به نام محبوب وقصود قلبها
با سلام حضور دوستان خوب قرآنی در این تاپیک اطلاعاتی در مورد داروهای ضد سطان قرار می گیرد
امید است که مورد استفاده قرار بگیرد.
به نام محبوب وقصود قلبها
با سلام حضور دوستان خوب قرآنی در این تاپیک اطلاعاتی در مورد داروهای ضد سطان قرار می گیرد
امید است که مورد استفاده قرار بگیرد.
اغلب داروهاي ضد سرطان اثراتكشندهاي بر روي سلولها دارند. اين
اثرات در اكثر موارد به سلولهاي سرطانيمحدود نميشود و سلولهاي سالم را نيزشامل ميشود. تمام داروهاي ضد سرطانعوارض جانبي نسبت قابل توجهي دارند
و قبل از تجويز آنها بايد منافع تجويز
آنها در مقابل عوارض جانبي و خطراتآنها در بيمار بخوبي ارزيابي گردد.
در مورد تجويز و مصرف همه داروهايضد سرطان بايد به نكات زير توجه
نمود:
1 ـ داروهاي تزريقي ضد سرطان بايد درمحل خاصي براي تزريق آماده شده وتوسط افراد مطلع و آموزش ديده صورتگيرد.
2 ـ هنگام تزريق داروهاي ضد سرطان بايدنكات ايمني (استفاده از دستكش، لباسمخصوص و عينك) رعايت شود و موادزائد حاصل از اين داروها به طريق مطمئندور ريخته شود.
3 ـ زنان باردار بايد از تماس با اين داروهااجتناب نمايند.
4 ـ با توجه به اينكه مقدار مصرف اينداروها دائم در حال تغيير است وبرنامههاي درماني متفاوتي از تلفيقداروهاي ضد سرطان در درمانسرطانهاي مختلف وجود دارند مقاديرمصرف هر داروي ضد سرطان در اينكتاب بايد به عنوان الگوي كلي در نظرگرفته شود و براي اطلاع از مقدار دقيقمصرف هر دارو بايد به آخرين مقالات وكتب تخصصي انكولوژي مراجعه شود.
5 ـ در بسياري از موارد عوارض جانبيداروهاي ضد سرطان اجتنابناپذير بودهو ميتوان به تناسب شدت اين عوارضمقدار مصرف دارو براي هر بيمار را تعيينكرد.
6 ـ داروهاي ضد سرطان در اغلب
موارد باعث تضعيف مغز استخوانميگردند كه هنگام مصرف توأم آنها باساير داروهاي مضعف مغز استخوان و ياراديوتراپي بايد به اين نكته توجه
كافي داشت.
7 ـ اكثر داروهاي ضد سرطان باعثتضعيف سيستم ايمني بدن بيمار ميشوندكه اين امر ممكن است باعث ايجاد و ياگسترش عفونت شود. اين بيماران بايد ازانجام واكسيناسيونهاي ويروسي و ياتماس با افرادي كه بيماريهاي عفونيدارند و يا افرادي كه به تازگي واكسينهشدهاند خوداري نمايند.
8 ـ تعدادي از داروهاي ضد سرطان باعثافزايش اسيداوريك خون ميشوند كهممكن است منجر به ايجاد رسوبكريستالهاي اسيداوريك در كليه شود.اين قبيل بيماران بايد آب كافي مصرف كنندو ممكن است به تجويز داروهايي مثلآلوپورينول نيز نياز داشته باشند.
9 ـ داروهاي ضد سرطان ممكن است باعثايجاد تهوع و استفراغ شديد شوند، لذااستفاده از داروهاي ضد تهوع و استفراغدر اغلب بيماران ضروري است.
10 ـ اغلب داروهاي ضد سرطان تراتوژنهستند و مصرف آنها در زنان باردار،بخصوص در سه ماهه اول بارداري، بايدبه دقت بررسي شود.
11 ـ نشت داروهاي ضد سرطان بهبافتهاي اطراف در هنگام تزريق وريديميتواند باعث ايجاد آسيب شديد به اينبافتها گردد. درد، التهاب و قرمزي درمحل تزريق ميتواند نشانه نشت داروهاباشد.
