هنر ایرانیان‌پیش‌از تاریخ
مردمی‌که‌در فلات‌ایران‌زندگی‌می‌کرد ند، در طول‌مدتی‌بیش‌از شصت‌قرن‌اندیشه‌ها و فنونی‌پدید آوردند که‌موجب‌بقای‌بشر و تعالی‌مقام‌و منزلت‌انسانی‌شد. کشاورزی‌و فلزکاری‌، مبانی‌اندیشه‌های‌دینی‌و فلسفی‌، نوشتن‌، پیدایش‌کاربرد اعداد و دانشهای‌ریاضی‌و ستاره‌شناسی‌از سرزمینی‌نشئت‌گرفت‌که‌ام روز خاورمیانه‌نامیده‌می‌شود و سرچشمه‌ی‌بسیاری‌از این‌پدیدارها در فلات‌ایران‌قرار داشت‌.
بنا به‌نوشته‌ی‌پروفسور پوپ‌: پیشه‌وران‌ایرانی‌که‌نقش ‌سفالینه‌ها را در 5500 سال‌پیش‌از میلاد ابداع‌کرده‌بودند، خاک‌رس‌را به‌منظور نرم‌شدن‌ساییده‌و اغلب‌الک‌می‌کردند. سفالگران‌هنوزدارای‌آن‌چ خهای‌پایی‌پرشتاب‌نبودند که‌کاشی‌سازان‌دورانهای‌ بعدی‌اشکال‌متوازی‌و قرینه‌را به‌کمک‌آنها می‌ساختند تنها ابزار کار ایشان‌چرخی‌ساده‌بود که‌به‌وسیله‌ی‌دست‌، بر روی‌آن‌ظروف‌موردنظر را شکل‌می‌دادند البته‌وجود این‌چرخ‌بی‌شک‌بهتر از آن‌بود که‌هیچ‌گونه‌وسیله‌ای‌ب ای‌چرخاندن‌گل‌رس‌در دسترس‌نداشته‌باشند، ولی‌به‌هر حال‌ابزار مزبور یک‌وسیله‌ی‌کامل‌و کافی‌نبود. با این‌حال‌لیوانها را متناسب‌و دیواره‌های‌آنها را به‌نازکی‌مقوا ازکار در می‌آوردند، و سپس‌سطح‌خارجیشان‌را با لعاب‌کلی‌و نقشهای‌ساده‌می‌آراستند. آن‌گاه‌ظروف‌مزبور را در کوره‌های‌نخاله‌ای‌قرار می‌دادند که‌حرارت‌آن‌با وسایل‌ابتدایی‌تنظیم‌گرد ده‌بود. این‌پیشه‌وران‌ماهر، با شکیبایی‌توانستندظرفهای‌ظ ریف‌خود را - بی‌آنکه‌تغییر شکل‌بدهد - در این‌کوره‌ها طوری‌بپزند که‌در هنگام‌ضربه‌خوردن‌صدایی‌ چون‌طنین‌چینی‌از آنها به‌گوش‌برسد. آنها همچنین‌از گل‌، کاسه‌و آفتابه‌می‌ساختند و پیوسته‌برمهارت‌و استادی‌خوددرساختن‌ظروف‌ لی‌و ایجاد تنوع‌‌می‌افزودند.


مرحله‌ی‌دوم‌در توسعه‌ی‌تمدّن
پیش از‌تاریخی‌ایران‌که‌آن‌ ادوران‌دوم‌می‌نامیم‌،ع ری‌است‌که‌نسبت‌به‌دوره ‌ی‌پیشین‌اندکی‌پیشرفته است‌، بقایای‌این‌دوران‌برروی‌ بازمانده‌های‌‌‌عصرسکونت ‌بشردردشت‌،اندوخته‌شده‌ است‌،به‌نظرنمی‌رسدکه‌هی چ‌گونه‌جنگ‌یادگرگونی‌شد یداجتماعی‌موجب‌به‌هم‌خو ردگی‌وضع‌دهکده‌های‌پیشا ز‌تاریخی‌شده‌باشد،چه‌ده کده‌های‌مزبورهمواره‌ازه گونه‌نفوذخارجی‌مصون‌بود ه ‌است‌.


