یاران همه مخمور و قدح پر می نابست
ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست
مرغ دل من در *** زلف دلارام
یا رب چه تذرویست که در چنگ عقابست
چشم من سودازده یا درج عقیقست
اشک من دلسوخته یا لعل مذابست
ورد سحرم زمزمهی نغمهی چنگست
و آهنگ مناجات من آواز ربابست
دور از تو مپندار که هنگام صبوحم
با این جگر سوخته حاجت بکبابست
سرمست می عشق تو در جنت و دوزخ
از نار و نعیم ایمن و فارغ زعذابست
با روی بتان کعبهی دل دیر مغانست
در دیر مغان زمزم جان جام شرابست
کار خرد از باده خرابست ولیکن
صاحب خرد آنست که او مست و خرابست
دست از فلک سفله فرو شوی چو خواجو
کاین نیل روان در ره تحقیق سرابست
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)