داروهاي ضد سرطان را با توجه بهمكانيسم اثرشان ميتوان در چند
دسته اصلي تقسيمبندي كرد. مهمتريندستههاي داروهاي ضد سرطان عبارتهستند از آلكيله كنندهها (مانندسيكلوفسفاميد، نيتروژن موستارد وكلرامبوسيل)، آنتي بيوتيكهاي سمي برايسلول (مانند دكسوروبيسين،دانوروبيسين �� و داكتينومايسين)، آنتيمتابوليتها (مانند متوتركسات،فلوراوراسيل و مركاپتوپورين)،آلكالوئيده اي وينكا (مانند وينكريستين ووينبلاستين) و آنتاگونيستهايهورمونه � (مانند تاموكسيفن). سايرداروهاي ضد سرطان مكانيسمهاياختصاصي خود را دارند و در ايندستهبنديها قرار نميگيرند.
ASPARAGINASE
موارد مصرف: آسپاراژيناز در درمانلوسمي حاد لنفوسيتيك بكار ميرود.همچنين در درمان لوسمي حاد ميلوسيتيكو ميلومنوسيتيك، لنفوماهاي هوچكيني وغيرهوچكيني و ملانوساركوما مصرفشده است.
مكانيسم اثر: آسپاراژيناز آنزيمي است كهباعث تجزيه آسپاراژين به اسيد آسپارتيكو آمونياك ميشود. بعضي از سلولهايبدخيم برخلاف سلولهاي سالم بدن قادر بهسنتز آسپاراژين نيستند. آسپاراژيناز درسنتز پروتئين، RNA,و DNA مداخلهميكند.
فارماكوكينتيك: به ميزان خيلي كم از سدخوني ـ مغزي عبور ميكند. توسط سيستمرتيكولواندوتليال متابوليزه ميشود. نيمهعمر تزريق عضلاني 39-49 ساعت وتزريق وريدي 8-30 ساعت ميباشد.23-33 روز بعد از قطع درمان، دارودوباره در خون ظاهر ميشود.
موارد منع مصرف: در صورت وجود ياسابقه پانكراتيت نبايد مصرف شود.
هشدارها: در صورت بروز پانكراتيت،درمان با دارو بايد براي هميشه قطع
شود.
عوارض جانبي: واكنشهاي حساسيتي وآنافيلاكسي، كاهش فاكتورهاي انعقاديپلاسما، سميت كبدي (ازجمله تغييراتچربي)، التهاب لوزالمعده، تهوع، استفراغ ودپرسيون CNS از عوارض جانبي مهم ونسبت شايع دارو هستند.
تداخلهاي داروئي: دارو با وينكريستين،گلوكو كورتيكوئيدها يا كورتيكوتروپين،آلوپورينو �، كلشيسين، متوتركسات،انسولين يا داروهاي خوراكي كاهشدهندهقند خون تداخل دارد.
نكات قابل توصيه: با توجه به واكنشحساسيت مفرط بدارو، قبل از اولين تجويزو مواقعي كه يك هفته يا بيشتر بين دوتزريق فاصله باشد،انجام آزمون داخلجلدي توصيه ميشود.
مقدار مصرف:
بزرگسالان: در لوسمي حاد لنفوسيتيكمقدار IU/kg/day 200 بصورت وريديبمدت 28 روز مصرف ميشود.
كودكان: IU/m2/day 6000 بصورتعضلاني در روزهاي 4، 7، 10، 13، 16، 19،22، 25، 28 درمان همراه با وينكريستين وپردنيزون بكار ميرود و يا IU/kg/day1000 بصورت وريدي بمدت 10 روز دربيست و دومين روز درمان همراه باوينكريستين و پردنيزون بكار ميرود.
اشكال دارويي:
Injection: 10,000 IU
BLEOMYCIN
موارد مصرف: بلئومايسين در درمانسرطان سلولهاي سنگفرشي سر و گردن،گلو، سرويكس، پوست، كليه، مهبل و بيضهبكار برده ميشود. اين دارو همچنين ممكناست در افوزيونهاي بدخيم پريتونال وپلورال و در درمان لنفوم هوچكيني وغيرهوچكيني موثر باشد.