از آنجا که‌بشر غالباً درصدد تکمیل‌لوازم‌خود بود، از تزیین‌و تکمیل‌خانه‌و مسکن‌خود غفلت‌نمی‌ورزید. خانه‌ها به‌تدریج‌وسیع‌تر و دارای‌دربهایی‌شد که‌اکنون‌محل‌نصب‌آنها به‌چشم‌می‌خورد. چینه‌جای‌خود را به‌خشت‌گلی‌داد که‌تازه‌ابداع‌شده‌بود. باید دانست‌که‌در این‌عصر خشت‌فقط‌کلوخه‌ای‌از خاک‌بود که‌با وضعی‌خشن‌و ناهنجار به‌وسیله‌ی‌دست‌ساخته‌و در آفتاب‌خشک‌شده‌بود و گودیهایی‌که‌به‌وسیله‌ای ‌انگشت‌ابهام‌در آن‌ایجاد می‌شد، موجب‌اتصال‌ملاط ‌می‌گردید. خشتهایی‌که‌بدین‌ترتیب‌د رست‌می‌شد دارای‌این‌مزیت‌بود که‌به‌دیوار نظم‌بیشتری‌می‌داد و از ترک‌خوردگی‌دیوار جلوگیری‌می‌کرد. رنگ‌قرمز که‌دیوارهای‌اتاق‌را با آن‌می‌اندودند، وسیله‌ی‌تزیین‌داخلی‌به شمار می‌رفت‌. این‌رنگ‌مخلوطی‌از اکسیدآهن‌بود که‌در فلات‌ایران‌عمومیت‌داشت‌ . این‌نمونه‌ی‌خوبی‌است‌ک ‌سلیقه‌ی‌بشر را در مورد تنوع‌آزمایشها و استعداد وی‌را در زمینه‌ی‌اختراع‌نشان‌می دهد. لطف‌و ذوقی‌که‌در نظم‌و ترتیب‌خانه‌ها به‌کار می‌رفت‌، در مورد ظروف‌گلی‌جدید نیز اعمال‌می‌گردید. در جوار مصنوعات‌قدیم‌، نوعی‌دیگر از ظروف‌نیز به‌وجود آمد که‌از آنها کوچک‌تر بود، ولی‌با دقت‌بیشتری‌ساخته‌و به‌طرز بهتری‌در کوره‌ی‌اصلاح‌یافته‌پخته ‌می‌شد. پیدایش‌این‌ظروف‌گواه‌اخ تراع‌چرخ‌است‌که‌عبارت‌ ز تخته‌ی‌ساده‌ی‌باریکی‌ب د که‌بر روی‌زمین‌قرار می‌گرفت‌و به‌وسیله‌ی‌انسان‌چرخاند ه‌می‌شد. تازگی‌و گیرندگی‌این‌ظروف‌به‌تزی ین‌آن‌مربوط ‌می‌شد: با رنگ‌مشکی‌بر روی‌زمینه‌ای‌قرمز - که‌به‌سیاهی‌می‌زد - حیواناتی‌چون‌پرندگان‌، گرازها و آهوها‌در حال‌جست‌و خیز را نقش‌می‌کردند. کوزه‌گر با خطوط‌ساده‌موجوداتی‌را تصویر می‌کرد که‌حاکی‌از جنبش‌و وقایع‌پردازی‌رئالیسم‌کا ل‌بود، و تقریباً در همان‌زمان‌بود که‌وی‌ساده‌کردن‌موضوعها ی‌طبیعی‌را آغاز نهاد و در راه‌ایجاد سبکی‌گام‌برداشت‌که‌در آن‌غالباً تشخیص‌موضوع‌اصلی‌کار وی‌دشوار است‌.


