنخست ... 5678910 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/