مكانيسم اثر: بلئومايسين يك آنتيبيوتيكاست كه اثر خود را هم بر روي سلولهايقابل تقسيم و هم سلولهايي كه در حال رشدنيستند ميگذارد. مكانيسم احتمالي آنتداخل در فاز G2 تقسيم سلولي وجلوگيري از رشد سلول سرطاني است.
فارماكوكينتيك: بعد از تزريق عضلاني وداخل صفاقي بخوبي جذب ميگردد. محلمتابوليسم آن كاملا مشخص نيست وليبنظر ميرسد كه در كبد و كليه صورتميگيرد و از طريق كليوي هم دفع
ميگردد.
عوارض جانبي: ايديو سنكرازي و سميتريوي با مصرف طولاني مدت بلئومايسينبروز ميكند. مهمترين عارضه ايجادسوختگي و زخم در محل تزريق است.سندرم رينود نيز در بعضي موارد ديدهميشود. ممكن است ريزش مو، تب و لرزنيز در بيمار تحت درمان ديده شود.
تداخلهاي داروئي: مصرف توأم باسيسپلاتين باعث تأخير در دفعبلئومايسين ميگردد و سميت آنرا افزايشميدهد. مصرف وينكريستين قبل از تجويزبلئومايسين باعث حساس شدن بافتسرطاني به بلئومايسين ميگردد.
نكات قابل توصيه: 1 ـ محلول بلئومايسيناستريل را ميتوان توسط محلولدكستروز و يا كلرورسديم رقيق و سپسمصرف نمود.
2 ـ بدليل احتمال بروز ايديوسنكرازي،بيمار 4 ساعت قبل از مصرف دارو توسطيك واحد از بلئومايسين تست گردد.
3 ـ برخي از پزشكان جهت جلوگيري از تبو لرز آنافيلاكسي از داروهاي استروئيدي،استامينوفن و ديفنهيدرامين استفادهميكنند.
مقدار مصرف: در بيماري هوچكين،سرطان سلولهاي سنگفرشي،لنفوساركوما و سرطان بيضه بصورتداخل عضلاني، وريدي و زيرجلدي
0/25-0/5 u/kg و يا 10-20 u/m2 يك و يادو بار در هفته و يابصورت انفوزيونداخل وريدي بطور مداوم u/kg 0/25 و يا15 u/m2 در يك روز بمدت 4 تا 5 روزتجويز ميگردد.
در سرطان سلولهاي سنگفرشي سر وگردن و همچنين در سرطان رحم از
راه انفوزيون در شريان موضعي30-60u/day در مدت 1-24 ساعتمصرف ميگردد. در ترشحات ناشي ازتومورهاي بدخيم 15-120 واحد در 100ميليليتر محلول تزريقي كلرورسديم قطرهقطره داخل جنب تزريق و پس از 24 ساعتخارج ميگردد.
به عنوان مقدار مصرف نگهدارنده. دربيماري هوچكين، بصورت داخل عضلانيو يا وريدي يك واحد در روز و يا 5 واحددر هفته مصرف ميشود.
در درمان زگيل معمولي اين دارو
بصورت داخل ضايعه به مقدار 0/2-0/8واحد (بسته به اندازه ضايعه) يك و
يا دو بار در فواصل 2-4 هفتهاي تا
حداكثر مقدار مصرف 2 واحد مصرفميشود.
اشكال دارويي:
Injection (as sulfate): 15 U
BUSERELIN
موارد مصرف: بوسرلين در درمانكارسينوماي پيشرفته پروستات مصرفميشود. اين دارو همچنين بعنوان محركتخمكگذاري در روش تلقيح مصنوعيبراي IVF نيز استفاده ميشود.
مكانيسم اثر: بوسرلين آنالوگ صناعي LHRHاست. اين دارو ابتدا باعث تحريكآزادسازي LH و FSH از هيپوفيز قداميميشود كه اين دو نيز باعث افزايش سريعغلظت تستوسترون ميشوند اما ادامهمصرف آن در درمان كارسينومايپروستات باعث كاهش ترشح LH و FSH ومتعاقب باعث كاهش غلظت تستوسترونميشود.