ایران‌پیش‌از تاریخ‌، از این‌دوران‌در مورد ساختن‌ظروف‌، فنی‌را به‌کار برد که‌همان‌قدر زیبا و با روح‌بود که‌کنده‌کاری‌روی‌استخوا ن‌در عصر گذشته‌واجد آن‌زیبایی‌بود. نظیر این‌فن‌در هیچ‌جای‌دیگری‌شناخته‌نش ده‌است‌و این‌خود می‌رساند که‌فلات‌ایران‌زادگاه‌ظر وف‌منقوش‌و نگارین‌است‌. در آن‌روزگار دیرین‌هیچ‌یک‌از ظرفهای‌سفالین‌نواحی‌دیگ نشانه‌ای‌از چنان‌رئالیسم‌قوی‌به‌جای ‌ننهاده‌است‌که‌با این‌سرعت‌و شتاب‌به‌مرحله‌ی‌یک‌سبک تخیلی‌رسیده‌باشد این‌کار نخستین‌بار در حدود چهار هزار سال‌پیش‌از میلاد تنها به‌وسیله‌ی‌کوزه‌گر ما قبل‌تاریخی‌ایران‌صورت‌پ ذیرفته‌است‌. در این‌دوران‌به‌تدریج‌فلز برای‌ساختن‌ابزار مورد استفاده‌قرار گرفت‌و سنگ‌کماکان‌ارزش‌نخستین‌ خود را حفظ ‌کرد. مس‌هنوز چکش‌کاری‌می‌شد و به‌مرحله‌ی‌ذوب‌نرسیده‌ ود. از این‌فلز برای‌ساختن‌درفشهای‌کوچک یا سنجاق‌استفاده‌می‌کردند. به‌نظر می‌رسد که‌ایرانیان‌مانند برخی‌از سکنه‌ی‌ما قبل‌تاریخ‌مصر، بر روی‌مس‌کنده‌کاری‌نمی‌ک ده‌اند. جواهر فراوان‌تر و مواد جدیدی‌چون‌عقیق‌و فیروزه‌که‌رنگ‌درخشان‌آن ها جذاب‌تر از همه‌بود - بر آن‌افزوده‌گشت‌.
دهکده‌با شتاب‌رو به‌ترقی‌نهاد. انسان‌که‌در گذشته‌از خیش‌استفاده‌می‌کرد، با گسترش‌فعالیت‌در رشته‌ی‌کشاورزی‌بر آن‌شد که‌کار دست‌جمعی‌را بیش‌از پیش‌بپذیرد و در ساختن‌خانه‌، هموار کردن‌زمین‌و آبیاری‌، از یاری‌همسایگان‌استفاده‌ب د. زن‌خود را با باغ‌مشغول‌می‌داشت‌، غذا تهیه‌می‌کرد و هنوز هم‌به‌ساختن‌ظروف‌سفالی می‌پرداخت‌. اما در این‌عصر صنعت‌مزبور به‌دست‌پیشه‌ورانی‌افتاد که‌از چرخ‌کوزه‌سازی‌استفاده‌م ی‌کردند. عموماً علت‌بروز تأخیر در اختراع‌چرخ‌ظرفسازی‌را مربوط‌به‌این‌امر می‌دانند که‌زنان‌مدتهای‌طولانی‌د ر خانه‌های‌خویش‌به‌ساختن ظروف‌دست‌ساز مشغول‌بوده‌اند، در این‌دوران‌تجارب‌توسعه‌و مبادله‌تداول‌یافت‌. بشر می‌توانست‌هر چه‌را که‌تولید می‌کرد، در این‌تجارت‌ابتدایی‌به‌عن وان‌پول‌رایج‌به‌کار ببرد: پوست‌، پیکان‌، تبرسنگی‌و بالاتر از همه‌موادغذایی‌مانند گندم‌، جو، میوه‌و نیزگله‌ورمه‌که‌می‌توانس ت‌موجب‌ازدیاد سرمایه‌گردد. صاحب‌نظران‌در این‌نکته‌هم‌داستانند که‌در این‌دوران‌که‌بشر تازه‌استفاده‌از فلز را آغاز و با شک‌و تردید آن‌را جانشین‌بعضی‌از ابزارهای‌کوچک‌استخوانی‌ رده‌بود، فعالیت‌بازرگانی‌وی‌در اثر کوششهای‌فراوان‌در جهت‌تجارت‌نباتات‌و درختان‌، به‌جامعه‌ی‌انسانی‌سود رسانید. جو و گندم‌که‌از روییدنیهای‌بومی‌ایران‌ا ت‌و هنوز هم‌در این‌کشور به‌صورت‌دیمی‌و آبی‌کشت‌می‌شود - سابقاً نیز در زمینهای‌رسوبی‌کاشته‌و به‌مصر و اروپا برده‌می‌شد، ارزن‌که‌اصل‌آن‌از هند بود، به‌ایتالیا صادر می‌گردید. برعکس‌، جو دو سر و خشخاش‌اروپا در آسیا رواج‌یافت‌و حتّی‌به‌چین‌هم‌رسید.
در آغاز هزاره‌ی‌چهارم‌پیش‌از میلاد - هنگامی‌که‌بشر به‌طور نامحسوس‌وارد دورانی‌می‌شد که‌به‌وسیله‌ی‌افزایش‌ک ربرد فلزات‌مشخص‌شده‌است‌افق افکار انسان‌درباره‌ی‌جامعه‌ی نوبنیاد وسعت‌پذیرفت‌. مرحله‌ی‌دیگر در تکامل‌تمدّن‌ما قبل‌تاریخی‌ایران‌با دوران‌سوم‌سیالک‌مشخص‌می ‌شود و شامل‌تعداد بسیاری‌از سطحهای‌فوقانیست‌که‌به‌ب خش‌اعظم‌هزاره‌ی‌چهارم‌ یش‌از میلاد مربوط‌می‌گردد. در این‌دوران‌ماده‌ای‌جدید در معماری‌پدید می‌آید: آجر بیضی‌شکل‌متروک‌و به‌جای‌آن‌آجر صاف‌و مستطیلی‌به‌کار برده‌می‌شود که‌جنس‌آن‌خاک‌نرم‌و هنوز هم‌مورد استعمال‌است‌. محله‌های‌دهکده‌که‌کوچه های‌تنگ‌و پیچ‌در پیچ‌آنها را قطع‌می‌کند،به‌وسیله‌ی‌ رزهاازیکدیگرمجزامی‌شوند. رای‌تأمین‌نوروسایه‌دیوا رهای‌خارجی‌خانه‌دارای‌ف رورفتگی‌و برجستگی‌است‌و گاهی‌پی‌دیواره‌ها بر سنگهای‌خشک‌نهاده‌می‌شود . دربها، همچنان‌پست‌و تنگ‌است‌و بلندی‌آنها معمولاً از 80 تا 90 سانتیمتر تجاوز نمی‌کند. پنجره‌نیز متداولست‌و عموماً به‌طرف‌کوچه‌باز می‌شود. قطعات‌سفالین‌بزرگی‌که‌د ر دیوار کار گذاشته‌می‌شود، خانه‌را از رطوبت‌حفظ‌می‌کند. تزیین‌درونی‌خانه‌همچنان با رنگ‌قرمز صورت‌می‌گیرد، اما رنگ‌سفید هم‌پدیدار می‌گردد. هنوز مرده‌را در کف‌اتاق‌به‌خاک‌می‌سپار د، در حالی‌که‌اعضای‌بدن‌او به‌طرف‌شکم‌کشیده‌می‌شو و بر استخوان‌بندی‌وی‌با گل‌اُخرا نشانه‌هایی‌نقش‌می‌کنند و لوازم‌زیادی‌با وی‌در گور می‌نهند.