فارماكوكينتيك: بوسرلين بصورتمتابوليت از طريق ادرار دفع ميشود نيمهعمر پلاسمايي آن 3-6 دقيقه است و به غيراز هيپوفيز قدامي، شش و كليه در بافتديگري تجمع نمييابد.
هشدارها: طي ماه اول درمان بيمار بايد ازنظر خطر انسداد حالب و اختلالات نخاعيتحت مراقبت باشد.
عوارض جانبي: افزايش درد استخوان،بيحسي دستها و پاها، اشكال در دفع ادرارو احساس ضعف در پا، ناتواني جنسي،گرگرفتگي، خارش، قرمزي يا تورم درناحيه تزريق، اسهال، كاهش اشتها، تهوع يااستفراغ، تورم و حساستر شدن سينه وتورم پا از عوارض جانبي مهم دارو هستند.
نكات قابل توصيه: طي درمان با دارو غلظتپلاسمايي تستوسترون بيمار بايداندازهگيري شود.
مقدار مصرف: در كارسينوماي پروستات0/5 ميليگرم بصورت تزريق زيرجلدي هرهشت ساعت يكبار به مدت هفت روزمصرف ميشود. مقدار مصرف نگهدارنده0/2 ميليگرم بصورت تزريق زير جلدييكبار در روز ميباشد.
اشكال دارويي:
Injection (As Acetate): 1 mg/ml
Nasal Spray
BUSULFAN
موارد مصرف: بوسولفان در درمان لوسميميلوسيتيك مزمن بكار ميرود و در درمانلوسمي ميلوسيتيك حاد نيز مصرف شدهاست.
مكانيسم اثر: بوسولفان در چرخه سلوليبطور غير اختصاصي عمل و باالكيلاسيون و اتصال به زنجيره DNAباعث مهار فعاليت DNA ميشود.
فارماكوكينتيك: بوسولفان بطور كامل ازمجراي گوارش جذب ميشود. متابوليسمآن كبدي و سريع است و پاسخ باليني دارومعمولا 1-2 هفته بعد از شروع درمان آغازميشود. دفع آن كليوي و آهسته و عمدتبصورت متابوليت است.
هشدارها: 1 ـ اندازهگيري هماتوكريت وهموگلوبين و شمارش لكوسيت قبل ازشروع و در فواصل درمان بدليل مهارديررس و شديد فعاليت مغز استخوانناشي از بوسولفان، بايد انجام شود.
2 ـ بدليل اثرات ديررس دارو، به محضمشاهده اولين علائم كاهش شديد وناگهاني لكوسيتها (بخصوصگرانولوسيتها)، درمان قطع و يا مقدارمصرف دارو كاهش داده شود تا از اثراتغيرقابل برگشت كاهش فعاليت مغزاستخوان جلوگيري شود.
3 ـ دارو ميتواند باعث ديسپلازي سلوليدر بسياري از بافتها مثل ريه، عقدههايلنفي، پانكراس، تيروئيد، غده فوق كليه، كبد،مغز استخوان، مثانه، پستان و دهانه رحمشود.
4 ـ با بروز اولين علامت فيبروز ريويمصرف دارو بايد قطع شود.
5 ـ مصرف بوسولفان به تنهايي منجر بهمسموميت كبدي نميشود ولي مصرفمداوم آن با تيوگوانين باعث بروز واريسمري و آسيب عملكرد كبد ميشود. همچنينمقادير مصرف بالاي دارو باعث بروزتشنج ميشود.
عوارض جانبي: آنمي، لكوپني يا عفونت،ترومبوسيتوپني، ديسپلازي ريه، فيبروزريه، هيپراوريسمي يا نفروپاتي ناشي
از اسيداوريك، استئوماتيت، آمنوره ومهار تخمدان و سياه شدن پوست ازعوارض جانبي مهم و نسبت شايع داروميباشند.
نكات قابل توصيه: لكوپني معمولا 10-15روز پس از درمان بروز و تعدادگويچههاي سفيد در روز 11-30 درمان بهحداقل ميرسد. اين كاهش ممكنست تا يكماه پس از قطع مصرف دارو هم ادامهداشته باشد، ولي معمولا طي 12-20 هفتهبهبود مييابد.