تکامل‌شهرنشینی‌به‌تأخیر افتاد و جامعه‌با آنکه‌از لحاظ‌خانواده‌بیش‌از بیش‌توسعه‌می‌یافت‌قرنها در مرحله‌ی‌ما قبل‌تاریخی‌خود باقی‌ماند.
از آغاز هزاره‌ی‌سوم‌پیش‌از میلاد در این‌قسمت‌ایران‌در زمینه‌ی‌زندگی‌مدنی‌، مرکزیتی‌به‌وجود آمد و از همین‌محل‌بود که‌نخستین‌دولت‌متمدن‌(ع لام‌) نشئت‌گرفت‌. سه‌مرحله‌ی‌تمدّن‌ما قبل‌تاریخی‌که‌در بالا تشریح‌شد، در همه‌جا مانند آنچه‌که‌در فلات‌ایران‌مورد تحقیق‌و بررسی‌قرار گرفته‌، ارزیابی‌و مشخص‌نگردیده‌است‌. وجود دو تمدّن‌اول‌و دوم‌در کناره‌های‌بیابان‌بزرگ‌م رکزی‌یعنی‌سیالک‌، قم‌، ساوه‌، ری‌و دامغان‌به‌اثبات‌رسیده‌ا ست‌. این‌نقاط‌رشته‌ای‌را تشکیل‌می‌دهد که‌بعد از منحنی‌سواحل‌غربی‌و شمالی‌دریای‌داخلی‌شروع‌ می‌گردد. به‌نظر می‌رسد که‌در طی‌دوران‌خشک‌، این‌منطقه‌که‌مخصوصاً در اثر رسوب‌حاصل‌از رودها و جویبارهایی‌که‌به‌دریا می‌ریخت‌حاصلخیز شده‌بود، بسیار زودتر از دره‌های‌واقع‌در چین‌خوردگیهای‌زاگرس‌، آب‌خود را از دست‌داده‌باشد. نقاطی‌مانند گیان‌در نزدیکی‌نهاوند (جنوب‌همدان‌) و تل‌باکون‌ (Tell-Bakoun) نزدیک‌تخت‌جمشید و نیز شوش‌، تا پایان‌دوران‌دوم‌مورد سکونت‌نبود. اما پس‌از این‌دوران‌، در سراسر فلات‌ایران‌تمدّن‌ظروف‌س فالین‌منقوش‌پیدا شد و در همه‌ی‌فنون‌سفال‌سازی‌و فلزکاری‌توسعه‌ی‌مشابهی‌ مشهود گردید. در این‌دوران‌در بخش‌غربی‌ایران‌که‌در آنجا زرتشت‌ظهور کرده‌بود - دین‌مردم‌زرتشتی‌و زبانشان‌دری‌بود. ولی‌آگاهی‌ما درباره‌ی‌دین‌قدیمی‌ترین ‌ساکنان‌سایر نقاط ‌ایران‌بسیار اندک‌است‌. در بین‌النهرین‌که‌ساکنان‌آ ن‌با ایرانیان‌از یک‌منشاء بودند، مردم‌بر این‌عقیده‌باور داشتند که‌زندگی‌، آفریده‌ی‌یک‌ربّه‌النوع است‌. در نظر آنان‌جهان‌زاینده‌بود و نه‌زاییده‌، و بر عکس‌پندار مصریان‌منبع‌حیات‌مؤنث‌ب ود نه‌مذکر. پیکرهای‌کوچک‌و فراوان‌ربّه‌النوع‌برهنه ای‌که‌در مکانهای‌ما قبل‌تاریخی‌ایران‌پیدا شده‌است‌به‌ما اجازه‌ی‌این‌فرض‌را می‌دهد که‌انسان‌ما قبل‌تاریخی‌این‌فلات‌به استثنای‌غرب‌ایران‌دارای ‌این‌گونه‌معتقدات‌بوده است‌.
در این‌دوران‌در کشور ما در صنعت‌کوزه‌گری‌یک‌پیشرفت ‌قطعی‌که‌ایران‌هنوز هم‌از فواید آن‌برخوردار است‌پیدا شد و آن‌اختراع‌چرخ‌کوزه‌گری و ضمائم‌وسیله‌ی‌مزبور بود. کوزه‌گر به‌مدد ابزار پیشرفته‌ی‌خود ظروفی‌با شکلهای‌گوناگون‌و مزین‌به‌طرحهای‌تازه‌به مشتریان‌خود عرضه‌می‌کرد: جامهای‌بزرگ‌، کاسه‌های‌عالی‌، خمره‌های‌توشه‌دان‌و نیز جامهای‌شراب‌با پایه‌های‌بلند، رنگ‌خمیر بر حسب‌شدت‌و ضعف‌گرمای‌کوره‌تغییر می‌کرد و کوزه‌گر می‌توانست‌آن‌را به‌میل‌خود به‌رنگهای‌خاکستری‌، رنگ‌گل‌سرخ‌، قرمز و سبز درآورد، و در همان‌حال‌تزیینات‌و طراحی‌ظروف‌نیز پیشرفت‌می‌کرد و ارزنده‌تر و گونه‌گون‌تر می‌شد. در آغاز هنرمندان‌به‌رئالیسم‌تما ل‌بیشتری‌نشان‌می‌دادند و تصویر مار، پلنگ‌، قوچ‌کوهی‌، مرال‌، لک‌لک‌و شترمرغ‌را پشت‌سر هم‌یا در فواصل‌مربع‌با مهارت‌نقش‌می‌کردند. این‌کار نشان‌دهنده‌ی‌یک‌سبک‌طب عت‌پردازی‌یا ناتورالیسم‌است‌که‌در هر صورت‌با آنچه‌که‌قبلاً شناخته‌شده‌است‌، اختلافی‌ژرف‌دارد. دیگر بدن‌جانور را با خط‌ساده‌نقش‌نمی‌کردند. حجم‌نیز مورد توجه‌قرار داشت‌و در تجسم‌موضوع‌، تعادل‌نسبتها رعایت‌می‌شد.
سپس‌در این‌سبک‌تنوعی‌به‌وجود آمد: دم‌جانور دراز و کشیده‌تر و شاخها بدون‌تناسب‌پهن‌و بزرگ‌شد. این‌ترتیب‌در مورد گردن‌مرغ‌درازپا نیز معمول‌گردید اندکی‌بعد فقط ‌شاخ‌را نمایش‌می‌دادند که‌دایره‌ای‌عظیم‌بود متصل‌به‌بدنی‌کوچک‌، و یا اینکه‌بدن‌یک‌پلنگ‌با مثلثی‌ساده‌نشان‌داده‌می ‌شد. هر چند فن‌مورد اشاره‌بازگشتی‌به‌اصول‌ق دیم‌بود، با این‌همه‌مسیر دیگری‌را می‌پیمود: کمتر به‌طور دلخواه‌و بیشتر بر حسب‌قاعده‌و از روی‌تأمل‌ساخته‌می‌شد، بعدها به‌اقتضای‌نیازها بازگشتی‌به‌سوی‌رئالیسم‌ صورت‌گرفت‌، اما آن‌هم‌بیشتر یک‌نوع‌طبیعت‌گرایی‌(نات رالیسم‌) جدید و لبریز از حیات‌و جنبش‌بود. صحنه‌های‌شکار متناوباً با مناظری‌از ستیزه‌با جانوران‌وحشی‌تصویر می‌شد. در طی‌سه‌مرحله‌ی‌نخستین‌ز دگانی‌انسان‌ما قبل‌تاریخی‌فلات‌ایران‌ک ه‌بیش‌از هزار سال‌به‌طول‌انجامید، هنرمند هرگز خود را در محدوده‌ی‌شیوه‌ای‌که‌در آن‌مهارت‌یافته‌بود محدود نمی‌ساخت‌، بلکه‌دائماً در سبک‌تزیینی‌که‌کاملاً بدان‌علاقه‌مند شده‌بود، تغییراتی‌به‌وجود می‌آورد. این‌هنر که‌از منابع‌خاص‌خود سیراب‌و از جنبش‌و حرکت‌لبریز بود تغییر شکل‌می‌داد، و قدرت‌و بقای‌آن‌به‌سرزمینهایی‌ب سیار دور از حدود طبیعی‌فلات‌ایران‌نیز سرایت‌می‌کرد.
آیا این‌نقاشی‌کم‌و بیش‌تقلید ساده‌و صادقانه‌از چیزهایی‌بود که‌هنرمند در اطراف‌خود می‌دید و آن‌را روی‌ظروف‌سفالین‌خویش‌من عکس‌می‌کرد، یا در پشت‌آن‌رموز و نشانه‌هایی‌بسیار و گونه‌گون‌و میل‌به‌بیان‌مطلبی‌نهفته ‌بود، و آیا - چنان‌که‌بعضی‌از دانشمندان‌پنداشته‌اند - این‌نقاشی‌در حکم‌نویسندگی‌نبود. ما کاری‌به‌حل‌این‌مسئله‌ن اریم‌. با این‌همه‌توجه‌خوانندگان‌ را بدین‌نکته‌جلب‌می‌کنیم‌ ه‌اواخر این‌دوران‌ترقی‌ظروف‌نگا رین‌در ایران‌، مقارن‌با زمانی‌است‌که‌در دشت‌مجاور آن‌(بین‌النهرین‌) انسان‌یکی‌از شگفت‌انگیزترین‌اکتشافات خود یعنی‌فن‌نوشتن‌را انجام‌داد. با توجه‌به‌این‌موضوع‌معتقد می‌شویم‌که‌مخترع‌خط‌از فن‌نقاشی‌پیشه‌وران‌فلات ‌ایران‌و در پیش‌نظر داشتن‌تصاویر آماده‌و علائم‌و نشانه‌های‌موجود در آنها الهام‌گرفته‌است‌.