مقدار مصرف:
بزرگسالان: در درمان لوسمي ميلوسيتيكمزمن ابتدا mg/m2/day 1/8 يا
0/06 mg/m2/day تا زماني كه تعدادگويچههاي سفيد كمتر از 15000 عدد
در هر ميليمتر مكعب برسد، مصرفميشود. محدوده معمول مقدار مصرف
4-8 mg/day است ولي ممكن است از1-12 mg/day تغيير كند. در شمارشماهانه زماني كه تعداد گويچههاي سفيد به50000 عدد در هر ميليمتر مكعب برسد،درمان از سر گرفته ميشود. مقدارمصرف نگهدارنده mg/day 1-3 ميباشد.مقدار مصرف نگهدارنده فقط در موارديتوصيه ميشود كه بهبودي بيمار بيشتر از3 ماه دوام نياورد.
كودكان: در لوسمي ميلوسيتيك مزمن
ابتدا mg/kg/day 0/06-0/12 يا
mg/m2/day 1/8-4/6 تجويز ميشود.مقدار مصرف بايد طوري تنظيم شود كهتعداد گويچههاي سفيد تا حدود 20000عدد در هر ميليمتر مكعب خون كاهش يابدو در همين سطح بماند.
اشكال دارويي:
Tablet: 2 mg
CARBOPLATIN
موارد مصرف: كربوپلاتين در درمانكارسينوماي تخمدان، ريه، سر و گردن،بيضه و سمينوما مصرف ميشود.
مكانيسم اثر: كربوپلاتين احتمالا مانع جداشدن دو رشته DNA از يكديگر و تداخل باعملكرد آن ميشود. كربوپلاتين در چرخهسلولي بطور غيراختصاصي عمل ميكند.
فارماكوكينتيك: نيمه عمر اوليه پلاسمايي(آلفا) 1/1 تا 2 ساعت و نيمه عمر پلاسماييپس از توزيع مجدد (بتا) 2/6 تا 5/9 ساعتاست. دفع دارو كليوي است.
عوارض جانبي: كمخوني، كاهش گلبولهايسفيد خون و درد در ناحيه تزريق ازعوارض شايع دارو هستند.
نكات قابل توصيه: 1 ـ توصيه ميشودكربوپلاتين براي بيمارن بستري دربيمارستان و تحت مراقبت پزشكمتخصص تجويز شود. ضمن تسهيلاتلازم براي درمان واكنش آنافيلاكتيكاحتمالي بايد در دسترس باشد.
2 ـ مقدار مصرف نگهدارنده بايد براي هربيمار بصورت انفرادي و با توجه بهپاسخهاي باليني و تغييرات هماتولوژيكبيمار و ظهور يا شدت سميت دارو تعيينشود.
3 ـ توصيه ميشود انفوزيون وريديكربوپلاتين طي 15-60 دقيقه انجام شود.ضمن كربوپلاتين از طريق انفوزيونمداوم وريدي طي 24 ساعت قابل تجويزاست.
4 ـ تقسيم مقدار مصرف تام روزانه به 5قسمت ممكن است شدت تهوع و استفراغ راكاهش دهد.
مقدار مصرف: مقدار مصرف اوليه دركارسينوماي تخمدان mg/m2 250 است.مقدار مصرف با توجه به كليرانسكرآتينين تنظيم ميگردد. مقدار مصرفنگهدارنده بر مبناي تعداد پلاكت وگلبولهاي سفيد خون بيمار تنظيم
ميگردد.
اشكال دارويي:
Injection: 10 mg/ml
CARMUSTINE
موارد مصرف: كارموستين در درمانتومورهاي اوليه مغز، لنفومهاي هوچكينيو غيرهوچكيني و ميلوم مولتيپل مصرفميشود و ممكن است در درمانكارسينوماي كبد و گوارش و ملانومايبدخيم نيز مؤثر باشد.
مكانيسم اثر: كارموستين يك عامل آلكيلهكننده است كه ميتواند DNA و RNA راآلكيله كند.
فارماكوكينتيك: كارموستين از سد خوني ـمغزي ميگذرد. متابوليسم آن كبدي استو بطور عمده از كليه دفع ميشود.