صنعت‌فلزکاری‌نیز به‌پیشرفت‌خود ادامه‌داد. مس‌، ذوب‌و ریخته‌گری‌شد و شماره‌و تنوع‌اشیاء بیش‌از پیش‌بود. اما ابزار سنگی‌همچنان‌مورد استفاده‌واقع‌می‌شد و به‌تدریج‌جای‌خود را به‌تبر صاف‌، تیر هموار و کج‌بیل‌می‌داد. در خانه‌های‌متعلق‌به‌این‌ وره‌دشنه‌ها و چاقوهای‌مسین‌پیدا شده‌است‌. پیشه‌وران‌به‌ساختن‌لواز م‌آرایشی‌چون‌آیینه‌و سنجاقهای‌بزرگ‌با سر نیمکره‌شکل‌آغاز کرده‌بودند. جواهر بیش‌از پیش‌تنوع‌می‌یافت‌و از حیث‌مواد غنی‌تر می‌شد. علاوه‌بر صدف‌و عقیق‌و فیروزه‌، مهره‌ها و حلقه‌هایی‌از سنگ‌بلور، سنگ‌لاجورد - که‌از پامیر می‌آمد - ویشم‌سبز - که‌از نقاط‌دور دست‌حمل‌می‌شد - مورداستفاده‌قرارمی‌گرفت باپیشرفت‌تجارت‌،ضرورت‌ا یجاب‌می‌کرد که‌محتویات‌یک‌خمره‌یا یک‌عدل‌بار تضمین‌، و مراقبت‌شود که‌کالای‌بازرگانی‌دست‌ن خورده‌به‌خریدار تسلیم‌گردد.
برای‌تشخیص‌مالکیت‌، مُهر ابداع‌گردید. روی‌کلوخه‌ای‌از گل‌رس‌علامت‌گذاری‌می‌ش ، این‌کلوخه‌را در دهانه‌ی‌خمره‌جا می‌دادند و آن‌را طناب‌می‌بستند. قدیمی‌ترین‌شکل‌مهر که‌تا مدتها تغییر و دگرگونی‌در آن‌داده‌نشد - تکمه‌ی‌مخروطی‌شکلی‌از سنگ‌بود که‌به‌یک‌حلقه‌اتصال‌دا ت‌. در ابتدا قاعده‌ی‌اصلی‌، تزیینات‌هندسی‌بود. اما به‌زودی‌تجسم‌اشکال‌انسا ن‌، نباتات‌و برخی‌علائم‌رواج‌یافت‌که ‌بدون‌شک‌از تزیینات‌ظروف‌سفالین‌اله م‌پذیرفته‌بود و شاید مفهوم‌تحریر را داشت‌. طی‌این‌مرحله‌از تمدّن‌، در فلات‌ایران‌پیشرفتهای‌قا ل‌ملاحظه‌ای‌در تمام‌رشته‌های‌فعالیت‌بش ری‌رخ‌داد. در آغاز عصری‌که‌طی‌آن‌جوامع‌بد ی‌همسایه‌با ایجاد اجتماعات‌و مراکز تدبیر مدن‌نظم‌و ترتیب‌می‌یافت‌، در ایران‌تدبیر منزل‌در حال‌توسعه‌بود و هر چند که‌در دشت‌پر ثروت‌بین‌النهرین‌تدبیر مدن‌عملی‌می‌شد، با این‌همه‌در ایران‌چیزی‌که‌با آن‌قابل‌مقایسه‌باشد، به‌وجود نیامد. وضع‌طبیعی‌آن‌فلات‌، ناهموار و خشن‌و واحه‌ها در نقاط‌صعب‌العبور متفرق‌و جمعیت‌نیز پراکنده‌بود. در نتیجه‌ی‌این‌وضع‌، پیشرفت‌و تذکر این‌نکته‌خالی‌از فایده‌نیست‌که‌در میان‌بعضی‌از ملل‌ایران‌از جمله‌در بین‌طایفه‌ی‌گوتی‌ (Guti) - که‌کوه‌نشینان‌ساکن‌دره ی‌کردستان‌بودند - زن‌فرمانده‌سپاه‌بود. بدون‌شک‌وضع‌سیاسی‌بر دسته‌بندی‌خانواده‌و شورای‌ریش‌سفیدان‌قرار داشت‌. اندیشه‌ی‌واگذاردن‌قدرت‌ به‌یک‌فرد یا یک‌رئیس‌که‌بعدها مبدل‌به‌شاه‌شد - تا مدتی‌بعد در فلات‌ایران‌تحقق‌نیافت‌. اوضاع‌ایران‌به‌توسعه‌مر اکز دور از یکدیگر - که‌نتیجتاً از مشاجرات‌منجر به‌جنگ‌بر کنار بودند - کمک‌می‌کرد. چنان‌که‌بعداً خواهیم‌دید، مغرب‌زمین‌بعدها از اختراعات‌فلات‌ایران‌است اده‌کرد.
در مطالعات‌مربوط‌به‌تاریخ‌ طبیعی‌انسانهای‌فلات‌ایر ن‌، استخوانهای‌قدیمی‌ترین‌س کنان‌واحه‌های‌این‌سرزم ن‌وجود نژاد کاملاً متجانسی‌را نشان‌نمی‌دهد و تا آنجا که‌اطلاع‌داریم‌حتّی‌نمی ‌توان‌گفت‌که‌در صورت‌وجود اختلاف‌و فقدان‌تجانس‌، دو نوع‌انسان‌مورد اشاره‌متعاقب‌یکدیگر بوده‌اند. دو شاخه‌از دسته‌ای‌واحد به‌نام‌بحرالرومی‌در جهت‌عکس‌دو نوع‌انسان‌مزبور قرار دارند. گروه‌اخیر در دوران‌ما قبل‌تاریخ‌در سراسر آسیای‌غربی‌از بحرالروم‌تا ترکستان‌روس‌و دره‌ی‌سند پراکنده‌بوده‌است‌معمولا این‌دوشکل‌راآسیایی‌می‌ وانندوآن‌اصلاحیست‌که‌از جنبه‌های‌منفی‌نشئت‌می‌ یرد. بدین‌معنی‌که‌نه‌به‌دست ‌ی‌سامی‌تعلق‌دارند و نه‌به‌دسته‌ی‌هند و اروپایی‌. بعضی‌از دانشمندان‌که‌در صدد بوده‌اند صراحت‌بیشتری‌در موضوع‌قائل‌شوند، این‌نژاد را قفقازی‌، خزری‌یا یافثی‌(از نام‌یافث‌پسر سوم‌حضرت‌نوح‌) نامیده‌اندکه به دلیل وجود جنگهایی که بعدا بوجود آمدبه احتمال فراوان منقرض گشته اند ونام آنها باقیست. در این‌نژاد سه‌دسته‌ی‌زیر مشخص‌شده‌اند:
1- اورارتیان‌یا وانیان‌که‌سکنه‌ی‌قدیم‌ رمنستان‌بوده‌اند و نیز کاسیان‌، ایلامیان‌، هیتیان‌و میتانیان‌.
2- لیکیان‌، کاریان‌، میسیان‌و همچنین‌اتروسکیان‌ (Etusques)
3- ایبریان‌و باسکان‌.
به‌نظر می‌رسد که‌اینان‌همه‌به‌زبان‌پ وندی‌سخن‌می‌گفتند. این‌امر موجب‌بروز فرضیه‌ای‌شده‌است‌که‌به موجب‌آن‌سومیریان‌نیز به‌همین‌دسته‌ی‌نژادی‌ت لق‌داشته‌ولی‌در دورانی‌بسیار دور از آن‌دسته‌جدا شده‌اند وپس از فراز و نشیبهای زیاد در گذز روزگار نابود شده اند. این‌منشاء هنری‌را به‌وجود می‌آورد که‌آن‌را متعلق‌به‌آسیای‌غربی‌می دانند و آریاییها به‌منزله‌ی‌یکی‌از عناصرتشکیل‌دهنده‌ی‌توسع ‌ی‌آن‌به‌شمار می‌رود . شاید بتوان علل مهم نابودی بیشتر تمدنها ونژادهای قدیمی درفلات ایران رابه چند مورد زیربخش کرد :


1- مهاجرت به سرزمینهای دورتر از فلات ایران


2- برخی جنگها که در آن چیزی جز نابودی کامل تمدنها وجود نداشت


3- عدم اتحاد مراکز تمدن به علت نبود راه های مناسب وعدم هماهنگی بخاطر نبود رهبر


4- رقابت بر سر مراتع وکشتزارها


5- وجود دولتهای جنگجوو خونریزی و مانند عیلام و آشور


6- عدم وجودامنیت


7- کمبود جمعیت و پراکندگی


8- بیماریهای گوناگون


9- کمبود غذا


10- کم آبی بخاطر خشکسالیهای فصلی


11- بلایای طبیعی مانند سیل وزلزله


12- ورود دسته های بزرگتر ونیرومندتر نژادی به فلات ایران


13- حل شدند بومیان به دلیل کمبود جمعیت در نژاد جدید که به دلیل نوع نگرش دینی دارای جمعیت بسیار فراوانی بودند . (در حال حاضر قاره آمریکا دارای چنین شرایط میباشد.)


14- ساخته شدن شهرها بزرگ و بلعیده شدن روستاهایی که دارای خرده تمدن بودند.