هشدارها: 1 ـ كارموستين در صورتوجود ضعف مغز استخوان، عيب كارريههاو عيب كار كليه، بايد با احتياطفراوان تجويز شود.
2 ـ احتمال بروز مقاومت متقاطع
بين لوموستين و كارموستين وجود
دارد.
عوارض جانبي: كاهش گلبولهاي سفيد خونيا عفونت، التهاب وريد، پنوموني يا فيبروزريوي و كاهش پلاكتهاي خون، از عوارضشايع كارموستين هستند.
نكات قابل توصيه: 1 ـ بهمنظور جلوگيري ازضعف مغزاستخوان ناشي از كارموستين،دورههاي درماني با آن حداقل بايد ششهفته فاصله داشته باشد.
2 ـ مقدار مصرف دارو بايد طي 1-2 ساعتانفوزيون گردد تا مانع بروز التهاب درمحل تزريق گردد.
3 ـ كارموستين را ميتوان بصورت تزريقداخل شريان كبدي نيز مصرف كرد.
مقدار مصرف: براي درمان تومورهايمغزي، كارسينوم دستگاه گوارش،
لنفوم هوچكيني يا غير هوچكيني، ميلوممولتيپل يا ملانوماي بدخيم مقدار150-200mg/m2 به صورت مقدار واحدهر 6-8 هفته يا mg/m 2 75-100 طي دوروز متوالي هر 6 هفته يا mg/m 2 40 طي 5روز متوالي هر 6 هفته تزريق وريديميشود. مقدار مصرف دارو بايد بر مبنايتعداد گلبولهاي سفيد خون يا پلاكتهاتنظيم گردد.
اشكال دارويي:
Injection: 100 mg
CHLORAMBUCIL
موارد مصرف: كلرامبوسيل در درمانلوسمي و لنفومهاي هوچكيني وغيرهوچكيني مصرف ميشود. اين دارو بهعنوان كاهنده فعاليت سيستم ايمني نيزمصرف ميشود.
مكانيسم اثر: كلرامبوسيل بطورغيراختصاصي بر چرخه سلولي تأثيرگذارده و براي سلولهايي كه در حال تكثيرنيستند. نيز سمي است.
فارماكوكينتيك: كلرامبوسيل به خوبي و باسرعت از مجراي گوارش جذب ميشود.متابوليسم آن كبدي و نيمه عمر آن تقريب 5ساعت است. حداكثر غلظت پلاسمايي داروپس از يك ساعت بوجود ميآيد. اثردرماني آن معمولا پس از 3-4 هفته ظاهرميشود. دفع اين دارو كليوي است.
عوارض جانبي: عمدهترين عارضه جانبيكلرامبوسيل تضفيف مغز استخوان است.لكوپني، نوتروپني، ترومبوسيتوپني كاهشايمني، بروز عفونت از عوارض شايع ايندارو هستند.
نكات قابل توصيه: 1 ـ مصرف مايعات كافيو يا تجويز آلوپورينول از بروز سميتكليوي ناشي از بالا رفتن اسيداوريك دربيماران مبتلا به لوسمي و لنفوم جلوگيريميكند.
2 ـ در صورت بروز سميت تنفسي يا ايجادبثورات جلدي شديد لازم است مصرفدارو قطع گردد.
3 ـ با توجه به احتمال بروز تضعيف مغزاستخوان كلرامبوسيل بايد به فاصله 4-6هفته از تجويز پرتو درماني يا سايرداروهاي شيمي درماني مورد مصرفقرار گيرد.
مقدار مصرف:
بزرگسالان: درمان لوسمي لنفوسيتيكمزمن، لنفومهاي هوچكيني و غير هوچكينيدر شروع درمان0/1-0/2mg/kg (معمولا 4تا 10 ميليگرم) يك يا چند بار در روزمصرف ميشود. درمان متناوب به فاصلهدو هفته باعث كاهش عوارض خوني داروميگردد در اين صورت مقدار مصرف اوليه0/4 mg/kg ميباشد كه هر دو هفته يكبار تا0/1 mg/kg قابل افزايش است تا ميزان موثريا سمي دارو حاصل شده و به اين ترتيبمقدار مصرف دارو تنظيم ميگردد.
بهعنوان كاهنده ايمني در درمانسندرم نفروتيك mg/kg 0/2 ـ 0/1 يكبار درروز به مدت 12 ـ 8 هفته مصرف ميشود.حداكثر ميزان مصرف اين دارو 14mg/kgو حداكثر دوره درمان 12 هفته ميباشد.برخي از پزشكان ميزان مصرف را8/2mg/kg و حداكثر دوره درمان را ششهفته توصيه ميكنند.
كودكان: در لوسمي لنفوسيتيك مزمن،لنفومهاي هوچكيني 0/1-0/2 mg/kg يك ياچند بار در روز مصرف ميشود. ميزانمصرف به عنوان كاهنده ايمني در سندرمنفروتيك مشابه مقدار مصرف بزرگسالاناست.
اشكال دارويي:
Tablet: 2 mg
CLADRIBINE
موارد مصرف: كلادريبين در درمان لوسميhairy cell بكار ميرود و در درمان لوسميلنفوسيتيك مزمن، لنفومهاي غيرهوچكينيو ماكروگلوبولينمي والدنستروم نيزمصرف شده است.
مكانيسم اثر: متابوليتهاي فسفريله شدهكلادريبين در لنفوسيتها و منوسيتهاتجمع يافته و اين سلولها را از بين
ميبرند. اثر دارو در چرخه سلولي غيراختصاصي بوده و به ميزان يكساني درمرحله تقسيم و استراحت لنفوسيتها اثرميكند.
فارماكوكينتيك: كلادريبين از سد خوني ـمغزي عبور ميكند. متابوليسم داروسلولي است. در انفوزيون مداوم وريدينيمه عمر توزيع دارو حدود 30 دقيقه ونيمه عمر نهايي آن 7 ساعت است.
هشدارها: 1 ـ دارو به ميزان قابل
توجهي براي سلولهاي خون ساز سميتدارد.
2 ـ در صورت بروز سميت عصبي مصرفدارو قطع شود.
3 ـ شروع دروههاي بعدي درماني باكلادريبين با احتياط فراوان و در صورتياست كه اثرات خوني دوره قبلي از بين رفتهباشد.
عوارض جانبي: كمخوني شديد، عفونت،نوتروپني شديد، بثورات پوستي،ترومبوسيتوپني، سرفه، تورم، فلبيت،كوتاه شدن نفس، درد معده، تاكيكاردي،بياشتهايي، سردرد، تهوع و استفراغ وخستگي غيرعادي از عوارض جانبي مهم ونسبت شايع دارو ميباشند.
نكات قابل توصيه: 1 ـ در دو هفته اولدرمان لوسمي hairy cell، كم خوني،نوتروپني، و ترومبوسيتوپني بدترميشود، سپس علائم بهبود مييابد.
2 ـ طي يك ماه اول درمان بدليل كم خونيممكن است نياز به انتقال خون باشد. زمانمتوسط براي بازگشت هموگلوبين بهميزان طبيعي 8 هفته است.
3 ـ تب بين روزهاي پنجم و هفتم درمان ويا كمي ديرتر بروز ميكند و معمولا درلوسمي hairy cell ديده ميشود. درصورت بروز تب بيمار از نظر عفونتبررسي ميشود. عفونت بدليل كاهشمنوسيتهاست و 6-12 ماه بعد تعدادمنوسيتها به ميزان طبيعي بر ميگردد.
4 ـ زمان متوسط براي بازگشت تعدادپلاكتهاي كاهش يافته به ميزان طبيعي(بدليل ترومبوسيتوپني ناشي از دارو) 12روز است. در موارد غير از لوسمي hairycell، اين زمان طولانيتر بوده و كاهشمقدار مصرف و تكرار دوره درمان ممكناست نياز باشد.
مقدار مصرف: در درمان لوسمي hairy cellبصورت انفوزيون وريدي مداومmg/kg/day 0/1 بمدت 7 روز مصرفميشود. در اين بيماري بطور معمول فقطيك دوره درمان كافي است.
اشكال دارويي:
Injection: 10 mg/10 ml
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)